در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش یکشنبه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:10:32
۲۲ تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۴
۱۸:۳۰  |  ۳۰ دقیقه
بها: ۱۰,۰۰۰ تومان

خلاصه داستان:

در یک صبح یکشنبه به ناگهان خودکاری عظیم در سالن خانه‌ی یک خانواده‌ی سه نفره پیدا می‌شود.

کاری از "یک گروه تیاتر" 

اخبار

›› «یکشنبه» میشل ریب روی صحنه می رود.

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان نجات الهی (ویلا)، کوچه مراغه، پلاک ۲، طبقه ۳، موسسه فرهنگی و هنری گندم
تلفن:  ۸۸۸۰۸۰۱۷-۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
حظ بردم!

به نظرم کارگردانی اول و چنین میزانسنی تحسین برانگیز است.
به امید دوستی و تیم توانمندش تبریک گفته، سپاسگزارم.

به امید بهروزی برای عزیزان.
Positron این را دوست دارد
آخ آخ آخ، از دست دادم این نمایش رو!یکشنبه برای تماشای این نمایش فرصت کردم برم که گویا به دلیل شهادت اجرا نشد در حالی که نمایش قبل از غروب آفتاب پایان میافت. بعد هم دیگه حواسم نبود که اجراهای پایانیش هست.

خیلی دوست داشتم ببینمش.
۰۲ مهر ۱۳۹۴
این نمایش تا روز جمعه اجرا داشت که می شد 3 مهر اما اجرای امروز همه نمایش ها همونطور که مستحضرید کنسل شده بنابراین به نظر شاید 1 روز دیگر اجرا داشته باشد...در تیک8 پیگیری نمایید.
۰۳ مهر ۱۳۹۴
اجرای روز جمعه با توجه به اینکه اخرین اجراست، برقرار خواهد بود
۰۳ مهر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از تماشای این نمایش در سالن کوچک و جمع و جور استاد فنی زاده لذت بردیم....مهم ترین بخش کار متن اثر بود...بازیگران همه جوان و بدون شک از استعدادهای درخشان آبینده ی نزدیک !
فضاسازی،دیالوگ ها و متن دراماتورژی شده( با بخش هایی متمایز از اثر اصلی ولی نه جدا و بی ارتباط)،موسیقی تاثیر گذار و استفاده بی نهایت جالب از مفاهیم ادبیات ابزورد که به صورت کاغذهایی 2 رنگ تعبیه و تهییه شده بودند در انتقال حس اثر کمک شایانی کردند.
نقطه ضعفی که می شود گرفت همانی است که به کالیگولا وارد است ! موسیقی انگلیسی در نمایش فرانسوی ! بهتر است حس یک اثر فرانسوی با موسیقی ای فرانسوی منتقل شود نه با فضای انگلیسی حتی اگر اثر درخشان پینک فلوید کبیر باشد !

خسته نباشید و خدا قوت از جناب کارگردان تا بازگیران آینده دارد و با استعداد و پرانرژی !

زنده باد تئاتر !
احسان رستمی و مجتبی مهدی زاده این را خواندند
کیان این را دوست دارد
گرفتاری باعث شد از این نمایش غافل و از دستش بدهم.
خوشحالم تماشایش برایتان لذتبخش بوده است.
۰۱ مهر ۱۳۹۴
پوزیترون عزیز مطلبتان باعث شد در واپسین فرصت از تماشایش لذت ببرم.
از شما سپاسگزارم.
۰۳ مهر ۱۳۹۴
کیان عزیز عرض ارادت قربان :-)
۰۳ مهر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ستون روزنامه نوآوران درباره یکشنبه

نفرین به عقل گرایی

غزاله بها: «یکشنبه»؛ نمایشنامه فرانسوی نوشته ژان میشل ریب به کارگردانی امید دوستی، این روزها در مرکز آفرینش‌های منشور هنر روی صحنه است. نمایشنامه‌ا ی با مضمون کمدی که بنا به خواست کارگردان آن، با دقت و ظرافت به اثری جدی، ابزورد و سورئال تبدیل شده و در سالن کوچک استاد فنی زاده به اجرا درآمده است. انتخاب نمایشی ابزورد به عنوان اولین کار از ریسک بالایی برای جذب مخاطب برخوردار است اما کارگردان این اثر علاقه‌های شخصی خود به این ژانر نمایشی را به سلیقه مخاطب عام ترجیح داده و سعی کرده با جذابیت‌های فرمال تماشگر را علاقمند به دیدن این ... دیدن ادامه ›› نمایش کند.

