گفتند: این اجرا میخواست قرارداد های تئاتر را بهم بریزد، یعنی اجرایی باشد بر ضد تعاریف همیشگی تئاتر
پرسیدم: بلیت فروختن و اجرا در یک سالن معروف از قرارداد های تئاتر نیست؟
متاسفانه گول اسم تهیه کننده و لیست جوایز را خوردم. اجرایی که نمایشنامه نداشت چطوری "کاندید بهترین نمایشنامه از بیست و سومین جشنواره دانشگاهی ایران" بود؟
نمایشی گنگ، بلاتکلیف، شلخته و گیج. گویی تست بازیگری چند دانش آموز دبیرستانی است. همانقدر خام. صداها به دلیل نداشتن اعتماد به نفس و عدم تسلط نسبی به بیان، خفه، لرزان و سرکوب شده بود. نیمی از نمایش، بازیگران پشت به تماشاچی کرده بودند. چرا؟ چون ناخودآگاه از تماشاچی شرم داشتند. چون حرفی برای گفتن و کاری برای انجام دادن نداشتند و بدتر از همه اعتماد به نفس و ذهنیت و سوادی برای بداهه پردازی! گاهی برای فرار از آن فلاکت دست به لودگی میزدند. میخندیدند تا آن زمان لعنتی زودتر بگذرد. کاری بود که هم تماشاچی میخواست زودتر تمام شود هم خود عوامل.
در راستای قیام علیه قرارداد های تئاتر بهتر نبود آخر نمایش پول ما را پس میدادید؟
برای کسی که این نمایش را نرفته مینویسم: این نمایش مثل اجرای نوازنده ی ویولنی است که دویست هزار تومان به شما بلیت تالار وحدت فروخته و یک
... دیدن ادامه ››
ساعت برای شما فالش میزند و در آخر خود را مستحق تشویق میداند، چرا که فلسفه بافی میکند، من کاری کردم بر خلاف تعاریف همیشگی موسیقی و از ویولن برای شما صدای خر درآوردم!