در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش سرگیجه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:47:51
امکان خرید پایان یافته
۰۵ تا ۲۵ آبان ۱۳۹۴
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

کاری از گروه بالن که پیش از این نمایش های «مکان اتفاق ناگوار» و «زندگی در تیاتر» از آن ها روی صحنه رفته است.
برداشتی آزاد از رمان «منگی» نوشته ی ژویل اگلوف نویسنده ی فرانسوی است.

گزارش تصویری تیوال از نمایش سرگیجه (سری دوم) / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› سرگیجه در خانه هنرمندان روی صحنه می رود.

مکان

خیابان آیت اله طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی (فرصت سابق)، باغ هنر، خانه‌ی هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد عزت‌اله انتظامی
تلفن:  ۸۸۳۱۰۴۵۷، ۸۸۳۱۰۴۵۸

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متوجه تلاش بسیار خوب بازیگران و حرکات فیزیکی بسیار دشوار و روح محترم نمایشنامه هستم. ولی من نمایش را دوست نداشتم. فریاد زدن، خود را به زمین کوفتن، با صدای پای مهیب به جلو و عقب عقب دویدن چند بار کار میکند؟ آیا غیر از این است که اگر میخواهیم از یک عمل اغراق شده( مثلا فریاد ها همراه با بدون افکت صوتی - و یا کوفتن بدن بازیگر به زمین ) استفاده کنیم باید این کار را با وسواس و کمیت پایین انجام دهیم؟ سه بار جیغ اثر خودش را دارد - ولی 300 جیغ عین سکوت است. خالی و بی اثر .
بقول دوستمان: زندگی دشوار و شاید غیر ممکن کارگران حاشیه نشین را بسیار خوب نشان دادید و لازمه آن هم فضای سرد و تند و عصبی کار بود. لطفا برای اجرای بعدی یک دنیای آرامتر را هم در دستور کار بگذارید. ما این روزها لازمش داریم!
انوش، وحید هوبخت و میشا آشتیانی این را خواندند
الهه الف این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار زیبا و دوس داشتنی بود این نمایش. اگرچه محور اصلی موضوع نمایش بر تلخی و تیرگی می‌چرخید، ولی لحظات نادری در اون بود که نجات‌مون می‌داد، و همه چیز به اندازه بود...
انقد پرمحتوا بود که برخی تپق‌ها و کاستی‌هاش براحتی قابل اغماض بود. خوشحالم برای خودم که بعد مدت‌ها یه نمایش خوب دیدم، و خوشحالم برای این گروه نمایشی که اینقد موفق بودن و تبریک می‌گم بشون.
مجتبی مهدی زاده این را خواند
میشا آشتیانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
۱۲ آبان دو اجرا در انتظامی دیدم بالافاصله راجع به دیگری نظر خود رو نوشتم , نظرم رو راجع به سرگیجه به تعویق انداختم , چرا که متوجه شدم بسیار پر مخاطب است , صبر کردم که به انتهای اجراها برسد که تاثیر منفی نگذارم , متاسفم که باید بگم به هیچ عنوان از اجرا لذت نبردم و در طول اجرا فقط در انتظار یک صحنه یا لحظه ای بودم که این سئوالم پاسخ داده شود که چرا این همه مخاطب سالن را پر کرده , کار پر بود از ضعف های فاحش که صحبت راجع بهشون به درازا خواهد کشید و سئوالاتی که هر لحظه زیادترو زیادتر میشدنند ,و فقط برای من نبودند بلکه همراهانم هم.گنگ و. ناراضی از سالن خارج شدند . واقعا چرا کار یک سویه رو دو سویه به روی صحنه بردید , این راجع به اجرای قبلی هم صدق میکرد, آن همه زمین خوردن برای چه بود , آن همه پا کوباندن چه بود ؟ چرا صحنه مه اینقدر طولانی شد و آن تصویر زیبا را از بین برد , در صحنه مه کاراکتری که کلاه به سر داشت علت حضورش چه بود ؟ چرا هیچ رمزگشایی ای صورت نگرفت ؟ آیا به راستی خوانش شما از متن اگلوف چی بود , فرود آمدن های بازیگران چرا اینقدر مکرر بود , آن هم در سالنی به این اندازه و اینقدر نزدیک به تماشاگر , علت بازی ایمان صیاد برهانی با این ژست و فیزیک چع بود (من تا وسط های کار فکر میکردم نقش عقب افتاده را بازی میکند ) , چرا اینقدر صحنه پیدا کردن جعبه سیاه کش دارو طولانی بود , و به جاش اینقدر به سرعت از صحنه عاشق شدن عبور کردید , شخصیت پردازیها چرا اینقدر ضعیف بود ؟ چرا صدای بازیگر زن اینقدر پایین بود , چرا تا حالا برف رو ندیده بودن ؟ (البته ابن سئوال مربوط به ضعف پردازش داستان بود )و سئوالهای بیشمار دیگر و از همه مهمتر که سردرد گرفتم و اذیت شدم اما نه یک شقاوت و درد روحانی بلکه یک آزار بینهایت بی کاربرد .