نمایشی زیبا و نمادگرایانه!
مجروح جنگی هر روز که بیدار میشود در ابتدا در شوک واقعیتهای روزانه اش است که با تفکر وی نمیخواند. در پاس دوم برای فرار از واقعیتها به دوران رؤیایی و آرمانی جنگ پناه میبرد و در نهایت در پاس سوم دوباره میمیرد و میخوابد تا از واقعیتها فرار و در دنیای خیالی عشق و شهادت نمادین روزی دیگر را شروع کند.
نمایانگر کسانی که انقلابی بودن و مردمی بودن را تنها در شعارهای زمان جنگ و انقلاب میجویند و با اینکار هم راه را برای سودجویانی باز میکنند که زیر نقاب آن نمادها مانند ریش و تسبیح و پیشانی سیاه به چپاول مشغولند و هم خود با افتادن در چرخه معیوب و تکرار شعارهای تاریخ گذشته اجازه تحول به خود و دیگران نمیدهند.
خیلی اجرای احساسی خاصی بودو
بازیگرای بی نظیری داشت
یه تئاتر مینیمال و ملو و یه نمایش آروم بود و آخرش هم خوب تموم شد. سپاس از همه دوستان