برای اجرای یک نمایش در باب کافکا یا هر شخص دیگری باید ابتدا همان کافکا یا همان شخص دیگر بود . همه با پیشینه های تاریخیمان قابل سنجش و اندازه گیری هستیم . نمایش بسیار فاجعه بار تر از آنی بود که بتوان تصور کرد چرا که کافکای خجالتی که شرم خصیصه ی بارز او بود اینبار در نمایشی ظهور پیدا کرد که چنان عربده هایی میکشید که حقیقتا نمیشد این سبک اجرا را چیزی دور از " تجاوز به مغز " خواند ، چرا که کارگردان نمیداند از مطالعه متون کافکا و بازخوانی آن در نمایش کافکا زاده نمیشود . دیگر اینکه کارگردان چه حقیر است که فکر میکند کافکا اینهمه سال در گیر و دار پدر خود آن چنان باقی مانده بود که تیغ تیز قلمش گاهی حتی به سمت آنچه " پدر روحانی " میخواندند نرفته باشد . آنچیز که در این نمایش تصویر شد یک دعوای خانوادگی مسخره بین یک پدر مستبد و یک فرزند کودن بود ، نه داستان ابزورد کافکا و والایش او از کودکی حقیر به نویسنده ای کنش گر و هنر مند . در پایان امیدوارم جامعه هنری همانی باشد که کافکا میگفت ، همان چیزی که کافکا از ادبیات و به واقع هنر انتظار داشت . آنچیز که پتک سترگی ست بر دریای یخ زده ی احساس ما .
بازی بازیگران چون نوید نوروزی و شهزاد وجدانی عالی بود.متن جاهای مشکل دار کم نداشت.خوبی این تئاتر بیشتر بخاطر کارگردان اون میدونن ولی به نظر من بازیگران قویتر بودن
محمد درویش
در نمایش کافکا با من سخن بگو محیط محصور است و دکور نمایش که نمادی است از کتاب و نوشته های کافکا، فضایی کاملا اکسپرسیونیسم را به مخاطب نشان می دهد.
بازی هنر مندانه ی بازیگران نمایش نوید نوروزی در نقش کافکا و همچنین شهزاد وجدانی در سه نقش کافکا، پدر کافکا و دورا حیرت انگیز است....
و در نهایت بازی دیگر بازیگران به ترتیب اولویت دنیا گفتاری مرجان آقانوری و سونیا فاروقی تحسین بر انگیز است.
چنین اجرایی هنرآفرینی کارگردانی زبردست دکتر قطب الدین صادقی را خاطرنشان می نماید که همراه با متنی بس تاثیر گذار و ایجاد هماهنگی بین عناصر صحنه تماشاگر را بارها به دیدن نمایش دعوت می کند.