در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش پینوکیو
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:52:44
امکان خرید پایان یافته
۰۳ تا ۲۶ آذر ۱۳۹۸
۱۹:۰۰  |  ۵۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان

- نمایش برگزیده بیست و دومین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران
- تقدیر طراحی صحنه
- کاندید طراحی نور
- کاندید نویسندگی
- کاندید کارگردانی 
از بیست و دومین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران

  • خرید بلیت نمایشها در تالار مولوی، فقط به صورت اینترنتی است و فروش حضوری در گیشه ندارد.
  • تماشاگر محترم ضمن پاسداشت حضور شما در مجموعه تئاتر مولوی به اطلاع می‌رساند از آن جا که این مجموعه در پردیس مرکزی دانشگاه تهران واقع شده، رعایت حجاب و شئونات دانشگاهی الزامی است و همچنین استعمال دخانیات ممنوع است. پیشاپیش از همراهی شما در احترام به قوانین دانشگاه سپاسگزاریم.

گزارش تصویری تیوال از نمایش پینوکیو / عکاس:‌سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نمایش برگزیده جشنواره تئاتر دانشگاهی بررسی می‌شود

›› «پینوکیو» و «مقدس» دو اجرایی شد

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ابتدای خیابان شانزده آذر، شماره شانزده، جنب کلینیک دانشگاه تهران، مرکز تئاتر مولوی
تلفن:  ۶۶۴۱۹۸۵۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رویایی از جنس بلوغ
"خواب زن(ظن) چَپه ، خواب دختر چی؟"
دوره بلوغ، مرحله انســجام هویت اســت. دوره نوجوانی به سن تضادها، سن گروهها، ... دیدن ادامه ›› سن تخیل و رؤیا و سن مشکلات و مسائل تقسیم شده است. در این میان بلوغ دختران و نحوه برخورد با آن اهمیت ویژه ای دارد. واقعیت برای نوجوان، در بردارندهء مشــکلات فراوانی است. دیگران او را به درستی نمی فهمند و او میکوشــد به کمک تخیل، کمبودها را جبــران کند؛ اما هر گاه فاصله میان رؤیا و واقعیت از میان می رود و واقعیت در رؤیا حل می شــود، رابطه او با دنیای خــارج نیز مختل می گردد. دراین معنا، نوجوان به کمک تار و پود خیال برای خود دنیای رؤیایی می سازد و محتوای این رؤیاپردازی ها برحسب علایق و محیط تربیتی اش متفاوت است.
چیرگی محمودی در نگارش داستانی زاییده تخیل دخترانه با همان ظرافت و پرداختن به نکات روانشناختی آن ،قابل ستایش است. دغدغه های دخترانه ای که در گذر از مرز کودکی نمود پیدا می کند. دختر نوجوانی که آنچنان محبوس رؤیا و تخیل است که تخیل برایش از واقعیت، واقعی تر می شــود؛ به داستان سرایی می پردازد و حفظ تعادل یا پیدا کردن میزانی درســت از واقعیت و تخیل برای او مشــکل است. دختری که توجه عابران برایش مساله است و حتی برای این جلب توجه به چسابدن نوشته ای پشت لباسش متوصل می شود. در دل داستان غیر خطیِ محمودی داستانکهایی نیز از مسائل خانوادگی، اجتماعی ، تقابل اعضا ، واکنشهای احساسی افراد و دروغها و کتمانها نهفته شده است. حتی بزرگسالان هم گاهی چنان در کنج رینگ ناچاری گرفتار می آیند که کودک هراسان شخصیت شان دروغگویی را به عنوان راه حل بر می گزیند.
عنوان نمایش نیز عروسکی چوبی مبدل به انسان را تداعی می کند که داستان معروفش با سادگی و تغییر و مخاطرات و دروغ گره خورده است. پینوکیو کودک عروسکی خام در مرز انسانیت که گاهی دروغ می بافد و این تخیل با هر بار بازتعریف به سبب صفت بارز کم حافظگی اش شکل تازه ای به خود می گیرد گاهی بخشی از آن حذف و گاهی حرفی به آن اضافه می شود.
مهمترین رکن نمایش -دکور- از دو راهروی موازی سلفونی تشکیل شده که به منتهی به درهایی است و این درها، درگاهی برای ورود و خروج تخیلات به راهروی ذهن را متبادر می کند. استفاده از سلفون نیز به شکلی خلاقانه، شفافیتی از جنس کودکی و اعوجاجی از جنس تخیل را نشانه رفته است.
طراحی نور به خوبی داستان را همراهی می کند و در آخر به زیبایی تصویر خونبار ساخته شده از نقاشی های کودکانه را به شاهکاری چشم نواز بدل می سازد. تصویری از خون که نقطه اشتراکی است از هردو لایهء جنایت و قاعدگی .
در آخر (البته نه کم اهمیت) نباید غافل شد از نقش آفرینی های تمرین شده و دیدنی بازیگران نمایش، خصوصاً دو نوجوان مستعد (پارمیدا حسینی و گل آرا غفرانی) ، که به طور شگفت آوری با کیفیت، باورپذیر و بدون ادابازی است و همین طور هنرمندی کارگردان اثر در بازی گیری درست، طراحی میزانسن و اجرایی درخشان.
پینوکیو اثری است خوش ساخت، خوش ریتم ، روان و جذاب که باید آن را نه در "زنگِ بیکاری" که تا فرصت هست دید.

