تازه‌ها امتیازداران پرفروش‌ها تیراول 🧩
کجا؟ کِی؟ چجوری؟
امروز
در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
کجا؟ کِی؟ چجوری؟
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
عمومی وفاداری دانشجویی پلاس
تازه امتیاز پرفروش
الفبا تاریخ آغاز
تیوال نمایش مثل آب برای شکلات
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:25:07
 پردیس ‌تئاتر ‌شهرزاد ‌- ‌سالن ‌۲
از آذر ۱۳۹۷
۲۱:۱۵
بها: ۴۵,۰۰۰، ۴۰,۰۰۰ و ۳۵,۰۰۰ تومان
:  ابراهیم ‌پشت ‌کوهی
  رویا ‌نونهالی، بهنام ‌پانیزه، معصومه ‌بیگی، فاطمه ‌زهرا ‌جعفری، سارا ‌شاهی، افسانه ‌پرمر، علیرضا سرحدی، مسعود خادمی، سارینا ‌ترقی، فاطمه احسانفر، غزل ‌لوری، محمد شورانی
  گاتا عابدی   الهه ‌برادران   بهرنگ ‌عباسپور   فاطیما پشت کوهی   ابراهیم ‌پشت ‌کوهی   احسان ‌نقابت   ابراهیم ‌پشت ‌کوهی   آیدا ‌اورنگ   احسان ‌نقابت، ساناز ‌دریایی   شقایق ‌برهمتی
در جنوب مکزیک رسمی وجود دارد که بر اساس آن دختر خانواده تا زمانیکه مادرش زنده است حق ازدواج ندارد. "تی تا" دختر کوچک "ماما النا" عاشق می شود و ...


›› فروش اینترنتی بلیت در دیگر سایت‌های محترم انجام می‌شود

  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.
شهر
تهران

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو،‌ بعد از سفارت ایتالیا، شماره ۷۶
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
برجسته همه
گفت‌وگو نقد کاربران نقد کارشناسان دیالوگ‌های ماندگار
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مهراد الف. (mehraad)
نمایش جالبی بود با بازیهای خوب
ولی به نظرم خیلی از این شاخ به اون شاخ میپرید و به هیچکدوم از شاخه ها هم کامل نمی رسید
نظرات دوستان رو متاسفانه بعد نمایش خوندم و بنابراین بدون خوندن رمان به دیدن نمایش رفتم
تو 90 دقیقه مفاهیم مختلفی مطرح شد که هیچکدوم به سرانجام نرسید
و گاها ربط صحنه ها به هم خیلی سخت میشد
در کل کار جالبی بود در صورتیکه به علامت سوالهایی که واست ایجاد میکنه محل نزاری
در مورد موسیقی هم، موسیقی تلفیقی خوبی بود ولی واقعا متن آهنگ در جاهایی مفهوم نبود بنابراین با موسیقی هم نمیتونستی ارتباط برقرار کنی وقتی نمی فهمیدی چی دارن میگن!!!....
۲۴ آذر ۱۳۹۷
پیوند این نوشته
میترا، مسعود جعفریان و امیر این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
م ح خ (khosravim)
نابهنگامی و نا به جاییِ استفاده از طنز در موقعیت هایی که بدون آن می توانند شکل خودشان را داشته باشند، همیشه برایم محل سؤال بوده است. نمونۀ این ... دیدن ادامه ›› نوع استفاده از طنز در این نمایش، صحنه های حضور دو سرباز است که ریتم و لحن نمایش را کاملاً دگرگون می کنند. این صحنه های طنز، برایم مانع درک نمایش و داشتن تجربۀ کاملی از آن بودند. از طرف دیگر، در پایان کار، شکلی از استنتاج هست که در آن مضمون کلیشه ای رمانتیکی مثل «نسل سوخته» مطرح می شود؛ و این برای نمایشی که صحنه ای پر انرژی و «معطّر»، به معنای واقعی کلمه، دارد، پایان خوبی نیست. اما چیزی که از نمایش در ذهن من مانده، بازیِ همین عطرهای واقعی است، عطرهایی که بدون این که متوجه شوم، جایشان را به یکدیگر می دادند، و نمی دانم چطور: عطرِ لیمو، حلوا، عود، میوه ها ...
۱۷ آذر ۱۳۹۷
پیوند این نوشته
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرزاد جعفریان (farzad_pt2009)
به نظرم این کار پر از صفات و القاب متضاده ! باشکوه خلاق دوست داشتنی بی مفهوم گل درشت و هجو ! بله ! همه ی اینها بود
در کل ایده ی کار خیلی سخت ... دیدن ادامه ›› و دشواره ولی دوستان بخوبی و با خلاقیت مثال زدنی تونستن به حقیقت نزدیکش کنن ، دکور و لباس خوب نور و طراحی صحنه عالی یه و وجود موزیک سرصحنه کار رو دوست داشتنی تر میکنه ،بازیگرها اغلب آمادگی خوبی از هرلحاظ داشتن مخصوصن خود خانم نونهالی با اون پرستیژ و قدرت و تن صدای عالی شون
پرداخت داستان هم خوب بود فقط خیلی از این شاخه به اون شاخه پریدن و ناهماهنگی داشت ، قسمت عروسکی کمتر از 1 دقیقه بود ، میشد بیشتر ازش استفاده کرد یا اصلن حذفش کرد ، الان نمیدونم فقط بخاطر همین قسمت و خوانش اشکهای دختر مثل رود جاری شد سبکش رئالیسم جادوئی شده ؟ یا اون چیزی که ما دیدیم درکل همین سبک نامیده میشه ؟
قسمت حمله سوارکاران فوق العاده دیدنی و خلاقانه به اجرا در اومد ،بخش طنز کار هم به نظرم خیلی هجو بود و اصلن لول کار رو خیلی پایین آورده بود البته حداقل 4 نفر جلوی من همچین فکری نداشتن و کلن غش غش میخندیدن و من لب آویزون و هاج و واج بودم ! بجان خودم ! آدم خیلی خوش خنده ای هم هستم ! یا مثلن اون دو دوست عزیزمون که خرده ای بر بازی شون نیست اصلن ، ولی با توجه به متن و دیالوگ هاشون خالق لحظات خوبی نبودن مخصوصن تو تعریف مرگ اون پدر که مثلن از طنز باید به درام کلید بخوره خیلی شعاری و بی حس دراومده بود و روال پایان رسوندنش که کاش بصورت دورهمی اجرا نمی شد ، البته اینها همه نظر شخصی یه
با توجه به تمام این مطالب به نظرم مثل آب برای شکلات کار بسیار پر زحمت و با فکری بوده و ارزش دیدن داره
عرض درود و خسته نباشید دارم خدمت دوستان
6 از 10
۱۶ آذر ۱۳۹۷
پیوند این نوشته
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید