در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش نام همه مصلوبان عیسی است
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:25:52
امکان خرید پایان یافته
۰۲ مرداد تا ۱۵ شهریور ۱۳۹۲
۱۹:۰۰
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان

خلاصه نمایش: تهران- دهه بیست -سالهای التهاب سالهای خط کشی های مختلف سیاسی- ناصری جوان روزنامه نگار عاشق سینما درگیر عشقی غریب می شود عشقی که در کنار التهابات سیاسی چالشی غریب پیش روی وی و همراهانش رقم می زند

این نمایش در روز یکشنبه 20 مرداد 92 در دو سانس و در ساعت های 19 (طبق روال هر روز) و 21 به روی صحنه خواهد رفت.

گزارش تصویری تیوال از نمایش نام همه مصلوبان عیسی است / عکاس: سید ضیاء الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از مراسم گشایش نمایش نام همه مصلوبان عیسی است / عکاس: سید ضیاء الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

عکس‌های پایه

نمایش نام همه مصلوبان عیسی است | عکس نمایش نام همه مصلوبان عیسی است | عکس

اخبار

›› نمایش "نام همه مصلوبان مسیح" در روز جمعه ۱۸ مردادماه در دو اجرا به صحنه می رود

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"ع.ناصری"

خیلی‌ ساده و روان بود

پسری که قربانی می‌شه...

برای هیچی‌...

برای اینکه نظر یه ظالمو عوض کنه؟؟

برای اینکه می‌خواد تغییر کنه و تغییر بده؟؟

مثل خیلیا یه دیگه قربانی شد

جالب بود مخصوصا آخرش....

به ... دیدن ادامه ›› خاطر اینکه اعدامش کردن!!!

اصلا اگه اون قاتل بود ....

با این حال کسی‌ رو کشت که مرگش به نفع همه بود مخصوصا حاکمیت

چرا اعدام شد؟؟

واسه ما عادی شده که یه شخصه یک کاریو بکنه و راحتی‌ اعدام شه


و حتی فکر نمی‌کنیم چرا؟؟؟

به چه جرمی‌؟

ساده بود اما نیاز به یکم دقت داشت

و این سادگیش جالب بود

همین عشقش به نجاری و سینما و روزنامه نویسی

همین عشقش به زندگی‌ سادش

و

موسیقیش به نظرم خیلی تاثیر گزار بود

در کل ارزش دیدن رو داشت

" این تنهــا یک نظر شخصی بعنوان یک مخاطب ست "

بر تارک این نمایش نام ایوب آقاخانی و بازیگرانی بنام میدرخشد واین خود انگیزه ی وسوسه باری ست برای به تماشا نشستن
بروشور زیبا ،بازیهای نسبتا خوب ، دکور دوست داشتنی ، نمایش تکه های فیلم های قدیمی ، نورپردازی وموسیقی زیبا همه وهمه نتوانست ضعف بزرگی را پنهان کند که متن داستان ست ....

از سوژه هایی که میتواند با پردازش خوب ، ظهور خوبی داشته باشد اما با خلاصه گویی نویسنده اعتبارش هدر میشود ، دلم ... دیدن ادامه ›› میگیرد .....
روزنامه نگاری مبارز که مصائب بسیاری را متحمل میشود را تنها باید از لابه لای حرف راویان و دیالوگهای بازیگران بفهمیم و دریابیم
تنها چند برش، چند صحنه ی حاشیه ای نمیتواند حق مطلب را ادا کند ...
روایتهای داستان تاحدودی جذاب و کمک کننده ست اما بیش از ان (از نظر من ) خسته کننده و لطمه زننده ست ...( انقدر که احساس کردم بیشتر نمایش خوانی ست )
راستش را بخواهید انتظارم از نویسندگی و کارگردانی ایوب آقا خانی بشدت در برابر انتظارات بازیگریش کاهش یافت
این انتظاری بود که از کسی که میتواند بازی تئاتر را خوب درک، حس و منتقل کند چندان دور نبود اما براورده نشد ...
کاش شدت رنج و رسالت و بی گناهی ها بیشتر نمایش داده میشد نه فقظ با مشابهت اسامی..
کاش بیشتر میتوان حس کرد " نام تمام مصلوبان عیسی ست " چرا که نه تنها در سیاست بلکه بسیارند کسانی که این چونین با حیله ،خیانت و بی رحمی از صحنه ی زندگی محو میشوند ...
کاش بیشتر عیسی گونه میشد ....
کاش از دیدن این تئاتر تاثیر بیشتری میدیدم و لذت بیشتری میبردم


نیلوفر ثانی
علارغم اینکه من پرده آخر و خیلی دوست داشتم و نمایش و به دو قسمت تقسیم میکنم پرده آخر و بقیه نمایش
کاملا با نقدتون موافقم ...بر عکس بعضی دوستان کاملا منصفانه و درست نوشتید
۰۶ شهریور ۱۳۹۲
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
درود به زهراغیاثیان عزیز و اقای عمرانی
موافقم باهردو دوست عزیز اما جناب عمرانی جدای از ممیزی مهم پردازش خوب بروی سوژه ست وقتی قرارست مصائب به صورت روایتی بیان شود این یعنی از خط ممیزی گذشته ست ونویسنده میتواند بجای تعریف ان از زبان راویان (که خود شیوه ای در اجراست اما باید بخش مناسب به این قسمت واگذار شود) بنوعی نمایشگر ان بشکل اجراباشد ...
با احترام به آقای ایوب خانی ،متاسفانه گاهی فکرمیکنم تئاتر وسیله ای شده ست برای پرکردن لیست های فعالیت حرفه ای و رزومه های کاری ....اگر با دقت و وسواس بیشتری بروی موضوعات و اجرا و متن وانتخاب ها کارشود مطمئنا هم مخاطب تئاتر راضی تر خواهد بود وهم غنای این هنر بیشتر خواهد شد... باسپاس
۰۸ شهریور ۱۳۹۲
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
ایوب آقا خانی * (اصلاح در متن فوق)
۰۹ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نام همه مصلوبان عیسی است.

من این تئاتر رو دوست نداشتم.
امشب رفتم و این تئاتر رو دیدم. از اینکه این کار رو کردم راضی نیستم. به نظر من تئاتر خوبی نبود و نتونست من رو راضی کنه، حداقل در این حد که بگم خب سرم رو گرم کرد. نه، برای من در این حد هم نبود.

موضوع کلی این تئاتر شاید موضوع خوبی بود ولی اصلا پرداخت نشده بود. به همین علت موضوعی کاملا سطحی و بدون هیچ عمقی به نظر می‌اومد. شاید این تئاتر می‌خواست که حرفایی هم بزنه، ولی خب نمی‌تونست، چون روش کار نشده بود. ریتم داستان بسیار کُند و خسته‌کننده بود. با اینکه مدت این نمایش زیاد نبود ولی در طول نمایش خسته شدم، و دوست داشتم زودتر تموم بشه. هیچ شخصیت‌پردازی‌ای در این داستان صورت نگرفته بود. و حتی چند به‌اصطلاح شخصیتی که در طول نمایش حاضر شدن کاملا اضافی بودن، و اصلا ضرورتی به حضور آنها دیده نمی‌شد.

بازی بازیگرها هم معمولی بود. یعنی کاری هم نمی‌تونستن انجام بِدَن. اصلا نقش‌ها ظرفیتی ... دیدن ادامه ›› برای یه نقش‌آفرینی خوب نداشتن.

و از همه بدتر، فیلم‌هایی که در طول نمایش پخش می‌شد، بود. من که اصلا نمی‌تونم با چنین کاری توی یه تئاتر ارتباط برقرار کنم. به نظر من اگه یه تئاتر، تئاترِ قوی‌ای باشه نیازی نداره از سینما کمک بگیره. این بدترین کار ممکنه، که در طول یه تئاتر قسمتهایی از یه فیلم رو پخش کنن. حالا اگه تئاترِ مستند باشه اشکالی نداره، ولی توی یه تئاترِ غیرمستند، این کار خیلی بد و ناخوشاینده، و اُبُهت تئاتر رو از بین می‌بره...
و بدترین شکل این کار هم، در صحنه‌ی پایانی این نمایش صورت گرفت... زمانی که بعد از صحنه‌ای احساسی، قسمتی از یک فیلم پخش شد و در انتها «The End»... این بدترین کارِ ممکن بود!
در طول این نمایش همیشه صدای ریزی از صحبت‌کردن و صدای فیلم و شلیک گلوله و غیره به عنوان پس‌زمینه‌ی کار شنیده می‌شد، که برای من بسیار آزاردهنده بود.

فقط یه چیز تو این تئاتر برام جالب بود و اونم اسمِ این نمایش بود...
که جواب سوالیه که در آخرین صحنه، مریم مجد می‌پرسه...
کسی میدونه اسم ناصری چی بود؟

حرف آخر؛
اگه این نمایش کار یه گروه جوون بود که تازه این کار رو شروع کرده بودن، شاید می‌گفتم که فقط «دیدم»، ولی این کار، کارِ ایوب آقاخانی بود - که من خییییییییییییلی دوستش دارم- ، پس مجبورم بگم که «دوست نداشتم». چون از ایوب آقاخانی خیلی بیشتر از این انتظار داشتم.
همیشه وقتی اسمِ ایوب آقاخانی می‌اومد با خودم می‌گفتم که خب حتما من باید برم و تئاترش رو ببینم...
ولی بعد از دیدن این تئاتر، دیگه تردید خواهم داشت. حتما دیگه مثلِ قبل فکر نخواهم کرد.


امیدوارم دیگه همچین کارهایی و در این سطح از ایوب آقاخانی نبینیم!