داستان این نمایش در شهری به نام کروز اتفاق می‌افتد و یک خانواده سه نفره(پدر، مادر و دختر) را نشان می‌دهد که در یک روز یکشنبه با خودکاری عظیم‌الجثه در اتاق پذیرایی خانه‌شان مواجه می‌شوند. شخصیت‌های داستان هریک در حال و هوای جداگانه‌ای سیر می‌کنند. مادری سنتی، پایبند به مسیحیت، در گیر و دار اصول و قوانین و تا حدودی خرافاتی، پدری متفاوت که به‌دنبال رهایی از محدودیت‌هاست تا جایی که فکر می‌کند خودکاری که سقف خانه را سوراخ کرده است نشانه‌ای برای برگزیده بودن اوست و تصمیم به ترک خانواده می‌گیرد و دختری که سعی در برقراری ارتباط با پدر و مادر را دارد اما با کمترین توجه از طرف خانواده خود روبه‌رو می‌شود.

محتوای این نمایش با توجه به تکرار دیالوگ‌ها، یاوه‌گویی، هجو و بحث و جدل‌های بی‌محتوا این اثر را به نمایشی پوچ‌گرایانه تبدیل کرده است، نمایشی به دور از شیوه‌های کلاسیک روایی و متعهد به ساختارشکنی. نمایشی که در آن، فرار از جبر و فشارهای اجتماعی به خوبی تصویر شده و رهایی از چارچوب رئالیسم هم در محتوا و هم در فرم، به کلیت نمایش فضایی فانتزی بخشیده است تا مخاطب را وادار به تخیل کند. طراحی صحنه، گریم، بازی‌های عروسک‌وار و در موارد بسیار اکت‌های اغراق‌آمیز شخصیت‌ها، همه و همه باعث به وجود آمدن فضایی عجیب در نمایش است که بیننده را با اثری ابزورد و سورئال مواجه کرده است. در انتها رهایی فانتزی‌ترین شخصیت داستان یعنی «فِرِد» از محدودیت‌ها و بیان عبارت «نفرین بر عقل گرایی» تیر آخر را به دنیای واقعی اطراف‌ می‌زند و گویی اعتراف می‌کند این جهان، جهان خودکارهای غول‌پیکر است. همچنین پخش قطعه Another Brick In The Wall2 و سپس بازگشت دوباره کاراکترها به روزمرگی، در پایان نمایش، نشان می‌دهد، امید دوستی به خوبی معنای ابزوردیته در نمایش را درک و آن را پیاده کرده است؛ اما آنقدر که در پرداخت به مضمون موفق بوده، نتوانسته در فرم نیز به همان اندازه موفق ظاهر شود. به عنوان نمونه ضرب گرفتن با قاشق و چنگال روی بشقاب توسط «فرد» و «لیلین» که نه تنها کارکردی ندارد، بلکه در جایی حتی باعث آزار تماشاگر نیز می‌‌شود یا ریختن کاغذ هایی با کلمات انگلیسی روی زمین که گویی تنها راهی برای پر کردن فضای خالی صحنه است.

در نگاهی به کلیت نمایش «یکشنبه» می توان گفت امید دوستی به عنوان اولین تجربه کارگردانی، همچنین مصطفی ملکی، بیتا مختاری و سپیده لاریجانی به عنوان اولین تجربه بازیگری‌شان، به خوبی از پس وظایف خود برآمده‌اند و با کمترین هزینه آن‌چه در ذهن داشته‌اند را به مخاطب خود ارائه داده‌اند.
سین‌دخت رحمانی این را خواند
yasaman saleh این را دوست دارد
خانم بها با سلام،
آنچه که شما در باب این نمایش نگاشتید دارای استخوان بندی خوبی بود. اما آنچه که در مورد نوشته های پخش شده بر روی زمین و صدای قاشق و چنگال فرمودید کمی بی انصافی ست. با کوچکترین درکی از زبان انگلیسی می توان فهمید که سه شخصیت نمایش برگه هادی که در سن اول بر روی زمین پخش می کنند متن آهنگ "restrictions" است که در حال پخش شدن بود و حاکی از کل کلماتی بود که همه ی ما با آنها در سراسر زندگی مواجهیم ث بسیاری از آنها مسیرهای ما را می سازند. اما در مورد صدای قاشق و چنگال و آزار بیننده در مواردی؛ خانم بها اگر به کلیت اثر توجه کنیم نه تنها این اصوات آزار دهنده نیستند بلکه ریتم کار را در برخی اوقات به عهده می گیرند. این صداها نشانه ی آزاری هستند که تداخلی ست بر روند عادی ماجرا. از سویی دیگر نبود این اصوات اثر را از ابزوردیسم حاکم بر خود دور نگاه می دارد و سکوت در نبودن آنها اثر را تا حد یک کار معمولی و کم مایه تنزل می داد.
۲۸ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید