مصاحبه محسن حاج نوروزی کارگردان نمایش پلیکان با هنرآنلاین
ما نقاب پلیکان داریم اما در واقع درنده هستیم / محسن حاج نوروزی از نمایش ˝پلیکان˝ میگوید
محسن حاجنوروزی کارگردان نمایش ˝پلیکان˝ میگوید: این نمایش نقدی بر روابط، رفتارها، زندگی و منش انسانی ما دارد و میخواهد از جنبههای روانشناسانه آیینهای روبروی ما قرار دهد که ما خود را ببینیم.
سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "پلیکان" نوشته یوهان آگوست استریندبرگ با ترجمه جواد عاطفه و به کارگردانی محسن حاجنوروزی و با بازی میترا ثاراللهی، معصومه آمدگی، علیرضا میرزایی، ترانه کیوان لو و اشکان هورسان، از 8 آذرماه هر شب ساعت 20 در سالن استاد فنیزاده به صحنه میرود.
محسن
... دیدن ادامه ››
حاج نوروزی در مورد روند شکلگیری و شیوه اجرایی این نمایش گفت: شکلگیری این نمایش دو جنبه داشت، یکی جنبه هنری و نمایشی آن که چرا این کار را انتخاب کردیم و یکی هم جنبه اجتماعی و روانشناسانه این اثر بود. از جنبه هنری، جهان استریندبرگ آنقدر جذاب و جالب توجه هست که این نمایش به روی صحنه رود؛ زیرا نمایش "پلیکان" تا به حال در ایران اجرا نشده و من خیلی وقت بود که دوست داشتم این نمایشنامه را اجرا کنم.
او ادامه داد: این اثر، نمایشیست بسیار جامع، کامل و عمیق که خیلی حرف برای گفتن دارد و جا داشت از جنبههای مختلف تحلیل شود. برای به صحنه بردن این اثر بارها آن را تحلیل و بازنویسی کردیم و یک مقدار نیز متن را محاورهای کردیم؛ ولی سعی کردیم به اصل نمایش پایبند باشیم.
این کارگردان افزود: اما از جهات شخصی، اعتقادی و روانشناختی، اگر بخواهیم نمایش "پلیکان" را تحلیل کنیم، مضمونش این است که میخواهد اعتراضی کند به شیوه رفتار، زندگی و منش انسانی ما، این نمایشنامه میخواهد از جنبههای روانشناسانه آیینهای روبروی ما قرار دهد که ما خود را ببینیم. شخصیت اصلی نمایش یک انسان شبیه دیگر آدمهاست ولی رفتارش انسانی نیست و همه چیز را برای منافع و خودش میخواهد. من حس میکنم که ما انسانها دچار یک سندرم خودپرستی و لذتپرستی شدیم و این موضوع یک اپیدمی شده؛ در واقع چه در بعد شخص و خانواده و چه بعد سیاسی همه ما راحت طلبی داریم و در عین حال شعار نوعدوستی و حقوق بشر میدهیم، ولی در باطن چهره دیگری داریم و همه چیز را اول برای خودمان میخواهیم. در واقع این یک نقاب است و همه میخواهند منافع خودشان را کسب کنند. از بعد جهانی نیز حقوق بشر یا انسانها در واقع مهم نیستند در واقع منافع آن کشور مهم است؛ همه میگویند که منافع ما در اولویت باشد و بشر دوستی و... در حد شعار باقی میماند. در این نمایش هم این اتفاق میافتد شخص اول داستان ادعا میکند که من مادر دلسوزی هستم و خیلی به بچههایم رسیدگی میکنم ولی در باطن همه چیز را برای خودش میخواهد و به دختر خودش خیانت میکند.
او افزود: استریندبرگ در واقع در این نمایش آدمها را به سخره میگیرد. او این بازی را از عنوان نمایش شروع میکند. پلیکان در واقع پرندهای است که از خون خودش به جوجههاش میدهد تا آنها گرسنه نباشند و خودش رو فدا میکند. این اسم حقیقت نهفته در وجود انسانی شخصیت اصلی نمایش را به تمسخر میگیرد و در واقع پلیکانی وجود ندارد.
حاجنوروزی در مورد شیوه اجرایی این نمایش گفت: سبک اجرایی نمایش خیلی اغراقآمیز و اکسپرسیونیستی است. ما برای نمایشی شدن اثر یک مقدار از دیالوگها را تبدیل به تصویرسازی کردیم و نمایش را به دو بخش تقسیم کردیم بخش دیالوگها و بازیگران اصلی و بخش دوم بخش فرم و حرکت که تصویرسازی میکنند. ما شش بازیگر فرم داریم در چهار مرحله که چهار حرکت فرم اتفاق میافتد و تلفیقی از تصویر و موسیقی داریم که کمک میکند که متن و مضمون نمایش به تماشاگر منتقل شود و شخصیت کودک که رویا و پس ذهن مادر است به تماشاگر القا شود. سعی کردیم که تماشاگر بیشتر تصویر را ببیند تا دیالوگ بشنود و با این کار کمک کنیم که فضای نمایش در ذهن مخاطب شکل بگیرد.
منبع : http://www.honaronline.ir/Pages/News-65247.aspx