خلاصه داستان:
پسر نوجوانی به نام مراد تصمیم گرفته تا برای خود کسب و کار جدیدی فراهم نماید و برای این کار نیاز به سرمایه دارد. پدر مراد با این کار او مخالف است، ولی نمی تواند جلوی این کار او را بگیرد و به ناچار گاوشان را به او می دهد تا با فروش آن سرمایه ی اولیه را فراهم نماید. مراد در راه بازار با دو آدم شیاد و حیله گر روبرو می شود و این شروع ماجراهای جدیدی برای مراد است.