در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش هملت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:27:13
امکان خرید پایان یافته
۲۸ بهمن تا ۱۳ اسفند ۱۴۰۰
۱۹:۳۰  |  ۵۵ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
هملت در مراسم ترحیم پدر خود که در یک کلیسا است شرکت می کند.

- نمایش برگزیده بیست و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی
- بر اساس نمایشنامه‌های “هملت” اثر شکسپیر، “هملت ماشین” اثر هاینر مولر، “روز مرگ در داستان هملت” اثر ماری کلتس


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۳ سال خودداری نمایید.

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.
دسته‌بندی
دانشجویی

اخبار

›› نمایش «هملت» دو اجرایی می شود

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد نادیا امروز هملتو دیدم. توقع بالایی نداشتم و واقعا غافل گیر شدم چون منم جزو گروهی بودم که از کار خوشش اومده، زیادم خوشش اومده.? انقدر که ... دیدن ادامه ›› حتما اگه برسم یکبار دیگه میرم میبینم.

نقاط قوت : بازی احسان معجونی مجنون! حس و حالش و بازیش به تنهایی روز منو میساخت. همین که یه بازی خوب میدیدم واسه ناراضی نیومدن از سالن کافی بود برام( بیشتر به خاطر ذهنیتم میگم چون با این دید که مورد پسند خیلیا نبود و منم دوسش نخواهم داشت رفتم تو سالن)

آوا تدین خوب بود. کار بهترم ازش دیدم. حتی تو همین سالن . دریم لند رویایی! ولی من راضی بودم از بازی ایشونم. مخصوصا قسمتی ک میکروفون به دست رفت و وایساد رو صندلی و شروع کرد به صدا در اوردن.

طراحی صحنه و نورم خیلی خوب بود.

درباره نمایشنامه اول بگم که خود هملت واسه تعریف کردن داستان ساده ای داره ولی به سادگیه تعریف کردنش نیست. انواع و اقسام تحلیل هارو داره و این پیچیدش میکنه.
حالا تو این کار ما خود هملت که هیچ، هملت ماشین و روز مرگ در داستان هملت هم داریم و حداقل با دانش داستان هملت وارد سالن اجرا شدن یک هیچ جلویی چون تو طول اجرا حداقل باید بدونی درد هملت چیه! این جنون از کجا نشات گرفته! افلیا کیه! هملت با مادرش یا به عبارتی زن عموش و عموش چه مشکلی داره! چرا در قسمتی موش به پدر افلیا نسبت داده میشه مثلا و تو تابوتی میزارتش و ...


در کل این اجرا واقعا جزو کارهای به یاد موندنی بود برای من و بعد از خواندن روز مرگ در داستان هملت حتما دوباره همین دوروز به دیدنش بتونم میرم و اینو واقعا این روزها به چشم خودم میبینم که سبک مورد علاقه ما تماشاگرها چقدر باهم متفاوته. من واقعا از دیدن اجراهایی که درگیرم میکنه و باید چهار تا مطلب بخونم تا چیزی ازش بفهمم لذت میبرم. ژپتو رو دوست داشتم. اینکارو دوست داشتم. هردو بعد اجرا درگیرم کردو این قشنگترین قسمت دیدن تئاتره برام. البته بعد دیدن بازیهای خیلی خوب


در انتها خسته نباشید جانانه میگم به همه بچه های هملتی که شبیه بقیه هملتا نبودن.
درود خدمت همه .
.
.
.
برای عزیزانی که هملت را نخواندند مختصر می گویم : شاه هملت توسط برادرش کشته می شود و تنها یک هفته بعد زن شاه هملت با ... دیدن ادامه ›› برادر شوهرش ازدواج می کند . هملت از ماجرا بی خبر است و ابتدا فقط دلخور است که چرا مادرش زود با برادر همسرش ازدواج کرده . اما روح شاه هملت بر هملت جوان ظاهر می شود و می گوید که باباجان برادر عوضی ام زهر در گوشم ریخت و کار مرا ساخت ، انتقامم را ازاو بگیر ولی با مادررت کاری نداشته باش ، او عچق من است ، بوس بایی . هملت از شنیدن این ماجرا پشمانش می ریزد و برای اطمینان بیشتر راه های مختلف را امتحان می کند تا متوجه شود ، روح پدرش راست گفته یا اینکه ساقی محل حلال خور است .
از این رو یه گروه تئاتر رو برمیداره میاره پیش عموش و داستانی مشابه قضیه پدرش رو اجرا می کنه تا واکنش عمو رو ببینه .
وقتی میبینه عمو از دیدن نمایش عصبانی شده مطمئن میشه که روح درست گفته .
.
.
.
.
.
اما
.
.
.
.
از اونجایی که هملت دانشگاه رفتس و باسواد یه کلک ریز میزنه . در طول زمانی که داره همه رو امتحان می کنه تا دوست و دشمن رو تشخیص بده ، خودشو به دیوانگی می زنه تا عمو شک نکه و ترتیبشو بده . مثلا عمو به چنتا از ادمای دربار می گه برین ببینید واقعا هملت حالش بده یا چی .
همچنین افلیارو هم برای این کار می فرسته
.
.
.
.
خب این از هملت اما راجب نمایش
.
.
.
.
نمایش داره فضای دیوانگی وجنون هملت رو نشون میده و یک دیدگاه تازه ایی به زاویه نگاه هملت داره اما گاف بزرگ متن اینه که اگر هملت رو نخونده باشی ، یقینا هیچی نمی فهمی و ، این بده .
خود نمایش باید بتونه به تنهایی و بدون هیچ پیش نیازی یه قصه رو روایت کنه و مخاطب همراهش بشه .
.
.
.
این از متن ، اما راجب بازیگری
.
.
بازیگرا خوبن ، بدم خوبن !!! تاجایی که صحنه رقص هملت من گریه ام در اومد ، چون واقعا دلم به حال هملت جوان فارق التحصیل رشته فلسفه سوخت .
.
طراحی صحنه هم خوبه ، نور خوبه ولی موسیقی نه
.
.
.
.
با موسیقی می تونست فضای بهتری بسازه نه اینگه چنتا پد بزاره و چنتا صدای انسان از وی اس تی امینسفر برداره و بدون میکس درست بندازه رو کار .(فهمیدین آهنگسازم یا بیشتر توضیح بدم ؟)
.
.
کارگردانی اما در کل خوبه ولی تعلیق های زیادی گذاشته بود ، من خوابم می گرفت یه جاهایی ،ولی اینکه معلومه آدم باسواد و کاربلدیه شکی نیست .
گاف کارگردانی با گاف متن در همون وصل و پینه کردن داستانه . یعنی اگر متن داستان مستقل و بهتری داشت قطعا این توانایی رو داشت که یکی از بهترین اجراهای امسال بشه .
.
.
در کل واقعا به گروه اجرایی خسته نباشید می گم و آرزوی موفقیت می کنم براشون .
مخلص
آقا باریکلا من نوشته شما رو خیلی دوست داشتم یه جاهایی از متن دستگیرم شد
بیشتر بنویس خب :)
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
پرستو جمشیدی
پس چت کردن باهات حرص در بیاره :)))))
سندرومی هست به نام grammar pedantry syndrome. افرادی که بهش مبتلا هستن از اشتباهات گرامری دیگران به شدت آزرده میشن و احساس میکنن باید تک‌تک‌شون رو اصلاح کنن.
‏یه نوعی از OCD محسوب میشه و میشه از درمانگر کمک گرفت.
‏توی شغل ویراستاری میتونن بدرخشن.

۰۶ اسفند ۱۴۰۰
سپهر
سندرومی هست به نام grammar pedantry syndrome. افرادی که بهش مبتلا هستن از اشتباهات گرامری دیگران به شدت آزرده میشن و احساس میکنن باید تک‌تک‌شون رو اصلاح کنن. ‏یه نوعی از OCD محسوب میشه و میشه ...
والا من سندرومی نیست که نداشته‌باشم اینم روش ?
۰۶ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دوستانی که دیدند خوشحال میشم نظرشونو بگن، (البته معمولا کسی چیزی نمیگی، حس میکنم یه تلاش نافرجامه، اما بزار انجامش بدم!)

گوشه های از هملت ... دیدن ادامه ›› رو دیدم، یا نگاهی کمی نو بهش
اما جاهای از این نمایش برام مبهم بود، یا شاید یادم رفته،
اون رقص و جنون و آواز از پی چه بود و چه کمکی به نمایش کرد؟
مکث ها در نمایش بد نبود، اما لازم بود این همه مکث به نظرتون؟ ینی نمیشد کمتر باشه؟
نقش اسباب بازی ها چی بود داستان، چی شد که وارد شدند؟ نمادی از نیروی نظامی بودند؟ اون موشه که آخر سرشو رو پای زن گذاشته بود در نقاشی و زخمی و ناراحت هم به نظر نمیرسید انگار صاحب این ارتش بود، نظر شما چیه؟
و آیا همین زور! و یا بندگیه صاحب قدرت، باعث شد که نظر و دیدگاه هملت تغییر کنه و دیگه طرف پدر مرحوم نباشه و روی بیاره به مادر و عمو؟

پیشاپیش از کسانی که نظرشون به اشتراک میزارن تشکر میکنم
خدا رو شکر تنها نیستم !
۰۳ اسفند ۱۴۰۰
محمد مجللی
فقط اومدم خیلی ریز بگم که درود بر تو که تنها نیستی و ما همه با هم هستیم و برم
??
۰۳ اسفند ۱۴۰۰
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
ممنون، میخونم حتما
۰۴ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید