موقعی که یه مشکل یا معضلی پیدا میشه، چه باید کرد؟
میشه ازش رو برگردوند و گفت همینیست که هست.
میشه گفت هر کی ناراحته جمع کنه از اینجا بره.
میشه قیل و قال و هرج و مرج راه انداخت.
میشه با کمی حوصله و درک متقابل و البته یه مدیر لایق، معضل رو رفع کرد. مثل اتفاقی که امشب افتاد.
پیش از نمایش، مهرگان شلوغ تر از نمایش های قبل از کرونا بود. در حد خارج از ظرفیت. به نظرم اومد شاید دو تا سالن همزمان اجرا دارن که منطقی هم نبود. در سالن باز شد و سلانه سلانه وارد سالن شدیم. ارتفاع صندلی ها که کم شد، دیدم صندلیم رو نشستن. یکم جلوتر دیدم همه ی صندلی ها گوش تا گوش پره و تازه کمتر از نصف جمعیت اومدن تو. به مسول سالن گفتم جای من رو گرفتن. گفت امشب اینجوری شده. گفتم فاصله رعایت نشده. گفت خارج از ظرفیت دادیم. گفتم کرونا. گفت یه شبه. ایستادم لبه ی صحنه تا ببینم چی میشه. آقایی اومد تو و صدا زد این چه وضعشه؟! گویا مدیر سالن بود. کمی حرف و حدیث و معلوم شد جمعیت مدعوینن. آقای مدیر شروع کرد به خالی کردن صندلی های فاصله گذاری. بدون تعارف، بدون اغماض، جدی، محترم. سالن شکل امن به خودش گرفت. صندلی های فروخته شده رو هم خالی کرد.
... دیدن ادامه ››
انتظار نداشتم اون سالن سامون بگیره. ایستاده بودم که بیام بیرون و دیگه نرم مهرگان. می خوام از تیاتر و اهالیش حمایت کنم اما حمایت متقابل. که دیدم.
ولی خب با تاخیر در شروع و رورانسِ اجرای اختتامیه، ۹ از سالن اومدیم بیرون. به گمونم امشب علاوه بر تیاتر، از پلیس راهور هم حمایت شد. اعمال قانون محدودیت کرونایی میشیم، کلی پوله واسه راهور...
آقای علی نژاد عزیز، دست مریزاد. جدیت و دلسوزی شما برای تئاتر و اهالیش ستودنیه. کاش مدیر مثل شما بیشتر داشتیم، همه جا. آرزوی شادی و سلامتی دارم برای خودتون و عزیزانتون