منبع: فصلنامه مطالعات راهبردی زنان / سال یازدهم / شماره ۴۱ / پاییز ۱۳۸۷
کیانی جان ممنون ، اونقدر تبحر ندارم صرفا مطالبی روانشناختی رو برداشت و منبعش رو ذکر کردم.
۲۵ آذر ۱۳۹۸
@فرزاد ، نه البته اگه جا بود هم ترجیح نمیدادم اونور باشم.
@نیلوفر جانم ، اختیار داری درس پس میدهم پیش اساتیدی مثل شما :)
۲۶ آذر ۱۳۹۸
@کیانی جان، تو هیچ مجله ای من چیزی ننوشتم این متن نصفه نیمه اینجا رو یه قلمفرسایی کردم فقط همین بوخودا
مقدس هم خوب بود بدم نیامد.
۲۶ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


نگاهی به نمایش «پینوکیو» کاری از اوشان محمودی
چرا دروغ می‌گوییم؟
احسان صارمی

 
دروغ چیست؟ این شاید تنها پرسشی است که هنر پاسخش نمی‌دهد. هنر مدام دروغ را بازنمایی می‌کند؛ حتی این اتهام افلاطونی را هم به جان می‌خرد ... دیدن ادامه ›› که اثر هنری خود یک دروغ است. هنر دروغ را نشان‌مان می‌دهد اما نمی‌گوید دروغ چیست. همان چیزی که همگی نسبت به آن ابراز انزجار می‌کنیم اما بدان مجهزیم؛ گویی بدون آن نمی‌توانیم به بهشت‌های در دسترس پا بگذاریم. انگار بدون دروغ زندگی برای‌مان جهنم می‌شود. دروغ مستمسکی است برای رهایی از قیود دست‌وپاگیر درستکاری. به اطراف‌مان نگاه می‌کنیم همه‌چیز را دروغین می‌یابیم. خانه‌ها و معماری‌های‌شان، شاید زیبا به نظر رسند ولی هر آن ممکن است فرو بریزد. اصلا همین خانه انگار بدل به عنصر مجاز برای بیان دروغ شده است. بدون آنکه بگوییم دروغ چیست، دروغ را نشان می‌دهیم. مثل «پینوکیو» و آن ساختارش.نمایش روایت‌گر دو دختر است در مواجهه با یک خانه مرموز؛ خانه‌ای که شاید شما هم همانند شخصیت‌هایش دوست داشته باشید بدانید چه کسی یا کسانی در آن زندگی می‌کنند اما این معما مثل خوره وجود شخصیت‌ها را می‌خورد. بدل به جاسوسانی می‌شوند در پی کشف حقیقت خانه اما حقیقت آنان را به سمتی سوق می‌دهد که میان صدق و کذب دیگر نمی‌توان مرزی قائل شد. همه‌چیز درهم و برهم می‌شود. شخصیت‌ها در هم ادغام می‌شود تا جایی که دیگر شما دروغ را هم نمی‌توانید ببینید و از خودتان می‌پرسید پینوکیوی این نمایش چه کسی است. هر چند دو دالان دراز روبه‌روی خود مشاهده می‌کنید که آدم‌های نمایش، چپ و راست واردش می‌شوند اما دماغ کسی در این نمایش دراز نمی‌شود.
