تماشاخانه هیلاج و بازیگری «هیلاج»
شادی جوادی
یاسر فلاحتی
حسین رضایی
مهشید جوادی
پانیذ پرویز
سیدمصطفی طباطبایی
زهرا بهرامیسعید هنرآموز
محسن حسینقلی پور، محمد خدابخش
رهام شیراز
حمید هنرآموز
بهروز نصر اصفهانی
علی سینا رضانیا
سعید مقدم
عکاسِ خبریِ میان حالی، علیرغم میلش به جنگی فرستاده میشود. او که حسابی ترسیده است، در"آنجا" با عکاسِ دیگری مواجه میشود که بر خلاف او از "عکاس بودن" لذت میبرد. در ادامه و بعد از ملاقات با سربازی که ادعا دارد به کسی شلیک نمیکند، شرایطی پیش میآید که او تبدیل به "آقای موفقیت" خبرگزاریاش می شود اما یک نفر از"راز" او خبر دارد ...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد از نیم ساعت تاخیر عذاب آور و ناراحت کننده ی امشب . شاهد یک تئاتر دبستانی بودیم . با متنی بی مایه و بازی هایی به شدت ناهماهنگ.
واقعا از مسئولین عاجزانه خواهشمند هستم بجای اینکه به کلاه گیس و چهارتا دیالوگ گیر بدن و جلوی تئاترها رو بگیرن. جلوی تیاترهایی رو بگیرن که به سختی میشه حتی نام تئاتر بر اونها گذاشت .کارگردان محترم گویی تابحالحتی یک تیاتر هم در زندگی خودش ندیده. میزانسن ها ها بشدت شلخته. تعویض صحنه ها شلم شولبا . نور میرن و یک عده میریختن توی صحنه و دکور جابجا میکردن آنهم به ابتدایی ترین شکل ممکن. همه چیز در ابتدایی ترین شکل ممکن بود . شلخته. بد سلیقه.
چرا زمین چارخونه سفید بود ؟ زمینی که قرار بود هم کف زمین جنگ باشه. هم کف زندان. هم کف دفتر عکاس . چرا اینقدر کثیف بود.
بازیگری که پیپ دستش بود چرا اینقدر بازی خوری میکرد و تکون میخورد ؟
چرا اینقدر صحنه ها کش دار بود ؟؟
اینهمه دیالوگ برای چی بود ؟
تو این نمایش رمزی وجود نداشت که بخواد رمز گشایی بشه .
خلاصه که یک ساعت و نیم عذاب