در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش میمون
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:58:55
امکان خرید پایان یافته
۲۴ شهریور تا ۱۶ مهر ۱۳۹۸
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش میمون / عکاس:‌سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› تئاتر دانشگاهی نفس تئاتر امروز ایران است

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چاپ شده در روزنامه شرق به تاریخ اول مهرماه نود و هشت


خطابه‌ای در باب بدن‌؛ ایدز و استعاره‌هایش
نوشته محمدحسن خدایی
نمایش میمون، با نوعی وجدان معذب، سوژه‌های بیمار را بر صحنه احضار می‌کند. نمایشی که با حفظ فاصله‌گیری از مبتلایان به ایدز، قرار است تاملی‌ باشد در رابطه با بدن‌هایی که در آستانه مرگ و بدنامی قرار گرفته‌اند. اگر سرطان نوعی ابتلای نابهنگام و تا حدی ناجوانمردانه تلقی می‌شود، ایدز اما به قول سوزان سانتاگ، همیشه با دیگری و رابطه‌ پرابهام با او شکل می‌یابد و لاجرم پای اخلاقیات را هم وسط می‌کشد. ایدز به‌مثابه استعاره‌ای از آن نوع بیماری که نشان از آلودگی و تهاجم دارد و یادآور توامان سفلیس و سرطان است. بنابراین اجرای میمون، نه فقط روایت شخصی افراد از بیماری‌، که از قضا تلاشی‌ست هشداردهنده برای مراقبت و درمان. اینکه به‌عنوان شهروندان مسئول، در رابطه با این بیماری قرن، چه می‌شود کرد و چگونه می‌توان در صورت مبتلا شدن، به مبارزه پرداخت. فرمی ... دیدن ادامه ›› از همزیستی و سر کردن با امر منفی به قول هگل. اجرا اگرچه که به میانجی پژوهش در رابطه با زندگی هنری «رضا عبده» با بیماری ایدز روبرو می‌شود، اما در نهایت مقهور نام و نشان این فیگور رادیکال نشده و فاصله‌مندی پرناشدنی خویش را، حفظ کرده و اجرائی می‌کند. توگویی هر نوع اتصال فقط از طریق غیاب و ناممکنی مقدور است. کسی که همیشه در حاشیه‌ها زیست و در جوانمرگی محتوم خویش، مطرود ماند و البته دوران‌ساز.
میمون با فرم خطابه اجرا، چندان وفادار به جهان زیباشناسانه عبده نیست. با آنکه مدام بر زبان بدن به‌عنوان مهم‌ترین امکان ارتباط تاکید می‌شود، اما اجرایی‌ست متورم از کلام که چندان تمنای خیانت و شورش زبانی ندارد و روایتی است با فراز و فرودهایی کنترل‌شده، تا لحن مستندگونه و کمابیش علمی آن، پی گرفته شود. اجرای میمون بیش از آنکه رادیکال و آوانگارد باشد، تذکار دهنده و پداگوژیگ است. یک بازنمایی محتطاط و تا حدی محافظه‌کارانه که نسبت مستقیم دارد با روح زمانه اعتدال‌گرایانه‌‌اش، اما نه‌چندان وفادار به منطق سودباورانه‌ آن. این احتیاط و محافظه‌کاری را می‌توان در بدن اجراگر هم مشاهده کرد که چندان ژست زوال و بیماری را به نمایش نمی‌گذارد و اجرایی مبتنی بر عقل سلیم دارد. گاه البته تمنای تخطی و گسست مشاهده می‌شود، فی‌المثل در همان لحظات حیوان شدن که زبان و بدن، از انقیاد انسان‌بوده‌گی خارج شده و ناگهان و نابهنگام پارس می‌کند و زوزه می‌کشد. اما رویکرد اجرا، در نهایت به پس‌زدن هر شکلی از شورش و ازجادرفتگی‌‌ میل دارد و روایتی متعارف و شبه‌علمی را تدارک می‌بیند. اشاره‌ای استعاره‌ای در باب اسطوره‌ای شدن فیگوری چون عبده که بر اثر بیماری ایدز درگذشت و این روزها چندان امکان صحبت کردن در رابطه با نام و آثارش مهیا نیست. کسی که از طریق شدتِ غیاب‌اش، حضور خویش را به وضعیت تحمیل می‌کند.
از قضا در این نگاه فاصله‌مندانه گروه اجرایی‌ از فیگور عبده است که شکلی از تئاتر پداگوژیک پدیدار شده و تجربه شخصی افراد در مواجهه با بیماری، سویه اجتماعی و تربیتی می‌یابد. ژست اجرا به تمامی مقهور زیباشناسی نیست و ابایی ندارد بعد از اتمام اجرا، تماشاگران را دعوت کند که به آزمایشگاه سیار خیابان شانزدهم آذر مراجعه و آزمایش دهند. بنابراین نمایش میمون، مسائل اجرائی و زیباشناسی را در نسبت با رویکرد اجتماعی و آموزشی، ترسیم می‌کند. گو اینکه در نهایت اغلب تماشاگران هنگام خروج از سالن کوچک مولوی، در باب بیماری ایدز، تامل خواهد کرد و گویی اجرا هیچ‌گاه به پایان منطقی‌اش نخواهد رسید. از این منظر وحید رهجو و حسین ملکی، در مقام نویسنده و کارگردان با اجرایی پداگوژیک، در پی ایجاد حساسیت نسبت به زندگی مبتلایان به ایدز هستند.
طراحی صحنه نمایش تا حد امکان خالی است. بر کف صحنه خطوط مربع‌شکل دیده می‌شود که نشانی است از وسواس در قدم گذاشتن بر خیابان‌های شهر. در ابتدا اجراگر با یک ماسک شیمیایی فیلتردار بر صحنه حاضر می‌شود و در ادامه ماسک و لباس‌هایش را کنار گذاشته و یکی از همان نقاط گسست با وضعیت اضطراری را اعلام می‌کند. بهنام حسن‌پور، اجراگر نمایش، قرار است ایفاگر نقش رضا باشد که در مقطع کارشناسی ارشد پایان‌نامه‌ای دارد با عنوان «ترجمان گفتار در بدن‌های شخصیت‌های نمایشی رضا عبده». اما جایی از اجرا، بهنام حسن‌پور در نقش واقعی خویش ظاهر شده و غیاب رضا را شدت بیشتری می‌بخشد. هر دو «رضا» طرد می‌شوند و ایدز نه در مقام استعاره که از قضا به‌شکل ماتریالیستی، آنان را رهسپار دیار عدم می‌کند.
چه متن خوبی است ایا جایی چاپ شده؟
۰۵ مهر ۱۳۹۸
بله خانم هدایتی توی شرق چاپ شده که در ابتدا یادداشت ذکر کردم.
۰۶ مهر ۱۳۹۸
مرسی نسخه اینترنت اش را پیدا کردم
۰۸ مهر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خرید بلیت این نمایش به کارگردانی وحید رهجوی، حسین ملکی و بازی بهنام حسنپور با تخفیف روزهای نخست همینک آغاز شد.
Hm_elii این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید