در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم تسخیرناپذیران
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:41:44
در شیکاگو و در سال ۱۹۳۰ الیوت نس، مأمور ویژه خزانه داری، مأموریت می‌یابد تا از اعمال غیر قانونی آل کاپون جلوگیری کند. اما پس از مدتی در می‌یابد که با فساد موجود در اداره پلیس شیکاگو، قادر به انجام وظیفه اش نیست
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک تسخیر ناپذیری ساده
من معمولا برای نقد هیچ فیلمی با تعریف از بازی یک بازیگر شروع نمیکنم اما خیلی باید قدرتمند باشی که کوین کاستنر باشه.اندی گارسیا باشه.رابرت دنیرو بی نظیر و بزرگ باشه و بازی تو به چشم بیاد آقای شون کانری روحت شاد
این فیلم یک قصه ساده داشت که هیچ گره پیچیده ای در اون نیست ما غرق داستان فیلم میشیم و دوست داریم بدونیم چه اتفاقی میوفته (با اینکه قابل حدسه) این قصه کاملا کلاسیک مسیر رو طی می‌کنه دقیقا همون مسیری که هفت دلاور یا جی و ویرو طی می‌کنند اون هم با کشتن دو نفر از اعضای چهار دلاور حاضر در مأموریت نجات شهر....حتی در پایان فیلم قهرمان همه چیز رو میزاره و به سمت سرنوشتش می‌ره (در فیلم شعله هم هنگام مرگ یکی از دو رفیق جسمی در دستان رفیق دیگر قرار داره و در این فیلم یک کلید در دستان شون کانری قرار میگیره که کوین کاستنر اون رو برمیداره)
خب یک گانگستر خونخوار و یک افسر وظیفه شناس و یک تیرانداز کار بلد و پلیس های فاسد و یک پلیس کاربلد که قبل تر یک استاد به تمام معناست و همون پیر خردمند و یک حسابدار ساده و با نمک که این دو گزینه آخر خواهند مرد....خب از تماشای همچین فیلمی لذت ببرید...همه چیز برای تماشای یک اثر جنایی آماده است
در این فیلم هم بی اعتمادی به قانون حرف اول رو میزنه تا جایی که چهار دلاور برای اجرای قانون مجبور به فرار از قانون میشن!حتی وقتی برای کشف یک محموله عازم میشن یا وقتی خانواده کوین کاستنر در خطرن و... در تمامی موارد قانون خطرناک ترین مسئله است.و از پلیس ها فراری هستند
خب فیلم نامه در مقابل ... دیدن ادامه ›› کارگردانی و بازیگری و موسیقی قطعا از سطح پایین تری برخورداره به طوریکه شاید اگر اسم نویسنده رو از فیلم نامه بگیریم کسی متوجه نشه که چه کسی این فیلم نامه رو نوشته.
این فیلم بر کلیشه استواره...اما کارگردانی و بازی و موسیقی فیلم رو تبدیل به یک فیلم ماندگار میکنه
نکته طلایی کارگردانی خیلی خوب به سبک دی پالما و حرکت با دوربینه.......
از شروع فیلم که دوربین از بالا همه چیز رو نشون میده (مثل یک جاسوس)و بعد از اون همه چیز را به ما از زاویه دید خودمون نشون می‌ده.حتی در صحنه بعد و گم شدن دوربین در فضای رفت و آمد مردم.و کشته شدن شون کانری از دید بیننده که شخصیتی ناشناخته وارد کادر میشه و بعد مرگ شون کانری و.....
موسیقی فوق العاده موریکونه که نیازی به هیچ تعریفی نداره و فقط باید شنید و شنید.....
و امان و امان از سکانس ایستگاه قطار........اون کودک و مادر و رفیق و انتقام و دو دلی.....
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید