در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش آئورا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:06:31
امکان خرید پایان یافته
۱۳ تیر تا ۱۶ مرداد ۱۳۹۸
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
این پروژه اقتباسی است آزاد بر سه گانه سوفوکل ادیپ، ادیپ در کلنوس و آنتیگون

هاله/تجلی نامرئی/انرژی است شکل گرفته از ارتباط اعضای خانواده ای محکوم به نابودی، جایی که خدایان و آئین نه تنها منجی حفظ این خانواده نخواهند بود بلکه عامل اند بر این فروپاشی؛ عامل اند بر انحطاط آئورا.

تندیس بهترین طراحی موسیقی
تندیس بهترین بازیگری زن
تندیس بهترین عکس
از بیست و دومین جشنواره ی تئاتر دانشگاهی

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

گزارش تصویری تیوال از نمایش آئورا / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› محمود صادقی به دیدن نمایش «پپ» نشست

›› یک اقتباس موسیقایی از سه گانه ی سوفکل؛ «آئورا» بعد از جشنواه دانشگاهی به تئاتر مولوی می آید

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش، چنان‌که متنِ نوشته‌شده در اعلان آن بیان می‌کند، بر متن‌های کلاسیک تراژدی یونانی تکیه دارد، اما در واقع اجرا غیر از این متون اعلام‌شده ... دیدن ادامه ›› و جهانی خودبسنده است. اجرا در نوعی سرپیچی نسبت به خاستگاه خودش، دقایقی از این متون را در ژست‌های خاصی خلاصه می‌کند و این لحظات را با موسیقی‌ای که بافت کلمات در آن ناآشنا هستند و بیشتر مود کلی صحنه را بیان می‌کنند، تلفیق می‌کند. علاوه بر این، نمایش عناصری چون آوازهای بومی ایران و ژست‌های فیلم گنگستری را هم در خود تلفیق می‌کند و از این منظر محدودیتی در جذب عناصر متنی دیگر در برابر خود نمی‌بیند. نمایش پیش از ورود تماشاگر آغاز شده و نوعی بی‌نیازی از تماشاگر و حتی دانستگی او از متون پایه‌ای خودش را نشان می‌دهد. جهان نمایش چنان است که انگار دور باطل عشق و جنایت بر صحنه‌اش تکرار می‌شود. برای من شکل و کارکرد و نوع آواز و زبان این همسرایان مهم‌ترین مانع ارتباطی بودند که البته از نظری می‌شود گفت بن‌مایهٔ نمایش را تشکیل می‌دادند.
با سلام
// بگذاریم دانشجویان تجربه کنند//
به نظرم سالن مولوی یک فرقهایی کرده// بماند...
این سبک کار تلفیقی از اپرا یا گروه همسرا در راستای ... دیدن ادامه ›› نمایش را به شدت علاقه مندم...
یعنی کار سیاه سفید خاکستری سیامک شایقی و تیتراژ انتهایی (( ما در این بازی همه بازیگریم))
ویا گروه همسرا وسط سریال جزو علاقه مندی های بی نهایت من است...
اما
حیف و صد حیف...
چرا صدای دور گروه همسرا باید بر دیالوگ های بازیگران سوار شود؟!
من در ردیف اول به سختی می شنیدم و سردرد گرفتم...
نیازی نبود وقتی فوکوس همه روی دوتا بازیگر هست عقبی ها برای ما حرکات بدن انجام دهند...
اگر صدای کم به گوش می رسید خیلی خوب بود وبعد از تمام شدن دیالوگ های دونفره پررنگ می شد
و صداها مفهوم می شد...
چرا باید سیر درست داستانی گم بشود؟ چرا باید ما نفهمیم در بیابان چه اتفاقی افتاده؟
تازه تو ردیف اول صندلی وسط در وسط من نشسته بودم...
ما به دیدن اپرا که نیامدیم به دیدن نمایش آمدیم...// یک بازیگر دارد آواز می خواند دوبازیگر دیگر به خاطر اینکه صدای همو بشنوند سر هم داد می زنند..
نمونه بهترش نمایش نان بود...// داستان گم نمی شود...
تا 30 دقیقه اول ما هاج واج نشستیم که ببینم چه می شود هیچی نمی شود...
سیر داستانی
خیلی معلوم نیست... ولی در مورد ادیپ است // کشتن پدر رو ازدواج با مادر را بدانید
همین قدر کافی است..
طراحی دکور:
این بیضی ها درختی اش خوب بود، ولی از ان توالت فرنگی که دوباری ازش استفاده شد
خیلی کارایی نداشت و درخدمت نمایش نبود.../
میزانسن:
استفاده از موسیقی های زنده خوب بود... آواز و اپرا که خوب بود رقص و سماع اش خوب بود..
بازیگر نقش مادر فقط قدش کوتاه بود ...// زیبا هست، صدای خوبی هم دارد و بیانش هم خوب بود..
حرکات تمایشی در پشت بازیگران دیالوگ گو و پادشاهی که در 10 دقیقه آخر رکوع و سجود می رفت بی معنی بود.. // در کل ایده های شلوغکاری های دویدنش خیلی بی خود نچسپ و بی معنی بود.. فقط حواس تماشاچی را به هم می ریخت...// سیگارش هم بی معنی بود و من به خاطر مشکل تنفسی ماسک زدم و چند نفر هم سرفه کردند جز آزار و اذیت ما کارایی دیگری نداشت...
میزانسن در جایی که پادشاه می ایسته روی اون توالت و بقیه در اطرافش هستند خوب بود...
سبک بازی:
بازی های اغراق شده با حرکات آهسته بدن در سبک های اپرایی معمول هست... // ولی اجراهای دونفره شان ب یخلاقیت و خسته کننده است.. به نظر می آیند می خواهند همو بغل کنند نمی شود به خاطر محدودیت های معمول ..../// ورجه وورجه های زیاد هم داشتند...
ولی کارگردان هنر این را نداشته که به جای اینکه بازیگران اینور و انور بروند میزانسن بهتری بچیند..
بازی ها:
نقش مادر و خواهر خوب بودند بقیه متوسط به خصوص در بیان..
اگر نقص های بالا را نداشت و بازیگرانش توانمند بودند نمره خوبی می گرفت..
الان هم 13 از 20 می دهم...// چون واقعاً حیف بود این کار...
با ورجه وورجه بازیگرانش به علت ضعف کارگردانی و نبودن در خدمت نمایش..
سطح کار را پایین آورد...
یک سال و نیم پیش یک کار دیدیم به نام پیانیستولوژی ... //اپراش خیلی خوب بود...
به هرحال تالار مولوی مخصوص دانشجویان است مثل سینمای هنر و تجربه..
بگذاریم دانشجویان تجربه کنند.. تا نقایص شان برطرف شود..
تخفیف هم دادن به ما 60% ، 12000 دادیم..//خب چسپید...//
امید دارم نقدهای خوب را به کار ببرند و کارهای خوب ببینیم ازشان در سالن های حرفه ای
از بس دویده بودند حسابی عرق کرده بودند بازیگرانش...
ضمناً فقدان دلارام (از دوستان این گروه) را به دوست دارانش عرض تسلیت وبرای ایشان
آرامش روح وبرای خانواده شان صبر مسئلت دارم..