بنظر همه چیز فوق العاده است. از نمایشنامه گرفته تا اجرا. اما دو چیز حسابی توی ذوق میزنند: اول آنکه راوی هیچگونه تسلطی بر متن ندارد. آنقدر تپق میزند و اشتباه میخواند و تصنعی حرف میزند که دلتان میخواهد متن را از دستش بگیرید و خودتان آن را بخوانید. انگار که همین چند لحظه پیش صدایش کرده باشند و با خواهش و التماس گفته باشند راوی نیامده، تو بیا نقشش را بخوان. و دوم اینکه صدای فرهاد/کاوه از دو سه ردیف جلویی آنطرفتر نمیرود. آنقدر آرام و سر به زیر و یواشکی و محتاط و آهسته حرف میزند که ردیفهای میانی و و مخصوصا آخری چندین دیالوگ مهم را از دست میدهند. وقتی او مشغول خواند نقشش است مدام پچ پچ مردم را میشنوی که در گوش یکدیگر میگویند: چی گفت؟!؟ ... علی و پری عالی هستند. حرفهای و مسلط نقششان را میخوانند با مهارت تپقهایشان را رفع و رجوع میکنند. آکولاد مهجور و کمرنگ ظاهر شده و موسیقی به حاشیه رفته است. در نهایت داستان به اندازهای جذاب است که بتوان از یک ساعت نمایشنامه خوانی لذت کافی را برد.