در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم تمشک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:47:31

خلاصه داستان: حمید و هما زوج ناباروری هستند که تصمیم گرفته اند از راه اجاره‌ی رحم بچه‌دار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور به زن جوانی به نام رضوان بر می خورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. اتفاقی که برای این زوج پس از آشنایی با رضوان می افتد سبب می شود آنها به شناخت تازه ای از خود و پیرامون شان برسند. 

گزارش تصویری تیوال از اکران ویژه فیلم تمشک / عکاس: نیوشا فرساد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری فیلم تمشک / عکاس: محمدرضا بهشتیان‎

... دیدن همه عکس‌ها ››
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"تمشک" رو دوست نداشتم
داستان تکراری و غیر جذاب
با روایت عیر خطی بی دلیل که منطقی برلش پیدا نکردم
بازی های خیلی ضعیف
خصوصاً نیکی کریمی
دلیل این که همه چی توی شمال می گذشت
چی بود؟
"تمشک" از فبلمایی بود که بهش امیدوار بودم که کار خوبی ببنیم
ولی این اتفاق نیفتاد.
حیفُ حیفُ حیف.

manimoon..
نگاه به رحم اجاره ایش نکن :) استفاده از این قالب و بردن ما به موضوعی انسانی کار خوبیه اما قبول دارم خام انجام داد
۲۲ بهمن ۱۳۹۲
دلیل این که در شمال می‌گذشت این بود که باید در شهری کوچک این اتفاق می‌افتاد تا بحث آبرو و ... در آن مهم باشد ضمن این که در یک شهر کوچک تقریباً همه‌ی افراد همدیگر را می‌شناسند و خصوصی‌ترین کارها در آن، سخت پنهان می‌ماند. به نظرم فیلم از نظر فیلمنامه و حتی روایت غیرخطی‌اش بسیار خوب بود داستان هم کشش خوبی داشت. به نظرم فقط بازی مهدی پاکدل و نیکی کریمی به فیلم لطمه زده و این بازی‌های بد جنبه‌های خوب فیلم را تحت شعاع قرار داده.
۲۴ بهمن ۱۳۹۲
آخه این که فیلمساز بگه به این خاطر رفتیم شمال که شرط نیست
ما تقریباً هیچی از این آشناها نمی بینیم
به جز برادرشوهری که می شد توی تهرانم اتفاق بیفته
ما هیچی نمی بینیم که نشون دهنده سبک زندگی شمالی ها باشه
به جز راننده ای که داره توی شهرای گیلان
با لهجه مازندرانی حرف می زنه
ساختار غیرخطی باید از اول تا آخر فیلم ادامه داشته باشه
نه ... دیدن ادامه ›› این که از یه جایی به بعد ساختار خطی بشه
اطلاعات دهی فیلم خیلی بد بود
دیالوگا خیلی بد بودن
وقتی بیننده همه چیزِ فیلم رو می دونه و همه چی قابل حدسه
چه جذابیت و کششی می تونه داشته باشه؟

manimoon..
۲۴ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالاخره سامان سالور با تمشک، به شهر بازگشت. بعد از تجربه ساخت چندین فیلم در محیط روستایی و فضاهای متروک این اولین تجربه سالور در روایت داستانی از چند خانواده شهری است. پیرنگ اصلی داستان، که پیش تر حاتمی کیا در یکی از اپیزودهای دعوت به آن پرداخته بود، پتانسیل تبدیل شدن به قصه ای جذاب از آدم های امروزی با مشکلات امروزی را دارد؛ اما هم در متن و هم در اجرا شکست می خورد. نه در روایت خلاقیتی به کار گرفته شده، نه در برخورد با مسأله اصلی فیلم. اتفاقا فیلمساز از آن طرف بام افتاده، و با داستانی تلخ و گزنده، مخاطب جامعه امروز را که به تازگی با این مسأله مواجه شده، و در بدو پذیرش آن است، با تزلزل و ناامیدی نسبت به آن بدبین می کند. تمشک به جز چند نمای چشم نواز، ارزشی به مخاطب هدیه نمی کند.
1359 و ترانه ی تنهایی تهران هم شهری بودند.
۱۹ بهمن ۱۳۹۲
چیزی رم از دست ندادین. در ضمن به لحاظِ تماتیک گفته ی شما کاملا متینه. شهر در فیلمهای متاخر ایشون عملا غایبه.
۲۰ بهمن ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
داستان فیلم: حمید آشنا و هما که نابارورند، تصمیم می گیرند نطفه شان را در رحم زنی جوان به نام رضوان بگذارند. شوهر رضوان می میرد و برادر شوهرش که تعصبی است، نزد او می آید. حمید و همان در راه شمال و خانه رضوان، تصادف می کنند. هما می میرد و حمید هم دچار فراموشی می شود. حالا رضوان تلاش دارد موضوع بچه را به حمید یادآوری کند. در همین ارتباطات، برادر شوهر رضوان، برای گوش مالی، حمید را می زند و منجر به مرگش می شود. رضوان حالا تنهای تنهاست...

درباره فیلم: صحنه تصادف بیشتر از بقیه فیلم، ضعیف و خنده دار درآمده و بازی نچسب نیکی کریمی و مهدی پاکدل را هم باید به آن اضافه کرد. مهران احمدی اما به همراه سمیرا حسن پور، بازی خوبی دارند. تلخی فیلم که می توانست به نحو دیگری رقم بخورد، تماشاگر را با افسوس از سالن سینما به بیرون هدایت می کند و البته این، ویژگی اکثر فیلم های این دوره از جشنواره است. بعید است تمشک در اکران عمومی هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
چرا شما از اول تا آخر فیلم رو تعریف میکنی؟شاید یکی بخواد بره ببینه...اولش مینوشتی خطر لو رفتن کل داستان...
۱۶ بهمن ۱۳۹۲
این که شما با ذهن خالی بری یک فیلم رو ببینی و تاثیرش رو حس کنی، به هیچ عنوان معنی اش نگاه تفریحی نیست. سینما یعنی همین شوک ها و متاثر شدن ها که تمام تلاش تمشک هم روی همین بوده، وگرنه داستانش رو سرراست تعریف می کرد و می شد یه فیلم الکی.
۱۷ بهمن ۱۳۹۲
حالا که تمشک اکران شده ویک سال از نوشته من گذشته با خیال راحت می توانید این فیلم را ببینید.
۲۶ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید