و هو السلام
یک دوئل هنری دفاع مقدسی؛ چیزی که اصلا انتظارش نمیرفت!
"من خیال تو نیستم" پر است از خوبیهایی که لازم دارد.
بازی فوقالعادهی مهدی فریضه که بهخاطر دلش دست از دلش بر میدارد و 20 روزش تبدیل میشود به 2 سال؛ به جذابیت، گیرایی و همراهی مخاطب با تیاتر کمک شایانی کرده است.
تیاتری که با متن مناسب و دیالوگهایی ساده اما بهجا و نیز پرداخت بسیار خوب توانست قشرهای گوناگون مخاطبان با سلایق و دیدگاههای متفاوت فکری، ایدئولوژیک و مذهبی را در جایجای متن با اشک و لبخند روبهرو کند و مخاطب بدون هیچ گارد یا تعصب خاصی نسبت به موضوع، بیاختیار دچار لبخند، خنده، قهقهه و حتی گریه شود. این تیاتر را میتوان نمونهی خوبی از کارهای از دل برآمدهی سادهی مستقل و به دور از خرافهگوییهای شعاری یا گزافهگوییهای روشنفکری دانست.
حمید شریفزاده؛ دست مریزاد.
قلمت روان و سخنت گیرا باد. آمین.
گاهی وقتها آدم باید یه نمایش خوب ببینه... ساده، صمیمی، گویا.یه نمایشی که مجبور نباشی برای قانع کردن خودت بشینی آسمون ریسمون ببافی که آره من دارم یه نمایش خوب میبینم. من خیال تو نیستم نزدیکترین خیال به آدم بود انگار که روبروی یه آینه ایستادی و داری خود واقعیت رو تماشا می کنی. به همه دوستان توصیه می کنم یه سری به سالن این نمایش بزنن. آدم هرچی نمایش خوب ببینه کم دیده.با ارزوی موفقیت برای اقای شریف زاده و گروهشون. دست مریزاد
حتی اگر تنها ویژگی مثبت این نمایش، بازی شگفت انگیز مهدی فریضه باشه (درکنار بازی روان نیما رئیسی عزیز که تمام تلاششو معطوف دیده شدن پارتنرش کرد)، به تماشا نشستنش حقاً ارزش خواهد داشت؛ و البته که این نمایش در جایگاهی بالاتر از متوسطِ نمایش های این روزها خواهد ایستاد.
ضمنا از دیدن بازی کیمیای دوست داشتنی بسیار لذت بردم.
حتما پیشنهاد میکنم تو فرصت باقی مونده به دیدن این نمایش بروید.