بَعدش
دیگه باید همین مسیری که بهت گفتمو
انقدر تمیز
انقدر قشنگ طی کنی
که دیگه آماده شی
که بِری
بِری بِری برگردی بری همون جایی که ازش اومدی
... دیدن ادامه ››
و
سَبُکِ سَبُک شی ***
بارِ اول، صحنهی آخر چشمام تار شد و اصلاً حواسم به چیزی که میدیدم نبود... نفهمیده بودم آخرش چی شد... دلم برای تنهاییِ نوه سوخت...
(تا حالا پیش نیومده بود یه تئاتر رو دو شب پشتِ هم ببینم... که خب حالا پیش اومد. 😅
حتماً یه خیریتی توش بوده. #طارمی)
"نه، نه، نه... ندارم که..."
آقای محمدپور، راضی باشین، من این نه گفتنتون رو برداشتم برا خودم 😂
*** متن ویرایش شد و این بار فکر کنم دیگه درست باشه 😌