در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش زندگی یک رویاست
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:42:47
امکان خرید پایان یافته
۱۰ تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۴
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش زندگی یک رویاست / عکاس: ساناز جهان آرایی

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸
تلفن:  ۶۶۹۷۹۴۶۸، ۶۶۹۷۹۴۷۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عذر می خوام که دیشب وقت نشد تا نظرم رو به طور کامل بگم
الان باید نمایش شب آخرش رو تموم کرده باشه و دوستان آماده باشن تا کار بعدیشون رو شروع کنن با انرژی بسیار.براتون آرزوی موفقیت می کنم.
می نویسم شاید خودم چیزی یاد بگیرم و شما اگه ایرادی دارم بهم بگید.
نمایش به نظر نمایش براساس منطق ارسطویی نبود.بیشتر شبیه به یه متن سیال ذهن بود.از نظر من چنین متن هایی برای نمایش خیلی سخته بخصوص که روایت توسط نریشن و گفتگوی درونی ارائه می شد.برای همین گاهی که راوی در ابتدای نمایش بصورت نریشن توضیح می داد و حرکاتی که بازیگران انجام می دادن در یک راستای غیر روایی بود من اطلاعات بیان کننده توسط راوی از دست دادم.بیشتر حواسم بود به کسانی که دارن می آن و می رن و اون کسی که وسط اتاق خوابیده بود.
متاسفانه در بازی گاهی شخصیت دختر کوچک کلمات را می خورد و بیان کاملی نداشت و خندیدن رو به صورت تکنیکی انجام نمی داد.می دونیم که خندیدن کار سختیه و شاید پنج سال طول بکشه که یه بازیگر بتونه درست بخنده روی صحنه.شخصیت مادر بازی رو خیلی مکانیکی و با کمترین انرژی ارائه می کرد و سرفه هایی که می کرد بدون جون بود و بیان کننده بیماری ایشون نبود و بیشتر شبیه به بیان این نکته بود که من بلد نیستم سرفه کنم.شاید این نظر کارگردان بوده نمی دونم.شخصیت آیدا هم انرژی نداشت.اگر دو بازیگر مرد انرژی خوبی از خودشون نشون نمی دادن من فکر می کردم این ویژگی بازی هاست اما چون یکدستی در بی انرژی بودن بازیگران وجود نداشت احساس کردم شاید این بخاطر یکدست نبودن بازیگران بوده.
طراحی صحنه اتفاق خاصی نبود و انتظاری هم نمی شد داشت چون به احتمال قوی این نمایش روی سرمایه ... دیدن ادامه ›› زیادی بنا نشده بود و البته با توجه به اجرای سه نمایش در این سالن کوچک مشایخی بعید می دونم می شد که طراحی صحنه ای انجام داد.
گاهی بازیگران ماسکه بودند.زمانی که هر پنج نفر در صحنه بودند.اما گاهی هم میزانسن های خوبی داده می شد جایی که دو بازیگر مرد روبروی هم بودند و بازیگران زن یک پارچه را تکان می دادند.هر چند بی انرژی بودن بازیگران زن در همه میزانسن های خوب به این میزانسن ها آسیب زده بود.
به نظرم سالن مشایخی باید یا یک نمایش در روز داشته باشه یا تئاتری ها اون رو تحریم کنند.این سالن از همون ابتدای ورود و رفتار کسی که پشت میز ایستاده تا بلیط بده و گیج بودن او تا فضای کوچک انتظار تا صندلی ها از نظر تماشاگر و البته از نظر گروه فقر در نور و جایگاه دکور و بدتر از اون سه اجرا بودن این توی ذوق می زنه.
در کل برای این گروه آرزوی موفقیت می کنم و امیدوارم این اجرا که شاید سی درصد از یک اجرای ایده آل رو داشت این گروه رو دچار خدای نکرده غرور نکنه چون ما شاید فکر کنیم تماشاگر داشتیم و اجرا کردیم ولی باید بدونیم کار در سطح پایین به هر دلیلی ارائه شده و فقط به خاطر اینکه ما جوان هستیم نباید اجرا بریم بلکه باید چون جوان هستیم هر اجرایی از اجرای قبلی خودمون بهتر باشیم.اگر این اجرا سی درصد از صد در صد یک اجرای ایده آل رو داشت از نظر من تماشاگر دفعه بعد که از این گروه کار می بینم باید به پنجاه درصد برسه.
به امید موفقیت شما.
مجتبی مهدی زاده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چهار شب تا پایان نمایش زندگی یک رویاست باقی مانده....
منتظر حضور گرمتان هستیم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به آگاهی می رساند امکان خرید بلیت روزهای تازه این نمایش فراهم شد.
لیلى شجاعى این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید