در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش افلیاسیون
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 04:31:53
امکان خرید پایان یافته
۱۰ تا ۲۸ تیر ۱۴۰۱
۱۷:۰۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۶۰,۰۰۰ تومان
نمایش بازخوانی از نمایشنامه هملت اثر شکسپیر می باشد. در روز سه شنبه سیزدهم ماه اتفاق می افتد، شخصیت های نمایش بر این باورند که اگر در این روز خونی ریخته نشود، همه آدمها کور می شوند.

- گروه اطاق خاکستری با مشارکت نمایش خانه دا


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

دسته‌بندی
بزرگسال

مکان

خیابان انقلاب، خیابان خارک، بن بست اول، پلاک ۵
تلفن:  ۶۶۷۲۴۸۱۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من که لذت بردم ریتم مخاطب را همراه میکرد و کنش ها جذاب بود.خسته نباشید واقعا
امیر مسعود و سپهر این را خواندند
امیرمسعود فدائی و محمدکاظم دامغانی این را دوست دارند
سپاس عزیز دل
۲۷ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نظر و مواجههٔ شخصی من با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
تمام چهل دقیقه مدت زمان این نمایش (و نه پنجاه دقیقه چنان که در برگهٔ نمایش درج شده) داشتم تلاش می‌کردم به این پرسش پاسخ بدم که: «آخه لامصب از چی چیِ این نمایش انقدر خوشت اومده و به وجد اومدی و داری کیف می‌کنی؟!» که متأسفانه یا خوشبختانه نتونستم😅😅
خیلی خیلی کار رو دوست داشتم و واقعاً نمی‌دونم چرا؟!؟!
یه جادوی ویژه ای توی این نمایش هست
۲۲ تیر ۱۴۰۱
سپهر
منم برای دوشنبه گرفتم به شوق دیدن دوستان فقط دقت کنید ساعت اجرا به ۱۷ تغییر کرده
به به ، شوق دیدار سهل کند یا سخت نمیدانم
انتظار فرج از عصر دوشنبه دارم 😍🤩
۲۳ تیر ۱۴۰۱
شوق دیدار به وصال انجامید و چه صفایی داشت
شست و برد ...
چه زیبا زمانی سپری شد با دوستان
❤❤❤🌹
۲۷ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

یه جاهایی داد میزدن لزومی نداشت به نظرم... تکرار کلمات رو مخ بود
فضاش دارک بود و اگزیستانس قوی ای داشت که دوست نداشتم، انگار دپ شده بود نویسنده موقع نوشتن این کار،
بعد....
دو جا داشت درخشان میشد و خوشم میومد یکی اون اوایل وقتی کلادیوس هم نوا با صدای کلاغا شروع کرد به ساز زدن و نور متمرکز شد روش،
به جا بود.
یکی هم اون قسمت که وسط کار اسم فامیل قاطی اجرا کردن
ایده جالبی بود.