-فیلم شروع خوبی دارد اما در ادامه و پس از مشخص شدن قضیه بدهکاری فرهاد، داستان کش دار می شود.
-وقتی فیلم دلچسب نباشد ناخواسته تماشاگر به دنبال ایراد های فیلمنامه می گردد:
نمی توان پذیرفت که مردی زنش را تهدید کند و بگوید"دفعه بعد دندوناتو خرد می کنم" و در ادامه همسرش را ضرب و شتم کند و گلوی او را تا سر حد مرگ بفشارد اما زن همچنان عاشقانه به دنبال همسرش برود و در پی حل مشکلات باشد.
فرهاد با کار در آژانس و بعدا با کار شبانه در شهرداری(کشتن موش با تفنگ بادی!)می خواهد قرض 500 میلیونی را بدهد؟
مدیر شرکت چگونه راضی می شود چک برادر فرد فراری را بدون هیچ ضمانتی قبول کند. و اساسا اگر راضی کردن مدیر شرکت و پس دادن خانه اجاره ای و جور کردن بخشی از پول تا این حد ساده بود چرا زودتر به فکر فرهاد یا همسرش نیفتاد؟
-پایان بندی فیلم هم نامناسب است. ابتدا دوربین در اتومبیل همراه با ناهید است برادر فرهاد سمت او می رود و با او صحبت می کند و ما نمی شنویم. در ادامه فرهاد نزد همسرش داخل اتومبیل می رود. این بار دوربین بیرون است و ما باز هم صحبت های آن دو را نمی شنویم. این که بین آنها چه صحبتی رد و بدل شد که فرهاد را متحول کرد، قبل از آن که ایجاد کنجکاوی کند به نوعی سر هم بندی پایان فیلم است.
-نیکی کریمی بیش از دو دهه بازیگر موفقی بوده (بازی کوتاه او
... دیدن ادامه ››
در فیلم خودش، بهتر و روان تر از سحر قریشی و لیلا زارع است) و 4 فیلم سینمایی ساخته. برای ساخت فیلم هایش تلاش کرده و تهیه کننده فیلم اخیر خودش است. اما اولین ساخته اش (یک شب)با توجه به اولین تجربه و سال ساخت(1383) از بعضی جهات از کار آخرش بهتر بود. ("سوت پایان" و "چند روز بعد" را ندیده ام)
-اگر بخواهم شخصا به سبک مجلات سینمایی فیلم را ارزش گذاری کنم(علی رغم آشکار بودن تلاش فلیم ساز) متاسفانه ستاره ای به آن تعلق نمی گیرد. از دوستان تیوالی دعوت می کنم در ارزش گذاری فیلم شرکت کنید