در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش قصه خوانی شازده کوچولو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:35:38
امکان خرید پایان یافته
جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۳
۱۵:۳۰
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان

اجرای مجدد قصه خوانی شازده کوچولو به نفع انجمن حمایت از کودکان کار

این نمایش پیش از این در خرداد ماه امسال نیز اجرا شد و مورد استقبال تماشاگران جای گرفت. اطلاعات و نظر تماشاگران آن اجرا

گزارش تصویری تیوال از قصه خوانی شازده کوچولو / عکاس: بابک حقی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان خالد اسلامبولی، نبش کوچه چهارم
تلفن:  ۰۲۱-۸۸۱۰۰۶۲۴ (ساعت پاسخگویی از ۸ تا ۱۶)

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

*چه دیار اسرار آمیزیست دیار اشک*

این بار دیگه می دونستم منتظر چه اتفاقیم،اصلا به خاطر افتادن اون اتفاقه بلیط گرفتم
اصلا اومده بودم که برام قصه بخونن ،آخه کی گفته که فقط بچه هان که باید براشون قصه خوند!!!!!

چراغها که خاموش شد فرو رفتم تو صندلیم
گوینده دوباره آمد
با همان صدای پُِِر، نقش خوانان رو معرفی کرد
فقط دیگه باید دلم رو می دادم به اگزوپری ،شاملو و شهرستانی
دیگه همه می ... دیدن ادامه ›› دونن که گیرایی این سه، از مثلث برمودا هم بیشتر است
دیگه نه در بعد مکان می گنجی نه در زمان
تویی و کودک درونت و یه مشت خاطره و یه عالمه اشک
فقط می ماند یک راز بزرگ که باید بارها و بارها با خودت تکرار کنی

و اما رازی که گفتم خیلی ساده است:
جز با دل هیچی را چنان که باید نمی‌شود دید. نهاد و گوهر را چشمِ سَر نمی‌بیند.
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: نهاد و گوهر را چشمِ سَر نمی‌بیند.
"ارزش گل تو به قدرِ عمری است که به پاش صرف کرده‌ای".
شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: به قدر عمری است که به پاش صرف کرده‌ام.
روباه گفت: انسان‌ها این حقیقت را فراموش کرده‌اند اما تو نباید فراموشش کنی. تو تا زنده‌ای نسبت به چیزی که اهلی کرده‌ای مسئولی. تو مسئول گُلِتی...

شهریار کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد: -من مسئول گُلمَم
آقای حسام ممنون از یادداشت زیباتون،عالی بود.
"تویی و کودک درونت و یه مشت خاطره و یه عالمه اشک" به واقع اینچنین بود و اون روز چقدر دلم برای کودک درونم سوخت :(

آریو عزیز ممنون از پیشنهاد بی نظیرتون :)
۱۹ مهر ۱۳۹۳
حسام جان نوشته ات بینظیره مثل خودت... )
۲۳ مهر ۱۳۹۳

@ شادی بهرامی:ممنون از ابراز لطفت شادی عزیز ،سپاس
۲۳ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آدم بزرگ ها عاشق عدد و رقمند...وقتی با اونا از دوست تازه تون حرف میزنید هیچ وقت ازتون درباره ی چیزهای اساسی ش سوال نمیکنند که...هیچ وقت نمیپرسند:
آهنگ صداش چطوره :)
چه بازی هایی رو بیشتر دوست داره :)
پروانه جمع میکنه یا نه :)
میپرسند:
چـــند سالشه:/
چـــندتا برادر داره:/
وزنش چــقدره:/
پدرش چقدر حقوق میگیره :||||

و تازه بعد از این سوالاست که خیال میکنند طرف رو شناختند:/
صدای میکائیل شهرستانی واقعا مسحورکننده هستش و آدم رو مسخ می کنه...
۱۹ مهر ۱۳۹۳
این قسمتش معرکه س...و میکائیل شهرستانی محشر اجراش کرد...هیچ وقت یادم نمیره:)
۲۰ مهر ۱۳۹۳
اجرای آقای شهرستانی فوق العاده بود
۲۴ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید