" کدام طرف دیوار دیوانهترند؟! "
"نقل مکان" اقتباس جمع و جور و جذابی از رمان دارالمجنانین جمالزاده است که فاطمه محمودی آن را برای یک اجرای مونولوگ برداشت و آماده کردهاست.
جمالزاده از مکتوبات جوانی که در تیمارستان آنها را نگاشته و به طور اتفافی بدست او میرسد این رمان را ساخته و پرداخته کرده که به نظر میرسد سرگذشت واقعی همان جوان بنام محمودست که به دلیل پارهای اتفاقات ، سر از دارالمجانین درآورده و عاشق دختر عموِ خود است.
او جوانی از خانوادهی با اعتبار و مرفه است که مادرش را هنگام تولد و پدرش را در جوانی پس از مقروضشدن در قمار و خودکشی با تریاک، از دست میدهد. و درگیر شرایطی میشود که خودش را دیوانه جا زده تا در دارالمجانین ساکن شود.
"نقل مکان" اگرچه قسمتهای زیادی را بیکم و کاست از متن اصلی وام گرفته و بسیار مختصرتر از داستان اصلی شده است، اما در مجموع انسجام
... دیدن ادامه ››
و چفت و بست خوبی دارد. و تلاش کرده خط روایی و فضای داستان، اتفاقات و شخصیتها را حفظ کند که اتفاقا انضمامی و به زمانهی امروز نیز نزدیکست، هرچند به دلیل رعایت اختصار، بخشهای عمدهای از دیالوگها و گفتگوهای مهم حذف شده است. با این حال تماشاگر بدون باقیماندن ابهامات و گسستی در جریان سرگذشت محمود و خط اصلی با تفهیم موقعیت مورد نظر قرار میگیرد.
امیر شمس، بازیگر اجرا، توانسته است محمود و چندین شخصیت فرعی دیگر را با تغییر لحن و لهجه و فیزیک، با تسلط درآورد و جذابیت اجرا را در فواصل تغییرات حفظ کند. وقفهها، سکوتها و رفت و برگشتهای کلامی با ریتمی متغیرست که همین مسئله، با وجود خبرگی و تلاش قابل ستایش بازیگر بر صحنه، انرژی اجرا را دستخوش فراز و فرودی میکند که ناپایداری و ناهمگنی موقعیتی ایجاد شده، و اجازهی تهنشینی و پرداخت عمقی در اجرای هر کاراکتر را و درگیریِ عمیقتر تماشاگر با او را نمیدهد. به نظر میرسد ریتم، مکثها و سرضربها، درست نقطهگذاری نشدهاند و این موضوع درکنار لحن ادبی خاص و دشوار متن، شدت گرفته است.
نورپردازی و دکور میتوانست کاراتر در جهت موقعیتها و مکانهای متعددی که محمود در آنها رفت و آمد دارد طراحی و بکار گرفته شود، تا وزن اجرا بر عناصر دخیل تئاتری بیشتری، تقسیم و تختی و ایستایی کمتری به چشم بیاید در نتیجه تمرکز زیاده از حد تماشاگر بر بازیگر، متعادل و چندبعدیتر شود. ایدهی تعویض لباس در حین اجرا، جذاب و دلالتگر از تغییر وضع و موقعیت اجتماعی کاراکتر اصلی به وضعیتیست که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد.
نقل مکان اجرایی دانشجویی در سالن کوچک تالار مولویست که نیازمند پختگی بیشتری برای تمام عیار شدنست با این وجود کشش و جذابیت داستان و پایانبندی موفقش، با بازی گیرای امیرشمس میتواند امتیازاتی باشد که اجرایِ قابل قبولی را برای اغلب مخاطبان بسازد و آنان را راضی از سالن راهی کند.
نیلوفرثانی
گروه نقد هنرنت
https://www.honarnet.com/?p=6702