حیف که نیستم و اگر نه حتما می اومدم و کارتو می دیدم سیاوش حیدری عزیز
ایشالا که همیشه موفق باشی عزیزم :)
چه قدر حرص می خوری وقتی برای کاری از مدتی قبل برنامه ریزی کردی، بلیط خریدی، لحظه شماری کردی تا نوشته ی دوستی رو روی صحنه ی تئاتر ببینی و دقیقه ی آخر همه چیز به هم می خوره! خیلی متاسفم که نتونستم بیام و ببینم کار رو سیاوش عزیز. امروز به خاطر یه نا هماهنگی مسخره توسط یک فامیل محترم و بلایی که سر من آورد به اجرا نرسیدم! امیدوارم روزی اجرای عمومی کار رو در کنارت ببینم. از همین جا قول میدم حتی در صورت وقوع زلزله، سیل، حمله ی امریکا یا هر پیشامد محتمل یا غیر محتمل به تماشای هانتد بیام :) جمع بچه های تیوالی هم که شکر خدا جمع بوده :) موفق باشی سیاوش عزیز
از همه ی دوستای خوبم (محبوبه، بهار، محیا، علیرضا، مصطفی، ساناز) و تمام کسایی که لطف داشتن بهم اما میسر نشد که بیان کمال تشکرو دارم :) محبت کردید تشریف آوردید. خیلی خوشحال شدم
هدیه ی قشنگتونم زدم به دیوار اتاق :))