در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش شب دشنه های بلند
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:31:21
امکان خرید پایان یافته
۰۱ مرداد تا ۳۱ شهریور ۱۳۹۶
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۰,۰۰۰ و ۳۵,۰۰۰ تومان  |  جزییات
باکس های روبروی ۳۵.۰۰۰ تومان
باکس های کناری ۳۰.۰۰۰ تومان

شبکه‌های اجتماعی تئاتر مستقل تهران: اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش شب دشنه های بلند / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش شب دشنه هاى بلند / عکاس: سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› شبی که روشن است

›› جهان در کار سرکوب اندیشه است

›› آغاز «شب دشنه هاى بلند» همراه با حضور هنرمندان و تماشاگران

ویدیوها

آواها

مکان

ضلع شرقی چهارراه ولیعصر (تئاترشهر)، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰ (خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو، خیابان رازی، نبش کوچه زندوکیل، پلاک ۵۰)
تلفن:  ۶۶۹۷۹۷۴۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"شب دشنه‌های بلند"، نمایش بسیار تامل برانگیز و همزمان مفرح علی شمس، در ذات خود که ادای دِینی‌ای به تاریخ ادبیات نمایشی ایران(از سال ... دیدن ادامه ›› 1349 تاکنون) در نگاهی کوتاه است، به سراغ موضوع بسیار مهمی در هنر کشورمان رفته است و آن "حسادت" است. شاید بشود در این زاویه دید، شباهت‌هایی بین این نمایش با درون‌مایه فیلم "پرسه در مه" پیدا کرد که در البته در شکلی هجوآمیز و اغراق‌شده به تصویر کشیده شده است. یک جور نگاهی که یک هنرمند که لزوما می‌تواند فاقد استعداد لازم باشد به هنرمندان مطرح دیگر(در این جا بهرام بیضایی) می‌کند و به هر دری می‌زند تا به او برسد که البته در آن فیلم ناشی از آرمان‌گرایی امین(با بازی شهاب حسینی) بود و در اینجا از فقدان دانش مجدد خوش‌کوش(با بازی سام کبودوند) و ‌انجا به تراژدی ختم می‌شود و اینجا به کمدی.
نمایش دو پرده دارد. پرده اول، به زندگی مجدد خوش‌کوش و ترسیم جهان‌بینی حسودانه او در خلق یک نمایشنامه خوب می‌پردازد و در پرده دوم، در قابل یک کمدیا دل‌آرته جذاب، به سراغ نمایشنامه‌ای می‌رویم که سال‌ها بعد مجدد آن را به روی صحنه برده است. این عنصر "حسادت" که با ایده بسیار زیبایی(عوض کردن نمایشنامه او با یکی از 5 متن برتر تاریخ ادبیات نمایشی) به روی صحنه آمده است، را می‌‌توان در جاهای مختلفی از فرهنگ‌مان دید. آن‌جا که تعداد قابل توجهی از هنرمندان، در برابر یک اثر یا یک هنرمند جریان‌ساز و اثرگذار، ناخودآگاه موضعی دفاعی گرفته و به جای تقویت توانایی خود و دوئلی در صحنه، شروع به تضعیف حریف و دعوت به دعوا در پشت‌صحنه می‌کنند. علی شمس، کارگردان جوان این نمایش که رگه‌های از علاقه به ریشه‌یابی آسیب‌های هنر و جامعه هنری ما را در نمایش دیگرش "مخاطب خاص"(تصویر بخشی از زندگی استاد حمید سمندریان، در زمانی که او به دلیل ممنوعیت فعالیت، به کافه‌داری پرداخت) با تصویر این کاراکتر جذاب و مضحک، بستری مناسب را برای تصویرکردن این واقعیت تلخ فراهم می‌کند تا شاید بتوان به این گزاره پاسخ داد که دلایل عقب‌افتادگی فرهنگی جامعه و عدم رشد مناسب در همه این سال‌ها در تناسب با سیر گذر زمان(در کنار مواردی همیشگی مثل سانسور) چه بوده است؟
این نمایش زیبا را قطعا می‌شود بارها دید و در کنار تماشای یک روایت جذاب و مفرح، به دنبال پاسخ این سوال گشت..
