در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش منقرض‌شده‌ها
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:32:28
امکان خرید پایان یافته
۱۹ آبان تا ۰۵ آذر ۱۳۹۸
۱۹:۰۵  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۵,۰۰۰ تومان
منقرض شده‌ها شرح حال هزار ساله‌ی دایناسوریست که آخرین بازمانده‌ی نسل دایناسورها بر روی زمین است. او از تنهایی و ناچاری وارد جمعیت انسان‌ها می شود. در دوره‌های تاریخی مختلف انسان ها تعبیر و تفسیرهای متفاوتی از دایناسورها دارند و این آخرین بازمانده سال‌ها با نادرستی، اغراق و تناقضات آدم های اطرافش در دوره های تاریخی مختلف است که روزگار می‌گذراند.

شبکه‌های اجتماعی تماشاخانه سپند: اینستاگرام
با خرید بلیت اجراهای این تماشاخانه و ارائه‌ بلیت همان شب، از ۱۰٪ تخفیف کافه رستوران «باور» در محوطه مجموعه بهره‌مند می‌شوید.

گزارش تصویری تیوال از نمایش منقرض‌شده‌ها / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› پوستر «منقرض شده‌ها» رونمایی شد

آواها

مکان

تهران، خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند (استاد جعفر شهری)، پلاک ۶۹، تماشاخانه سپند
تلفن:  ۸۶۰۳۷۸۰۷

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
داستان انسانهایی بود که بشدت از سیر تاریخی قبل از آمدنشان به این جهان می ترسیدند و تحت تاثیر جادوگر قبیله سعی در نفی آن داشتند اما پس از گذشت مدتی به تاریخ ما قبل خود علاقه مند شدند و سعی کردند رنگ و بوی آنرا وارد زندگی خود کنند. اما کم کم این بیان جدید از تاریخ حالت مبالغه آمیزی به خود گرفت.


وقتی از سالن بیرون آمدم به دوستانم گفتم دوست دارم همین حالا دوباره تیاتر را ببینم. منقرض شده‌ها نمایشنامه‌ای پُر از محتوا بود. در واقع اگر قرار بود نقدی به اثر داشته باشم، اشباع بودنِ اثر از محتوا بود. نمایش، یک دوره‌ی تاریخیِ طولانی را هدف قرار داده و خودِ تاریخ یکی از دغدغه‌های مهمِ آن است. اینکه راویانِ تاریخ چه کسانی بوده‌اند یا صحتِ تاریخِ مکتوبِ ما تا چه حد موردِ پذیرشِ عام قرار می‌گیرد. این جمله‌ی معروف که «تاریخ را فاتحان می‌نویسند.» در این نمایشنامه، جای خود را به این جمله می‌دهد که «تاریخ، مصرفِ داخلی دارد.» هر قومی، هر قبیله‌ای، و به صورت کلی هر «مرزی» تاریخ را به شکلی روایت و تحریف می‌کند که بتواند از این دگرگون‌سازی، کسبِ هویت کند. ملتی که قادر به حلِ مشکلاتِ کنونیِ خود نیست، از جعلِ گذشته‌هایش هویت‌ می‌سازد و شخصیتِ بی‌بته‌اش را به اجدادش پیوند می‌زند. از طرفی برای برتر دانستنِ نژادِ خود، به تحریفِ تاریخِ ملّت‌های هم‌جوار می‌پردازد. مجبور است برای اینکه خود را موجه جلوه دهد، فتوحات و برتری‌های انسان‌های پشتِ مرز را بی‌اهمیت قلمداد کند. سمیرامیس بابایی با طنزی جذاب، در پرده‌های کوتاه و متعدد، این روندِ تاریخیِ ساختِ تاریخ و هویت را به صحنه می‌آورد. رنجِ تنها موجودِ باقی‌مانده (شخصیتِ دایناسور) از بحرانِ هویت را تنها کسانی درک می‌کنند که حافظه‌ی تاریخی‌شان را از دست نداده‌اند. کسانی که می‌اندیشند و مطالعه می‌کنند و فریبِ بازی‌های سیاست‌مداران را نمی‌خورند.
به همه‌ی دوستانِ هنر دوست که دغدغه‌های بزرگ دارند، پیشنهاد می‌کنم «منقرض شده‌ها» را ببینند.


ممنون از شما‌. خوشحالم که کار رو دوست داشتید.
۲۴ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یدداشتی از رسول نظرزاده عضو کانون منتقدان تئاتر
درباره ی نمایش منقرض شده ها


نمایش «منقرض شده » بانگاهی انتقادی / تمثیلی از دوره ای سخن ... دیدن ادامه ›› می گوید که دیگر جایی برای حضورروشنفکران که در اینجا به شکل انقراض دایناسورها خود را نشان می دهدوجود ندارد. نگاهی که از سویی به شیوه ی حضورگذشته گرای آخرین دایناسوردر زندگی قبیله ای انسان ها توجه دارد و از سویی به مقیاس های کوچک زندگی کوته نظرافراد قبیله چشم دوخته که خود را در زندگی سرخوشانه و فراموش کارانه ای مشغول نگاه داشته اند. آنچه فراموش شده شرایطی است که موجب این گسست عمیق شده است

از سویی نگاه اجرا به آخرین دایناسور باقیمانده هم نگاهی خالی از انتقاد نیست. او نمی تواند خود را در قبیله ی انسان ها جای دهد و همواره به صورت غریبه و «دیگری» باقی می ماند و مدام نگاهی بافاصله وبه اصطلاح مزاحم دارد. در دوره ای که دیگر کسی دایناسورهای واقعی را نمی شناسد همه می خواهند بر اساس حرف ها و شایعه ها از آنها هیولا بسازند او می کوشد ترس ها و تصورات نادرست را نسبت به دایناسورها تصحیح کند و آنها را طبیعی نشان بدهد، در بخش دیگر وقتی افراد قیبله می خواهند خود را شبیه عنوان های دهان پر کن دایناسورها کنند و از آنها قهرمان های ذهنی بسازند او می کوشد به جنبه های واقعی و منفی زندگی آنها هم اشاره کند و در آخرین مرحله وقتی خودش می خواهد هیولای واقعی را که به شکل رئیس قبیله نمایان شده به آنها نشان بدهد دیگر کسی حوصله ی حرف های او را ندارد و همه به نوعی سرخوشی منفعلانه فرو رفته اند تا او را به سوی انقراض واقعی بازگردانند. به جای تکیه بر حرکت درونی دراماتیک اجرا، نقش اساسی برتک گویی وبیان مستقیم آخرین دایناسور داده شده است.

ضلع سوم و مهم دیگرسه تیپ اصلی اجرا برعهده ی زن است که آخرین دایناسور را با خود به قبیله می آورد اما به نقش تمثیلی اودر اجرا کمتر توجه شده که شاید زیربنای همه کشمکش های درون قبیله می توانست باشد. در حال حاضر او جایگاهی سرگردان دارد . کشمکشی که می توانست بر جنبه های حضور او در هر صحنه بیفزاید. او گاه به سوی دایناسور جلب می شود و گاه به حرف های افراد قبیله گوش می دهد. روند تغییر در نگاه او می توانست حضوری ملموس تر و خود آگاه ترداشته باشد که حتی ممکن است گاه به اشتباه او را وارد بازی رئیس قبیله کند بر ضد دایناسورو افراد قبیله یا برعکس.