نمایش›منهای دو

salam, bebakhshid finglish minevisam
kasi midoone kodom radif behtare?

سلام بچه های عزیز و محترم گروه نمایش منهای دو و خسته نباشید :)


من 16 تیر دوشنبه دیروز- این نمایش رو دیدم حتی چیزی که در موردش خونده بودم در سایت که در نهایت نمایش میخواد امید به زندگی و... به تماشاگر القا کنه یا نشون بده واسه این کلا این مطلب توو ذهنم بو موقع دیدن تا انتها که با چیزی دیگر مواجه شدم (اصل مطلب اصلا خوب بیان نشد)

حتی نزدیک نیم ساعت 45 دقیقه زودتر دَم در سالن گوشه وایساده بودم:)که زودتر شروع بشه ببینم و فکر می کردم بهتر از اینها باشه...آخه اثر رو به طور کل نفی نمی کنم یا بخخوام بگم افتضاح بود! می گم به دلم در کل نَشِستِش چون واااااقعا با حذفیات و تغیراتی میشد بهتررر باشه:)


البته من هم نکاتی مثبت دیدم هم یکسری کم کاریهایی که جا داشت کلاً بازیگران و کُل کار بهتر از این بشه.جا داشت واقعاً.

من گذاشتم ... دیدن ادامه ›› به حساب اینکه شروع نمایش از 15 تیر بوده و با توجه به اینکه دومین روز اجرا هست شاید تسلط و طبیعی بودن در اجرا رو بعضی یا اکثر بازیگراتون نداشتن.... و قاعدتا با تمرین بیشتر بهتر میشن. و تیمی جوان و فعال که همت کردن و با تمام ذوق هنری خواستن ساعتی مردم رو مشغول و شاد کنن یا پندی بِدَن!به هر حال اینها قابل قدردانیه.


از زحمات آقای مهدی نعمتی کارگردان محترم ممنون...اما در مورد اجراها و شروع نمایش:


قبل شروع فکر کنم موزیکی تو مایه های آهنگ سریال سرزمین شمالی پخش شد در سالن که من ممنونم از انتخاب موسیقی لایت زیبا و دوست داشتنی!:)اون خیلی خوب بود


شخصیت و نقشی که پُل(جناب آقای روستائیان) ایفا می کردن مشخص بود که خوب یک فرد مُسِن و جدی تر از ژول(جناب آقای پیمان محسنی) باید باشن ولی در کل ...به صورت اجرای تکی ِ بعضی ها می تونم قضاوت کنم رو این نمایش بگم خوب و بد بود تئاتر در کل...


مثلا آقای پیمان محسنی واقعا با تمام هنر و حسشون خوب بازی می کردن و جز یکی از کسانی بودند که در سیر راکد و یکنواخت این نمایش خوب کمدی بودن این نمایش رو خواستن به نتیجه برسونن...البته بعضی جاها افراط میشد در زمزمه ها و تکرار حرفاشون که خنده بر لب نمیاورد یا کلا تماشاگر به فکر نمیرفت...صرفا می دید...


از هنر آقای پیمان محسنی ممنون:))))به شخصه خودم چندین بار واقعا از خیلی کارهاشون خنده ام گرفت و

متاسفانه از اواسط نمایش ردیف جلو 1/که جلوی من اومدن نشتن خوب لااقل رعایت بککنن قدشون بلنده جاشونو عوض کنن منی که ردیف دو بودم وسط نمایش نمیشد بگم بهشون که آقای عزیز و محترم کمی یا خیلی بیااااین پایین من و ردیف 3 همش چپ و راست می شد سرهامون:))نمی دیدیم و حواسا پرتمیشدوسط نمایش اگه بگم و تا آخر نشد:|!و صندلیهای کمی و اختلاف سطح نداشتنِ اون دو ردیف جلو در همچین مواقعی باعث میشد من یا بعضیا نصف بازیگرو ببینم یا کلا نبینم بشنوم فقط:|


از آقای روستائیان هم مممنون ..اما قسمتهای طنز دیالوگهاشون رو به طبیعی بودن یا به دل نشستن ِ طنزِ آقای محسنی ایفا نمی کردن


دکتر که وارد شدن اول نمایش اصصصصلا طبیعی نبود اجراشون احساس می کردم بدون تمرین و عجله ای بیان می کنن(آقای محب الهی).... فقط دیالوگ و صدای ام پی تریشون رو خوب بیان می کردن:|:)(در نقش مردی دردیسکو)



خانم روژینا ابراهیمی خوب بازی کردن....ودر مورد طراحی لباس خودشون فکر کنم فقط سنگ تموم گذاشته بودن ...البته خوب پل و ژول مجججبور بودن این لباسو داشته باشن...


.و در مورد گریم ..درسته گاهی با معدود امکانات میشه بهترین گریم رو داشت اما گریم هم باز خانم ابراهیمی عزیز برای خودشون فیکس و خوب انجام داده بودن ...ولی برای آقای پیمان محسنی و آقای آرش روستائیان در رابطه پودر یا گچ؟؟؟؟ که ریخته بودند رو مو و سبیل و ریش اصلا مناسب و طبیعی نبود چون با هر ضربه ای به همدیگه همش می پرید تو فضا و قابل دبدن بود و فکر نکنم جز برنامه ی عمدی کار بوده باشه...چون جالب بودنی درون این کار نبود....بهتر بود از کلاه گیسی خاکستری استفاده می کردن و نهایت ابروها و سبیلو تغییر رنگ موقت می دادن ..به هر حال جالب نبود گریم.. از نظر شخصیم :)


.و اینکه با تمرین بیشتر دیالوگها و تُنِ صداهای این عزیزان قطعا بهتر میشه کار. من همه رو گذاشتم به حساب روز دوم اجرا....مثلا اولش پل و ژول صداشونو مثل پیرمردها کردن بعد اصن یهو جوون شد صدا!بعد دوباره گرفته میشد صدا!


آقای تفریشی(ارررریـــــــــــــک:)))/) مسلط بودند ولی باز هم به دل نمی نشست یا لااقل مناسب این نمایش نبودن وگرنه مسلط بازی کردن:)


احساس می کنم اصلا قسمت دایی وانیا و دختر پل اضافه بود و خوب نبود مخصوصا حسی که مثلا برای اجرای نمایش در حین اومدن پدر سونیا خود سونیا گرفته بود و دیالوگ می گفت سست بود و آخرش دیالوگ گفت اصلا بخش اضافه ای بود...و اصلا امید بخشی به زندگی منتقل نشد به بیننده لااقل به من...

میشد سیر داستان رو کمی تغییر داد تا این حس خوب القا بشه که نشد....


بازیگر میان پرده با اینکه به شخصه امیدوارم موفق باشه ایلیار عزیز و بانمک بود خودش/ ولی وجودش کاااملا کل نمایشتون رو کمی بی ربط و بی معنی کرد وگرنه ایلیار عزیز خودش خوب بلده بازی کنه ولی تو این نمایش نباید میبود. قاعدتا در نقشها و جاهای دیگه می تونه موفق باشه.



گاهی طراحی صحنه ی خوب میتونه کمک کنه که اصل مطلب و گهگاهی موسیقی کوتاه مناسب با دیالوگها حس رو به بیننده القا کنه...متاسفانه من با سیمهای سقف بالای سن و دیوارای سیمانی؟ که لااقل می شد با دیوار یا یونولیت ِکاذب و استفاده از رنگ با ساده ترین روش یا پارتیشنی که رنگ و روح داشته باشه اون آثار تخریبی کنار سن روی سن پوشیده بشه چون طراحی صحنه هم خیییلی میتونه کمک کنه....بازی با رنگ با ساده ترین امکانات...ولی بی روحی و یکنواختی تاااا آخر در سن و طراحی صحنه بود


با این حال من قضاوت عجولانه نمی کنم چون برای یک نمایش و اجرای هنری می دونم زحمت زیاد صرررف شده آقای نعمتی خیلی زحمت کشیدن قاعدتا و بازی خوب و نهایت تلاش بازی آقای پیمان محسنی ..و ممنون از بعضی قسمتهای نقش آقای روستائیان... و دیگر عزیزان


با توجه به روز دوم اجرا خوب معلومه تیم کاری این نمایش استارت اولیه شونه و روزهای آتی خوب یا خوبتر میشن...


به هر حال ممنون و امیدوارم روزهای آتی بهتر از این بشه و خواهد شد 16 تیر دیروز که دیدم دومین روز اجرا بود قاعدتا تا 10 مرداد بازیگران و کارگردان محترم سیر کار رو به سمت بهتر شدن پیش می برن:)


ممنون و خسته نباشید:)