کار خیلی شلخته بود و بسیار پرش های بی منطق داشت، انگار کارگردان قصد داشت تمام اموخته های خودش و کلیشه های موجود رو در کار خود بگنجاند.
معرفی و رشد کاراکترها در طول نمایش در حد ۰ بود برای همین به عنوان مثال شنیدن تراژدی زندگی پیانیست مست یا حتی مرگ کاراکترها حسی رو در تماشاگر بیدار نمیکرد چون ارتباطی برقرار نشده بود.
استفاده بی رویه از تیکه های جنسی غیرهوشمندانه در سرتاسر نمایش واقعا از ارزش کار کم کرد. همچنین استفاده از اصطلاحات فنی تئاتر مثل ماسکه نکن یا بیا تو نور در حین بازی بازیگران دلنشین نبود.
صحنه تشییع جنازه کم تمرین شده بود و ناهماهنگی زیاد از حدش سبب میشد بار صحنه از بین بره و حتی مضحک بشه، شاید اگر از دو طرف صحنه خارج بشن کمی بهتر بشه.
همچنین صحنه علق بازیگر به صورت مشهود سعی در کنترل خنده اش داشت ان هم بارها، اقای کارگردان در انتهای کار افتخار کردند به بازیگران تازه کار خودشون ولی باید بدونن که وظیفه اموزش این دوستان بر عهده ایشونه
ریتم کار به صورت زجر اوری کند بود و زمان اجرا بسیار طولانی تر از تایم ذکر شده در تیوال، که به راحتی قابل کاهش است.
برای صحبت با تماشاگر
... دیدن ادامه ››
باید قانونی وضع شود مثلا نور تماشاگر که داده شد، این سبک مکالمات باعث شد تماشاگر در هر جای کار به خودش اجازه صحبت و تیکه انداختن رو بده که یعنی توهین به بازیگر در حال اجرا.
در مجموع کار هنوز نیاز به تمرین بیشتری دارد و امیدوارم تغییراتی صورت بگیرد