درگیری بین مهندس پیمانکار و زنی به نام دا است که باعث کشمکش داستان می شود که در همین حین دختری از تهران آمده که با پیدا شدن پلاک پدرش بتواند ردی یا خبری از پدرش بگیرد که بفهمد پدرش شهید شده یا مفقود الاثر است.
شهیدی به نام مجتبی که قبلا خواستگار دا بوده در رویای دا حضور دارد و به دا می گوید که باید کمک دختر بکنی که بفهمد پدرش شهید شده. در کشاکش تخریبهایی که مهندس با لودرها انجام می دهد به گودالی بر می خورند که درون گودال استخوانها و اسلحه پیدا می کنند و همچنین دست نوشتهای از مجتبی که به نظر می رسد گزارشی است از نحوه شهادت پدر دختر که رفیق مجتبی بوده است.
در نهایت سینما تخریب نمی شود و تبدیل به موزه می شود.
- درباره سینمای متروکهای است که بر سر تبدیل شدنش به موزه جنگ یا تخریب آن برای ساخت اتوبان بین مالک و مسئولان اختلاف نظر وجود دارد.
- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۸ سال خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید