«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من دیشب به تماشای این نمایش زیبا نشستم و می توانم بگویم که آن را خیلی پسندیدم، همه چیز عالی و به جا بود؛ از نحوه دعوت به تماشای نمایش گرفته تا موسیقی، متن، حرکات موزون و بازیها. در طول مدت نمایش مدام با خودم میگفتم این همان نمایشی است که در تیوال آن همه نقد منفی در مورد آن خوانده بودم؟! و سعی میکردم موشکافانه تر به نمایش نگاه کنم بخصوص به بازی بازیگران و نحوه ادای دیالوگها، ولی جز تسلط در بازیها چیز دیگری ندیدم واقعا همگی عالی بودند. علی الخصوص بازی آقای ایرج راد را خیلی دوست داشتم و لذت بردم. حتی در مورد آقای حاتمی که به خاطر سن و سالشان قبل از تماشای نمایش فکر میکردم انتخاب خوبی برای شخصیت مولانا نباشند، بعد از تماشای اولین صحنه ها از اجرای خوب ایشان شگفت زده شدم. در پایان نماش باورم نمی شد که دو ساعت به این سرعت سپری شده، به همه عوامل کار تبریک می گویم.
نمایش رو روز 15 اردیبهشت دیدم. در کل دوست اشتم بخصوص صحنه های رقص سماع. اما همون طور که بعضی از دوستانهم اشاره کرئه بودند بازی محمد حاتمی اصلا" خوب نبود. شعرهای مولانا در وصف شمس رو جوری می خوندند انگار روخوانی دبستانه. از ایشون تعجب کردم چون بازی زیباشون رو در نمایش های پری صابری و نمایشی از خودشون که در تالار شمس اجرا می شد و نامش خاطرم نیست دیده بودم. در کل زحمت کشیده شده بود و لایق تشویق ایستاده پایان نمایش بود.
سلام وآرزوی اوقاتی خوش برای تمامی آنان که دغدغه ی مردمشان را دارند...
برجسته ترین بخش این نمایش، انجام حرکات ریتمیک یا همان رقص سماعش بود.
غافل از تمام زحمات هنرمندان و جناب مرزبان نیستم ولی این اثر، شایسته دریافت عنوان "اثری فاخر" و "به یاد ماندنی" نیست!
یکی از دلایل اصلی این برداشت را، اجرا در تالار وحدت می دانم که همواره اثر، قربانی سیستم صدای سالن می گردد و این مهم را می بایست با بهره گیری از تکنولوژی مناسب، برطرف می نمودند.
با وجودی که ردیف 4 نشسته بودم ولی عملا بیش از نیمی از دیالوگها را مخصوصا زمانی که بازیگر محترم، پشت به تماشاچی ها صحبت می کرد، از دست دادم...
گذشته از بحث فنی صدا، نویسنده موفق در به نمایش درآوردن مفهوم عرفان و یا بهتر بگویم تصوف در آن زمان نگردیده بود که البته کاری بس دشوار می نماید...
با این همه، تلاش و جسارت کلیه دست اندرکاران را ارج می نهم و تشکری ویژه از سرکار خانم "کابلی" دارم.
پاینده باد نام و هنر ایرانیان.