نمایش را با ذهنیت مثبتى که از کارهاى استاد فتحعلى بیگى داشتم دیدم و متاسفانه به هیچ عنوان راضى کننده نبود و یک شوک کامل براى من بود. من گمان میکنم این حق تماشاگریست که کارهاى قبلى ایشان و گروهشان را تحسین کرده و با علاقه خود را به شرقی ترین نقطه تهران میرساند حالا نارضایتى خود را اعلام کند تا شاهد تکرار این موضوع در آینده نباشد. موضوع نمایش برخلاف نمایشهاى قبلى ایشان بسیار کهنه و به هیچ وجه مسئله روز نیست. موضوعى در حد کار گروههاى سیار سیاه بازى اما بدتر اینکه روى همین موضوع هم کار نشده و به سردستى ترین شکل برگزار میشود. حتى شخصیتهاى سنتى منفى فرعى این موضوعات که ایجاد تضاد و کمدى می کردند و دستمایه هجو را در اختیار سیاه قرار میدادند حضور ندارند تنها شخص منفى پدر است که نه به لحاظ کیفیت بازى و نه کمیت کافى نیست در نتیجه سیاه هیچ دستمایه اى براى کار ندارد و زورش هم نمیرسد تا با شوخیهاى فرعى کار را سرپا نگه دارد آن هم در بین بازیگرانى که معلوم نیست چرا اینقدر بی حوصله و عبوث کار سیاه بازى میکنند!! بگذریم از اینکه خود جوان خواستگار هم که میتوانست یک سر نمایش باشد اینجا چیزیست در حد وسایل و دکور صحنه!!! سیاه سرگردان است شوخی های کلامى اش آبکى از آب درمى آید و خنده نمیگیرد و حتى زمان کافى در نمایش هم به او داده نشده است! اینجاست که کار نه تنها با کار بسیار خوب انسانم آرزوست فاصله بسیار پیدا میکند بلکه حتى در خنداندن تماشاگر به اندازه سیاه بازیهاى عروسى هم موفق نیست. آخرین امید من این بود حالا که متن و بازى خوب و شخصیت وجود ندارد، شاید بداهه گویى و چند کلیشه از سیاه بازیهاى قدیمی مردم را بخنداند ولى آن هم نشد! کسى مثل استاد فتحعلى بیگى هزار بار بهتر از من میداند که کار سیاه بازى هجو است . شخصیتهاى هجو شونده باید قوى باشند تا پینگ پنگ هجو بین سیاه و آنها گرم شود چیزى که اصلا در این کار وجود نداشت و بدون آنها سیاه هم از کار مى افتد! من از استاد بابت این انتقاد عذرخواهی می کنم ولى وقتى ایشان زحمت می کشند که چراغ نمایش سنتى را زنده نگه دارند، خودشان قضاوت کنند اگر یک نوجوان براى اولین بار این کار را از سیاه بازى ببیند رغبتى براى بار دوم پیدا میکند؟ ما باید اصول کار سنتى را نگه داریم و آن را به روز و قوی تر روى صحنه ببریم کارى که ایشان در رام کردن زن سرکش و انسانم آرزوست و کارهاى دیگرشان به نحو احسن انجام داده بودند نه اینکه همان اصول ساده را هم رعایت نکنیم و باعث سرخوردگى تماشاگر بخصوص تماشاگر جوان شویم. استاد حق این انتقاد را به ما بدهند چون از ایشان توقع کارى استادانه داریم و کمتر از آن جفا در حق خود ایشان است
امید
... دیدن ادامه ››
دارم که کار بعدى ایشان این توقعات را برآورده کند و ما باز بتوانیم با خیال راحت و غرور دوستان جوانتر و ناآشنا با نمایش سنتى را به دیدن کارهاى ایشان دعوت کنیم