ببخشید چرا به دکتر بیچاره صندلی نداده بودین؟ همه ش رو زمین نشسته بود بنده خدا :)))
قبلاً پیش اومده بود که از نمایشی کمی تا قسمتی خوشم نیاد اما پیش نیومده بود کاری اینقدر ضعیف ببینم و اینقدر تو ذوقم بخوره. موضوع و پرداخت خوبی انتخاب شده بود، اما نه متنها قوی بود و نه کارگردانی. بازیها هم بسیار ضعیف. تعجب کردم از این همه تعریف و تمجید در کامنتها. فکر کنم از دوستان عوامل بودن کامنت گذاران، وگرنه هیچ جوره این تعریفها پذیرفتنی نیست. بهتره آدم منصف باشه چون کامنت بقیه روی خرید دیگران تأثیر داره. من خیلی جاها حس کردم بازیگرها دارن عادی با هم حرف میزنن و کاملا خودشونن نه کاراکترشون. خیلی مسائل ابتدایی رعایت نشده بود مثل زمانبندی دیالوگ گفتن ها، صدای قوی و بلند و بیان واضح و شفاف کلمات... حالات صورت و بدن ها حین اجرای حس های مختلف هیچ تغییری نمیکرد. در کل من حس کردم با یه تمرین کم و شتاب زده نمایش اجرا شده که به نظرم گروه اگه برای خودشون ارزش بیشتری قائل میشدن حاضر نمیشدن اینقدر ناپخته روی صحنه برن و زمان بیشتری میذاشتن برای آماده شدن. این همه زحمت اگه کمی بیشتر و دقیقتر بود حیف نمیشد.
به عنوان یک مخاطب عرض میکنم :
نمایش به شدت فوق العاده ای بود .
به شدت با این نمایش و تک تک سکانس هاش ارتباط برقرار کردم .
و با گوشت و پوست و خونم آسیب هایی که هیولای "جنگ" باعث میشه رو احساس کردم .
از اون آثاری بود که تا روز ها در خلوط خودت بهش فکر میکنی و مدام دلت میخواد تجزیه و تحلیلش بکنی
خیلی لذت بردم و به شدت از دیدن این نمایش به وجد اومدم. لحظاتی از این نمایش نزدیک بود بغضم بشکنه و اشکم سرازیر بشه