روزنامه شرق امروز 8/4/92:
شام با زندگی
دکتر غلامحسین معتمدی
بوریس ایخن باوم (Boris Ejxenbaum) پژوهشگر فرمالیست روس که بیش از سایر صورتگرایان به سینما و فرم در آن پرداخته، معتقد است که ما هنگام تماشای فیلم در طلب انزواییم و خود را در جمع حس نمیکنیم و با نگاهی شخصی و خصوصی به تماشای فیلم مینشینیم، همانگونه که به خوابهای خود مینگریم. به نظر میرسد که در تئاتر برخلاف سینما به علت اجرای زنده بازیگران، تماشاچی خود را در میان جمع میبیند و به نوعی در متن بازنمایی زنده زندگی قرار میگیرد. با توجه
... دیدن ادامه ››
به این امر و با عنایت به نظر ایخن باوم شاید بتوان گفت که به همین دلیل تئاتر نمیتواند مانند سینما رویا بفروشد. اما به جای آن برداشتی واقعیتر از روابط میان انسانها ارایه میدهد. دهههاست که مردم، سینما را در تلویزیون و در خلوت خود تماشا میکنند. پدیده سینمای خانگی هم حتی در نوع سهبعدی آن جلوه عینی انزوا و رویا یا کابوسی است که ایخن باوم میگفت. از سوی دیگر تئاتر با خواب قرابتی ندارد و بهطور مستقیم با زندگی، آن هم در میان جمع و بهطور زنده سرو کار دارد.
با این مقدمه میخواهم به حضور زندگی در تئاتر و آنچه بر صحنه نمایش «شام با دوستان» اتفاق میافتد اشاره کنم و البته بیشتر از همه به قلمرو زندگی روزمره بپردازم که در این نمایش شاهد انعکاس آن هستیم.
امروزه زندگی روزمره به یکی از مهمترین مقولات فلسفه و جامعهشناسی بدل شده است. براساس نظریههای انتقادی زندگی روزمره علم، اخلاق و هنر که منعکسکننده منشها و ارزشهای انسان هستند از بطن زندگی روزمره به وجود میآیند ولی در جهان مدرن پیوند میان آنها و زندگی روزمره گسسته شده، تا جایی که کلیت آن را مخدوش کرده است. از این دیدگاه علم بهویژه به علت تخصصیشدن بیش از اندازه، بیشتر از زندگی روزمره فاصله گرفته ولی هنر هنوز پیوند محکمتری با آن دارد. مدتهاست که جنبههای حماسی، آرمانی و تغزلی زندگی کمرنگ شده است ولی نباید اندیشید که زندگی روزمره عرصه پیش پا افتاده و مبتذلی است که از فروکاستن اصل زندگی حاصل شده است.
برعکس باید آن را عمدهترین عرصه تولید معنا به شمار آورد. در این قلمرو همچنان که زندگی کنشگران موردتوجه قرار میگیرد، همزمان به ساختهای کلان جامعه نیز توجه میشود. قابلیتها و توانشهای فردی و جمعی در این عرصه امکان ظهور پیدا میکنند و زندگی از آنچه هست به آنچه باید باشد تبدیل میشود.
زندگی در سینما به صورت تصویر منعکس، ولی بر صحنه نمایش، زندگی میشود. بیهوده نیست که ایخن باوم برای مونتاژ در سینما وظیفهای سبکشناختی قایل است که نقش پیرنگسازی دارد. حال آنکه در تئاتر تداوم زنده بازی نیازی به این پیرایهها و ترفندها ندارد و خود زندگی میتواند پیرنگ اصلی قرار گیرد. نمایش شام با دوستان به کارگردانی آیدا کیخایی نمونه ساده و موفقی از تجلی زندگی روزمره در هنر است که به خاطر این پیوند، هم در دام صنعت فرهنگ نمیافتد و هم بهطور مشخص به یک عنصر مهم زندگی روزمره یعنی رابطه زن و مرد میپردازد و به عنصر مهم دیگر یعنی غذا هم اشارهای دارد.
در قلمرو روانشناسی یکی از کانونهای توجه علوم رابطهای، ارتباط نزدیک میان زن و مرد است که محور اصلی نمایش «شام با دوستان» را تشکیل میدهد. مهمترین اصل منحصربهفرد بودن این رابطه است. رابطه نزدیک داستانی است که توسط دو نفر نوشته میشود. این داستان میتواند مزخرف، ناتمام، جذاب، کشدار، ساده یا پیچیده باشد اما در هر صورت منحصربهفرد است و قضاوت اخلاقی و حکم صادرکردن در مورد آن راه به جایی نمیبرد. در این نمایشنامه یک رابطه به پایان میرسد و دیگری تداوم مییابد. در حالی که اختلافنظر شخصیتها در مورد یک رویداد مشخص به چشم میخورد ولی همگی در مورد غذا، اتفاق نظر دارند چون به قول کامو هیچکس در لذتهایش ریاکار نیست. در عین حال لذت دیگر که برخورداری از یک رابطه مطلوب به زعم هرکس است به دلیل قضاوتهای اخلاقی و تعارضهای پنهان درونی افراد انکار، تحریف و گاه بد فهمیده میشود. ولی چون لذتی است که در برابر عدم لذت قرار میگیرد سرانجام راه خود را پیدا میکند و به همان جایی میرسد که باید برسد. یعنی همان آموزهای که هم از دل اصول زندگی روزمره بیرون میآید و هم با یافتههای علوم رابطهای همخوانی دارد. بگذارید هرکس همانطور که میخواهد زندگی کند.
http://sharghdaily.ir/?News_Id=13835