به نظر می‌رسد دروغ در «پینوکیو» مخدوش می‌شود. انگار این دروغ- که با پنهان‌کاری شخصیت‌ها همراه است- هم خود درگیر دورویی می‌شود. دروغ هم سردرگم می‌شود که در چه جهانی به سر می‌برد. چرا مدام آدم‌ها در هم ادغام می‌شوند؟ چرا مادرها یکی هستند و حتی زمانی می‌رسد که مادر، دختر می‌شود، پدر همسایه می‌شود، همسایه پلیس می‌شود و هنوز دالان‌های دراز سر جای خود هستند و نه شما و نه شخصیت‌ها نمی‌فهمند در آن خانه چه خبر است.اوشان محمودی یک ساختار پایه‌ریزی می‌کند که در آن صدق و کذب در هم بریزد. جای‌شان عوض شود. چون کلاف در هم پیچیده می‌شود و روایتی که قرار بود سرراست باشد، غامض می‌شود. انگار روایتی در کار نیست. روایت مدام تکرار می‌شود. مثل ابیاتی می‌ماند که از هر طرف بخوانی همان است. واژه‌ها همان واژه‌ها و ساختار همان ساختار؛ فقط مثل ساعت شنی هر از گاهی واژگون می‌شود و روز از نو و روزی از نو.
محمودی در «پینوکیو» جهانی را به تصویر می‌کشد که خبری از مطلق در آن نیست. به نظر می‌رسد کسی کشته شده است ولی چه کسی؟ هر کسی چیزی می‌گوید ولی ممکن نیست همه اینها دروغ باشد؟ اگر راست باشد چه؟ ولی راست چیست؟ راست چه شکلی است؟ اصلا در کدام اثر هنری مابه‌ازای امر دروغین، امر راستین را می‌توانید بیابید؟ اصلا از کجا که آنچه راستین می‌خوانند، راست باشد؟ «پینوکیو» در روایت چنین است. می‌بینیم و می‌گوییم «خُب دروغه» و نمی‌توانیم راستش را جایگزین کنیم؛ چون نمی‌دانیم دروغ چیست.
در ابتدا اعلام کنم که از نظر من جزو حتما ببینیدهاست.
تمامی عناصر کار نمره بالایی از من میگیرند.
ایده اصلی کار واقعا جذاب بود به طوری که کاملا با کار همراه میشید و لحظه ای براتون عادی نمیشه و در انتها همه چیز به زیبایی روشن میشود و سوال اساسی برایتان باقی نمی ماند.
بازی بازیگران مخصوصا مردان واقعا باور پذیر و تاثیرگذار بود.
طراحی صحنه خلاقانه که همراه با تعویض نور های به موقع و موسیقی فضای انتزاعی را به وجود اورده بودند.
چندین ایده نو در کار وجود داشت که حداقل من تابحال ندیده بودم و همه به کیفیت کار کمک می کردند. مخصوصا استفاده از رنگ.
عنصر تکرار در جذاب ترین حالت خود در این کار پادشاهی می کرد.