سلام و درودی بلند میفرستم به شما عزیزانی که نگاههای زیبایتان را، به چند صفحه کاغذ پارهای که حقیر سیاه کرده، هدیه نمودهاید.
و اما بعد،
وقتی به خودم آمدم، فهمیدم از بچگی مینوشتهام بیآنکه متوجهاش باشم! از بچگی عاشق قلم و خودکار بودهام بیآنکه خودم بدانم! و ... . در نهایت به وقت فهم، فهمیدم که باید جدیتر بنویسم و نوشتم.
دوست داشتم و دارم که این نوشتههایم را در معرض قرار دهم تا عزیزانی چون شما بخوانند؛ و بعد دیگر انتخاب رحمت یا زحمت بودن به گردن شماست! که در هر دو صورت من خوشنود خواهم بود.
در این کتاب دو بخش مجزا، چند «حال نوشت» و چند «دیالوگ نوشت»، تقدیم کردهام که امیدوارم برای حال دلتان هودهای داشته باشد و بیهودگی حاصل نشود.
پیشنهادی هم در مورد چگونگی برخورد و خواندن این کتاب برایتان دارم؛ اگر لطف کنید و ذهن مقایسهگرتان را خاموش کرده و فقط با حالِ دل و به سادگیِ تمام با نوشتهها مواجه شوید (که هرچه از سادگی و دلی بودنشان بگویم کم است و کم) امید لذت بردنتان بیش از پیش خواهد بود.
و در آخر،
سپاس از هنرمندترینِ ازلی و ابدی، خداوندگار بیهمتای عاشق، بهخاطر وجود شما و حضور
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید