درود و خسته نباشید خدمت همه دست اندر کاران این نمایش و زحمت های زیادی که کشیده بودند
در ابتدا بگم که آخرین اجرا که دیشب بود رو دیدم
نمیدونم واقعا چی بگم؟! به قدری موقع اتمام نمایش افت مود داشتم و تو ذوقم خورد که اصلا نمیدونم چی باید بگم! و واقعا نمیخوام زحمات این تیم ارزشمند رو زیر سوال ببرم که پر این تلاش ها واضح بود برای من..و جدای از زحمت عمق کار هم بسیار مشخص بود
چیزی که تقریبا مطمین هستم ازش اینه که این شب آخر، نمایش رو تغییر جدی ای داده بودند که بسیاااااار بعید می دونم همچین چیزی در شب های قبلی کار بوده و همین باعث شد این حس ها در من شکل بگیره
شروع کار نسبتا خوب بود..ایده های کار جذاب بود و بازی ها قوی، صداها و گریم ها تأثیرگذار که نمیشد از تأثیر صدای بازیگران در شروع کار گذشت،
... دیدن ادامه ››
این میشه همون بازیگر تئانری که خدا وعده داده :)) با صدای رسا و قوی
در ادامه کار بسیار بهتر هم شد، بازی ها در سرتاسر کار بنطر بنده خوب بود..روایت لایه لایه، در هم آمیزی این لایه ها در بخش هایی از روایت، سرعت متفاوت روایت و بازی ها در هر لایه و افزایش سرعت روایت در بعضی از لایه ها با گذر زمان، این ها همه ایده های به شدت زیبا برای طراحی و اجرای کار و داستان خوب این نمایش بود که مشخصا به نطر بنده از هر تیم و کارگردانی برنمیومد..ایده بخش های مربوط به خواننده هایی که آهنگ های مناسب و فضا ساز و زیبایی اجرا می کردند و در کار حصور مؤثری پیدا می کردند عالی بود
همه اینها یک طرف، قسمت پایانی کار یک طرف دیگر!!! دوست ندارم این گونه بنویسم ولی چاره ای برای بیان آنچه در نمایش گذشت جز این نیست: قسمت پایانی کار و همان صحنه دفتر کار بازپرس دوم به طور کامل کار را برای بنده نابود کرد..
یک گره گشایی و ابهام زدایی به غایت مبتذل، از آن ماجرای غنی و عمیق که بشدت دور از انتظار بود..مخاطب در حد یک شلغم نزول فهم پیدا کرد و تک تک نشانه های نهفته شده در طول کار به طرز فاجعه باری توسط بازپرس (آقای دادگر عزیز) توضیح داده شد، انگار به صورت اعلامیه ای همه را چسباندند ته اجرا..از آن اجرای بسیاااار عمیق و زیبا، آن پایان بندی بی نهایت دور بود و وصله ای ناجور و آزار دهنده! بازی آقای دادگر هم با عرض معذرت، بشدت نپخته، بدون آمادگی، پر از تپق و اشکال و ایراد، دیالوگ های از سر باز کنی و نامربوط و شوخی بد و نابجا..یعنی به تنهایی آن صحنه آخر، همه چیز را بهم ریخت!
بنده در برابر آقای دادگر و مابقی متخصصان این حرفه عددی نیستم ولی نظرم به عنوان یک مخاطب درگیر که به کارهایی که می بیند اهمیت می دهد و وسواس به خرج می دهد این است که برای تنویر افکار یا فهم مخاطبی که از نفهمیدن کار گلایه دارد، نباید اینطور کار خود را تغییر جدی دهند و کار یکدست خود را از سر و شکل بیاندازند..هرچه دل آنها میگوید و درست است بایستی انجام شود، ولو باعث از دست دادن بخشی از مخاطبان شود..کسی که کار را نفهمد میتواند مجددا کار را به فراخور نیاز خود ببیند تا فهم و درک ریزه کاری ها یا داستان حاصل شود..
بسیاااار ناراحتم که اینطور این کار در پایان ضربه خورد و عذرخواهم بابت گلایه و نوشته ام اگر تند است..
خسته نباشید و تشکر مجدد از همه افراد گروه