در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش شک
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:46:07
امکان خرید پایان یافته
۲۲ شهریور تا ۱۵ مهر ۱۳۹۸
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۴۰ دقیقه
بها: ۵۰,۰۰۰ تومان

شَک

گزارش تصویری تیوال از نمایش شک / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کمی غافلگیر شدم ولی کار خوبی بود. بازی کم زحمت کوشکی خوب روی این کار نشسته بود. طراحیها متناسب بود. گروه جوان بازیگران گرچه پختگی لازم رو نداشتند اما پرتلاش و قابل قبول بودن. اما بالاترین امتیاز قطعا به متن تعلق میگیره. و البته کار ساده ای نیست کارگردانی این متن ولی آقای کوشکی حساب شده عمل کرده بود. مخاطب بیشتری حق این کار بود. نظر منه البته.
گلبرگ کامروز(گافکا) و بهناز این را خواندند
فرناز یحیی پور و زهره مقدم این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

کفتارسیاهی که بر خون میرقصد و صور غریبه ای که هیولاهای چند وجهی سخت لهجه رسا را یادآور میشود/ شک نمیکنم - وجهی بتدریج غالب میگردد و شیطان بی زمان و بی مکان پرتوان و حیرت آور کلمات را به جنون می آمیزد.
شک نمیکنم که گروتسک به کلاسیک ترین نماد آن و شاید تلخ ترین، لبخند نیمه اول اجرا را به آه و بغض و اشک بدل میکند....
مجموعه‌ی درهم‌ و برهمی از
زمختی و غرابت و تمسخربر صحنه پرداخت می‌شود که تاثیری غریب و غم‌انگیز باقی می‌گذارد.... در پایان نمایش اشک میریزم .
.
کدام درد و کدام کاتارسیس در من ... دیدن ادامه ›› زبانه کشید...
.
شاید دردی کهن که ریشه در تمام فضایل و‌رذایل انسانی تاریخ داشت / انگار بخواب دیده بودم .
طراحی صحنه :زیبا/ گویا/ کافی و جسورانه
موسیقی : هماهنگ - خلاقانه گاهی تبدیل حتی به ژانر دیگر میگردد و با تمام‌وجود مرا میکشاند/ هماهنگی بازیگران/ نور قرمز داغ صحنه پایانی همه و‌همه جذاب و پراتیک - و از همه مهمتر:
توان مهدی کوشکی در ایستایی/ توازن/ کاریزما/ قدرت بیان - بدون استفاده از عضلات صورت و اقتصاد حرکت بدن شگفت آور بود........!!! شگفت آور بود ......
.
اولین روز بود که‌ کوشکی را دیدم و اولین بار بود نمایشش را .....
.
تنها مخلص کلام {شک} : شک نمیکنم که توانایی مهدی کوشکی.
-زیاد در تیوال نمینویسم/ منتقد نیستم فقط بشور آمدم .

اگر هیچ نمایشی از مهدی کوشکی ندیده اید، با این نمایش او را شروع نکنید!

محتوی: زوال انسانیت، ما روزانه بسیار می میریم و می کشیم، آنچه مرگ ... دیدن ادامه ›› نامندش چیز بی ارزشیست چونان آنچه زندگی نامند...
آنچه پیشتر در گانه های پیشین این چندگانه ی پر جنازه دیده ام، مکرر و مؤکد گشت و می گردد. شک دارم که کافی باشد اما قطعا بس است دیگر...

باقی ماجرا: تیم اجرا در نمایش سیزده غیر از ادای دیالوگ کارهای دیگری هم می کرد و چون آقای کوشکی بازی نمی کرد باقی هنرجویان بیشتر به چشم می آمدند، هرچند کسی جز مهدی کوشکی قادر به بیان این دیالوگ های مسلسل وار و کشنده نیست.
بوسهل خشک ترین و اعجوج نرم ترین تیم بودند.
قطعا بعضی نقش ها اضافی بودند یا لااقل صرف مضحکه (شاعر، که خود اعتراف کرد) و همراهی تیم.
ساختار نمایش ساده (بدون سس و افزودنی های غیرمجاز) است، لباس ها منتهای مینیمال، موسیقی (مانند برخی بازی ها) گاهی من را وصل و گاهی قطع می کرد.
شنیده ها از شیطونی و دیده ها از هفتمین جان سگ، حاکی از آن است که تماشاچی را در فضای سالن رها نمی کردند.
طنزها تمیز، نه بکر اما و لحنی که برای هیچ کدام از شوخی ها از چارچوب خارج نشد.

من در ورود به سالن = من در خروج از سالن