عباس الهی این را خواند
ابرشیر، رضا بولو، علی شمس، آذین حجازی و فرهاد رستمی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قسمت اول نمایش برام خیلی لذتبخش بود. قسمت دوم هم تا جایی که بفهمیم داریم خواب "مجدد" رو می‌بینیم جذاب بود حتی میشه با ارفاق گفت تا ... دیدن ادامه ›› اونجا که حدس می‌زدیم مجدد خوشکوش به قولش عمل نکرده و نمایشنامه کذایی خودش رو روی صحنه برده، باز بی‌لطف نبود و ما رو با توان قلمی و بنیه فکری و بینش هنری خوشکوش به اندازه کافی آشنا می‌کرد اما کش دادن بیش از اندازه اجرای سال ۵۳ مجدد، واقعا عذاب‌آور شد و اون جمله آخر که جهت شیر‌فهم! کردن کامل تماشاگر گفته می‌شه؛ نهایت کم‌ذوقی بود اینکه اگه مجدد خوشکوش به قولش وفا می‌کرد الان نیازی نبود من [کارگردان] ثابت کنم مرگ یزدگرد رو ایشون نوشته (بیضایی ننوشته). آدم یاد فیلم "چه کسی امیر را کشت؟" می‌افتاد که آخر سر در سکانس نهایی علی مصفا در قامت "امیر" جلو دوربین ظاهر می‌شه و می‌گه: "لازم نیست که بگم من کی‌ام؟ مـــن امــیـــرم" و کل لذت فیلم رو زهرمار می‌کنه. مضافا اینکه اون‌ شب آقای ارشا اقدسی نقش علی شمس رو اجرا کرد و خواسته یا ناخواسته چه بد اجرا کرد.
قسمت دوم اجرا واقعا کل نمایش رو از بین برد
۰۲ شهریور ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شب دشنه های بلند تئاتر خوبیست. طراحی صحنه و لباس خوبی دارد و به نظر من بازیگران زنش خیلی خوب بازی میکنند. هرچند بازی آقای سیاردشتی و تابش هم ... دیدن ادامه ›› برای من جذاب بود. اما چیزی که از همه عالی تر است نویسندگی و کارگردانی اثر است. این نمایش دو قسمت دارد. قسمت اول جذابیتهای خودش را دارد. بازیگرهایی که کارشان را خوب و درست انجام میدهند و فضای رئال جادویی خاص خودش را دارد. اما قسمتی که بیشتر من را جذب خودش کرد قسمت دوم نمایش بود. فضای سبک و رنگارنگ قسمت دوم، بازیهای اغراق شده و نمایشهای سخیفی مثل تبدیل میله به دسته گل که انگار اصرار دارد تماشاگر را وادار به قضاوت زودهنگام کند. اما به نظر من ارزش این نمایش پر سر و صدا بیشتر از چیزیست که به نظر میرشد. اتفاقا این قسمت از نمایش به نظر من مثل آیینه ایست که کارگردان جلوی تماشاگران گرفته تا در آن قیافه خنده دار خودشان را ببینند. با این همه برای کسانی که هنوز متوجه نقش خودشان در بازی خنده دار زندگی نشده اند نمایش ادامه دارد. به نظر میرسد که نمایش تمام میشود و کارگردان به صحنه میرود. تماشاگران برای دیدن کارگردانی که علی شمس نیست و بازیگری که در ردیف اول ننشسته گردن میکشند. بعضی از جایشان بلند میشوند و با عجله سالن را ترک میکنند اما هیچکدام نمیفهمند که بازی هنوز ادامه دارد. پایان یافتن نمایشها آنقدر تکرار میشود که تماشاگران در پایان واقعی نمایش به تردید می افتند.
این اثر من را به عنوان تماشاگر به فکر انداخت. در طول نمایش، در پایان نمایش و بعد از گذشت دو ساعت احساس و درک من از این نمایش فرق داشت و این نتیجه چندلایه بودن این اتر بود.
علاوه بر این، اینکه »مجدد خوشکوش» مثل همه ما نتونست بر سلیقه خودش فائق بیاد و ارزش واقعی اثر بیضایی رو ببینه و در نتیجه معروف نشد برای من خیلی جالب بود. هر کدوم از ما میتونیم بهترین دوست یا بهترین دشمن خودمون باشیم. ضمنا، من اینکه روستایی زمان باروک پیرمردی بود که همسر کم سن و سال عروسک به دستی داشت رو دوست داشتم. خوبه که تئاتر واقعیت رو به ما نشون بده: واقعیت خودمون، جامعه مون و گذشته و حالمون.