مرد سیاستمدار
زن کولی
آنارشیست
فیلسوف
دختر موبایل به دست
شاعر
خبرنگار، خادم کلیسا، خواننده متال
فیلمبردار، خادم کلیسا، خواننده متال
روانپزشک
پرستاردستیار کارگردان: شیرین میرزانژادهوشمند هنرکار
سمیه علیپور
یوریک کریم مسیحی
کارین کریم مسیحی
فریبا سعدی، فاطمه سعدی
تلفن رزرو 09329379256کاری از گروه تیاتر اگزیت-نروژ
برگزیده هفدهمین جشنواره بین المللی تیاتر خیابانی آلمان 2009
برگزیده فستیوال تیاتر اسلو، نروژ 2012
درباره نمایش
نمایش
"نردبان"، برای اولین بار در سال 1999 به زبان صربوکرواتی بازنویسی شد و
در همان سال درتیاتر ترشنیافکا در شهر زاگرب به کارگردانی و دراماتورژی
مهرداد خامنه ای به روی صحنه رفت. سپس در سال 2006 به زبان نروژی بازنویسی
گردید و شکل اجرایی مالتی مدیا به خود گرفت. این نسخه در سال 2009 برای
اولین بار در کشور آلمان به زبان آلمانی در شهر دورتموند به روی صحنه رفت و
در همان سال به هفدهمین فستیوال بین المللی تیاتر خیابانی در شهر شوِرته
آلمان دعوت گردید. سپس در سال های 2010 تا 2012 در کشور نروژ در شهرهای
اسلو، کریستین ساند، لینگدال، لیندسنس و فارسوند به زبان نروژی به روی صحنه
رفت و در سال 2012 در فستیوال تیاتر اسلو به عنوان اثربرگزیده شناخته شد.
نمایش حاضر، بر اساس آخرین اجرای این کار در کشور نروژ، برای اولین بار به
زبان فارسی اجرا می شود. نمایش نردبان در فرم کمدی ابسورد خود به آسیب
شناسی مقوله آزادی و دموکراسی پرداخته و با کمک شرح حوادثی در مقطعی از
تاریخ آلمان، در پی موشکافی لایه های پنهان ساختار این نوع حکومت ها و نیز
طرح این سوال است که در پس تعابیر ارایه شده از واژه دموکراسی، چه پدیده ای
نهفته است.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام و خسته نباشید
این کار نویسنده نداره؟ نه در بروشور و نه در سایت هیچ اسمی از نویسنده نیست؟ و در یادداشت سایت نوشته شده که این اثر بازنوسی شد و... خوب از روی چی بازنویسی شده؟
در خصوص مسائل فنی هم با کمال احترام باید عرض کنم شاهد یک اجرای بسیار ضعیف بودم و کار در سطح اجراهای کلاسی بود یعنی حتی نمی تونم بگم دانشگاهی. همچنین به نظر من اجرای چنین کارهایی که مخاطب خاص دارند در یک فرهنگسرا کار بسیار اشتباهیه چون نه تنها باعث دعوت مردم به تئاتر نمیشه بلکه واکنش منفی ایجاد میکنه.
سلام و شما هم خسته نباشید.
ممنون از نظرتون.
این کار اقتباسی است آزاد از نمایش زاویه گوهرمراد.علت عدم ذکر نام ویا حذف آن از روی بروشور و در سایت خواست گروه اجرایی نبوده است. اما اگر در بروشور دقت می فرمودید نام وی در سابقه اجراهای این کار در خارج ایران ذکر شده است.
با کمال احترام، تا جایی که من می دانم اهل فن در مورد مسائل فنی کلی گویی نمی کنند. مسائل فنی، در قالب مباحث علمی و تئوری تئاتر می گنجد که کاملا از سلیقه شخصی متفاوت است. البته که سلیقه شخصی شما برای ما محترم است و شنیدنش برایمان اهمیت دارد.
به نظر من مخاطب خاص در تئاتر، ... دیدن ادامه ›› یا دست کم برای گروه ما وجود ندارد. این گروه اجرایی و یا نمایش نیست که گروه خاصی را مخاطب قرار می دهد، بلکه مخاطبان هستند که نمایشی را انتخاب می کنند و با آن ارتباط برقرار می کنند یا نه. برای ما تمام تماشاچیان در هر کجا و در هر شرایطی خاص هستند، به خصوص در فرهنگسراها که طیف گسترده تری از جامعه در آن رفت و آمد می کنند.
روز پنجشنبه این نمایش را دیدم....می تونم بگم فوق العاده زیبا بود آذرماه دو سال پیش بعد از دیدن وویتسک هم حس خوبی داشتم و دوست داشتم آن را دوباره ببینم در این فاصله نمایش های خوبی دیدم مثل قراداد با مرگ استاد مودبیان، ادیپوس، دن کامیلو، سقراط، مده آ، تانگوی تخم مرغ داغ، و ...مواردی که الان خاطرم نیست اما می تونم بگم وویتسک را دوست داشتم دوباره ببینم و ...و الان بعد از دو سال، نردبان فوق العاده زیبا بود مصمم دوباره ببینم.
از لحظه ای که وارد سالن شدم دو نفر از بازیگرها در لباس خبرنگاری و فیلمبرداری با دوربین شان که زوم روی تماشاگران در حال ورود بودند توجهم را جلب کرد و بعد دیدم همه ی بازیگران در میان تماشاگرانند و از میان آنها به روی سن می رفتند....من کجا بودم؟ آنها در میان ما بودند و جزوی از اجتماع ما....یا ما در میان آنها بودیم ؟؟؟ !!!
سیاستمدار این پایین تبانی می کرد و آن بالا حرفی برای گفتن نداشت شعار بود و هیچ ... آنارشیست ، شاعر، فیلسوف ، خبرنگارو....همه و همه خوب بازی کردند و نشان دادند آنچه که حتی در امروز ما می گذرد آنچه در ما هست و آنچه از ماست که بر ماست. ....
و حتی دخترک موبایل به دست با آنکه در طول نمایش کلمه ای بر زبان نراند برایم دردناک ترین بخش ماجرا بود و حتی اون قسمت که با پخش اون موسیقی زیبای آلمانی در پایان ، تک تک بازیگران به روی صحنه آمدند ؛ دخترک موبایل بدست همچنان در نقش خود در برابرم ایستاد سر به زیر و موبایل به دست و من همانطور که کلمه ای از او نشنیدم برای لحظه ای حتی در پایان هم نگاهش و چشمانش را ندیدم اما با تمام وجودم حسش کردم و هنوز به او فکر می کنم به او که اینهمه در همه جا می بینم...
کار فوق العاده زیبایی بود ...افسوس که مهاجران را در آذرماه از دست دادم
دست شما درد نکنه آقای خامنه ای و بی نهایت سپاسگزارم از تلاش همه گروه تان....
یک نکته* موسیقی آخر نمایش، دعای فرانسوا ویلون (شاعر بزهکار قرن 16 فرانسه) اثر بولات آکودجاوا شاعر، نویسنده، آهنگساز و خواننده روس است که به زبان روسی سروده و خوانده شده است. لازم به ذکر است که او یکی از تاثیرگذارترین شعرای دوران شوروی سابق (سالهای 60 تا 80) بود که هیچ کدام از آثارش در این دوران به طور رسمی اجازه انتشار نیافت. ولی تمامی آثارش به طور مخفیانه نه تنها در داخل مرزهای شوروی که حتی در اکثر کشورهای بلوک شرق دست به دست بین مردم می گشت.
دعای فرانسوا ویلون بخصوص تنها به دلیل ظاهر نیایش گونه شعر، اکیداً ممنوع اعلام شد. او نیز با افزودن بیتی به آن (ای خدای سبز دیده من) شعر را به همسر خود که چشمان سبز داشت، تقدیم کرده و اظهار داشت که این شعر، دعایی زمینی برای انسان هاست، نه دعایی آسمانی و به درگاه خدا.