در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش نسبت خونی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:20:37
امکان خرید پایان یافته
۲۵ آذر تا ۱۰ دی ۱۳۹۵
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان

آدرس پیج اینستاگرامی نسبت خونی: nesbatekhooni.t

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

گزارش تصویری تیوال از نمایش نسبت خونی / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

 
گفتگوی تیوال با سجاد امیر مجاهدی
سعی کردم کاراکتر ها را با طراحی رفتارشان معرفی کنم

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اغلب تیاترهایی را که می روم یا به من پیشنهاد شده یا باتوجه به عوامل تیاتر آن را انتخاب می کنم. نمی دانم چه شد که فکر کردم کمی پیشرو باشم و دل به دریا بزنم و یک تیاتر گمنام را بروم اما آن روح محافظه کارم تشر زد که حداقل در صفحه اینستاگرام این تیاتر عضو شو. عضو هم شدم و از چند مخاطب نظرشان را پرسیدم اما در نهایت با سردرگمی روز چهارشنبه تیاتر را دیدم. تنها اطلاعات من از این تیاتر عکس های سایت تیوال بود و اینکه این نمایش اثر تقدیر شده دانشجویی است و بس.
داستان روایت یک زن و فرزند غیرعادی اوست که زن او را در اتاقی محبوس کرده تا از او مراقبت کند. صحنه به دو قسمت تقسیم شده. سمت راست ماجرای مادر فرزند و یک مهمان که از آشنایان دور زن است در حال اجر است( تمرکز مخاطبین بیشتر بر این قسمت است.) در سمت چپ نیز سه بازیگر در حال بازی فیزیکی و به ندرت کلامی هستند که دراصل صحنه هایی از آینده شخصیت ها را نشان می دهد.
داستان با گنگی شروع می شود که این تعلیق کنجکاوی مخاطب را بر می انگیزد اینکه صحنه در دوجا در حال بازی ست نیز بر این قضیه دامن می زند. تا اواسط ماجرا همه چیز مرموز است. شما با زنی وسواسی روبه رو هستید که فرزندش را از چشم مهمان مخفی میکند و از مهمان می خواهد برای وصلت با او یک کلیه اش را برای شفای پسرش به او اهدا کند و مهمان که از خاطرخواهان دیرینه اوست این پیشنهاد را قبول کرده اما می خواهد قبل از آن فرزند زن را که یک پسر است ملاقات کند. در پایان مخاطب در می یابد که این پسر غیرعادی تنها با خوردن اعضای انسان ها سیر می شود و مادر برای زنده ماندن او مجبور است کمر به نابودی انسان های دیگر ببندد.
جدای بازی های خوب و دکور و ایده درنوردیدن زمان در صحنه( با شیوه دو قسمت کردن صحنه) موضوع داستان را نپسندیدم. به نظرم برای بیان یک مطلب همیشه ... دیدن ادامه ›› لازم نیست تیاتری ساخته شود. گاهی میتوان آن مطلب را در یک شعر و یا داستان کوتاه مطرح کرد. اینکه به عنوان یک مخاطب شاهد شکنجه همزمان چندین انسان بر روی صحنه به مدت ۴۵ دقیقه باشم هرچند می دانم این صرفا یک بازی است اما این چیزی نیست که خوشایندم باشد. لزومی نمیبینم برای تحت تاثیر دادن مخاطب در صحنه جوی خون به راه بیندازیم.
ای کاش اول متن مینوشتین که قرار هست در ادامه داستان اسپویل بشه....
۱۰ دی ۱۳۹۵
بله حق با شماست
۱۲ آبان ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید