قهرمان داستان مرد ثروتمندی است بنام هارپاگون که زن او مرده، پسری بنام کلئانت و دختری به اسم الیز دارد. او به شدت پول به جانش بستهاست تا حدی که پول خود را در زیر خاک پنهان میکند و روزانه چند مرتبه به آن سر میزند زیرا اعتقاد دارد، بهترین طعمه برای جلب دزدها، صندوقهای آهنی است و اولین چیزی هم که مورد دستبردشان واقع میشود گاوصندوق است، همچنین دختر خود را به مردی میدهد که جهاز نخواهد. پسرش کلئانت عاشق دختری به نام ماریان میشود که حاضر است در صورت توافق نکردن پدرش با این ازدواج با ماریان به کشور دیگری سفر کند و با پول کمی زندگی کند ولی قبل از اینکه جریان ازدواج خود را با پدرش در میان بگذارد متوجه میشود.
- از همراه داشتن فرزندان زیر ۵ سال خودداری نمایید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید