در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش چهره مرد هنرمند در جوانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:35:19
امکان خرید پایان یافته
۰۳ آذر تا ۰۶ دی ۱۳۹۸
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۵,۰۰۰ تومان
  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش چهره مرد هنرمند در جوانی / عکاس:‌ رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو،‌ بعد از سفارت ایتالیا، شماره ۷۶
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

مرد هنرمند در ساحتِ پیش از گفتار

یادم هست شبی که این نمایش را دیدم ( گمانم 11 روز پیش) نمی دانستم دقیقا چه حسی دارم، دریافت هایم متناقض ... دیدن ادامه ›› بود، هم شعف بود و لذت از تماشا هم موضعی تدافعی داشتم و سلبی.
همانقدر که صامت بودنش برایم جذاب بود، حذف کلام برای منی که متن و کلام را به سایر ابزار ارتباطی ترجیح می دهم فاجعه بود.

چرا کلام حذف شده است؟
ضرورت صامت بودن چیست؟
آیا نمایش متن داشت؟ آیا متن هم چون زبان و بسیاری مفاهیم دیگر در دو جهان خاص و عام می تواند تعبیر شود؟
و پرسش و پرسش و پرسش.

خواستم همان شب نظری بنویسم و بتازم به حذف متن، انتقاد کنم از الکن بودن زبان ارتباطی نمایش. خواستم بگویم تئاتر در یک جایی به گمانم می تازد به هنر آوانگارد اما خودش درگیر پیشرو بودن و متفاوت بودن است. همین قدر همه چیز پاردوکسیکال بود و عجیب برای من.
الان و این لحظه هم که اینها را می نویسم برای پرسش ها پاسخ قاطعی ندارم و شاید اصلا قرار نیست پاسخ قاطعی داشته باشم. اما می دانم این روزها که به این اجرا فکر کردم، بیشتر ارتباط برقرار کردم با آن و دست کم در جدال برای پذیرفتن یا نپذیرفتن نیستم.
جدال اکنون من کشف ضرورت هاست و مهم ترین آنها صامت بودنش و نسبت آن با جریان سیال ذهن چیست؟

خب ما از جویس حرف می زنیم و جایی که از فاکنر ، پروست ،وولف و جویس و... حرف می زنیم اولین چیزی که از دریچه ذهن خودش را می اندازد وسط معرکه " جریان سیال ذهن" است.

جریان سیال ذهن به عنوان تمهیدی برای روایت و خلق آثاری متفاوت از پیشینیان( که در نهایت به یک سبک تبدیل شد) را بیشتر در متن ها با آن برخورد داریم، اساسا در ساحت کلام است و نوشته.
این جریان هم مانند بسیاری جریان و سبک دیگر بر اساس ضرورت ارائه شد، ضرورت برای نمایش بخش هایی از انسان که ناشناخته مانده بود و مبهم. که آدمی خودش را بیشتر بروز دهد و خودش را بریزد روی دایره با کمترین نظم ممکن. که می خواست و می خواهد به هم بریزد آن کلیشه های زمانی، دستوری و روایی را.

بخش هایی از انسان که بود، اما دیده نمی شد و شاید قرار بود دیده نشود. بخش هایی که در برخی موارد چندان با هنجارها و ارزش ها چه ایدئولوژیک و چه قراردادها نه تنها منطبق بلکه همسو هم نبود و همین ها آدمی را دچار واهمه می کرد که باید بگوید باید نشان دهد باید فریادش بزند یا نه در یک کلام، سانسور کند؟

شیوه روایت به سبک جریان سیال ذهن اینطور است که در آن شخصیت داده های ذهنی اش را، حال و هوایش را، تجربه ها و احوال درونی خود را، خودش در مرحله ی "پیش از گفتار" بیان می کند و نه صرفا یک دانای کل از همه جا با خبر.
اما مرحله پیش از گفتار یعنی چه؟ و این مرحله چه نسبتی با این تئاتر و مکانیسم و استراتژی پرداخت آن دارد؟

مرحله پیش ازگفتار ذهن، بخش هایی از آگاهی است که پیش از سطح ارتباطی از طریق گفتاری یا نوشتاری است و برخلاف لایه‌های گفتار، دارای مبنای ارتباطی نیست.

پس آنچه که دریافت من است ناظر به اجرای جریان سیال ذهن در شیوه روایی است، آنطور که بشود در یک نمایش جا بیفتد، می خواهد بگوید اما نه با کلام بلکه در پیش از کلام. شاید گمان مان این باشد وقتی کلام نباشد در سیستم ارتباطی بین فرستنده پیام و گیرنده نقصی ایجاد می شود اما فی الواقع در این اثر و بسیاری آثار دیگر به ویژه در حوزه نوشتار خلاف این را تجربه می کنیم.

وقتی از مرحله پیش از گفتار صحبت می کنیم یعنی ارائه داده ها و اطلاعاتی که در فرآیند گفتار اساسا حذف می شوند، آن بخشی از وجود و درون که تمایل غریزی برای پنهان کردن شان داریم.
و من این پرداخت را پسندیدم، همان هماهنگی بین ساختار و محتواست که معمولا به عنوان شکل ایده آل پرداخت در ذهن دارم. یعنی کارگردان نیامده بگوید " بچه ها بیاین یه کار خفن و جدید کنیم همه درباره ما حرف بزنن، بیایین نمایش رو صامت اجرا کنیم" ( شاید البته این را هم گفته باشد و من در این لحظه دوست دارم نگفته باشد) بی هیچ منطقی و در حد یک ادا، بلکه برای این شیوه ضرورتی در ذهن داشته که در راستای سایر بخش هاست.

استیون ددالوس در این نمایش خودش، خودش را روایت می کند با شیوه هایی که دارد، با ابزار هایی که مصطفی هرآیینی در اختیارش گذاشته، شاید تنها راوی در نمایش نباشد اما حتما مهم ترین راوی نمایش است.

درباره سایر بخش های نمایش دوستان نوشتند از بازی خوب محمد برهمنی و ایمان صیادبرهانی تا موسیقی نمایش و اجرا و مینی مال بودن و ... و
قدردان زحمات و توانایی و اجراهای خلاقانه دوستان هنرمند هستم و بهترین ها را برای شان آرزو می کنم
چقدرررررر جالب .....
وقتی از مرحله پیش از گفتار صحبت می کنیم یعنی ارائه داده ها و اطلاعاتی که در فرآیند گفتار اساسا حذف می شوند، آن بخشی از وجود و درون که تمایل غریزی برای پنهان کردن شان داریم..........

واقعا ما همگی تا قبل از بیست سالگی پیش از گفتاریم.....حتی یکی مثل خود من در سی و دو سالگی هم هنوز در مرحله ی پیش گفتارم......:(
۰۸ دی ۱۳۹۸
ممنونم که خوندین خانم مبینی گرامی
مرحله‌ی پیش‌گفتار در ذات پیشروتر از گفتار و البته صریح‌تر و جسورانه‌تره
دست کم من اینطور فکر می‌کنم و گمونم عیب محسوب نمیشه
۰۸ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا حالا ندیده بودم یکی به این خوشگلی ساز بزنه
امیدوارم در صورت امکان فایلش رو منتشر کنند. واقعا کارشون زیباست.
۰۵ دی ۱۳۹۸
دیشب که من نمایش رو دیدم فیلمبرداری داشتند. امیدوارم فیلم نمایش منتشر بشه.
۰۵ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دختر بد بی تربیت یا محمد برهمنی! مسئله این است!