در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش شی آف
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:54:13
امکان خرید پایان یافته
۲۵ آذر تا ۱۲ دی ۱۳۹۷
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

لینک شبکه‌های مجازی سالن مهرگان: تلگرام و اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش شی آف / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش شی آف / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان انقلاب، خیابان خارک، بن بست اول، پلاک ۵ خانه نمایش مهرگان
تلفن:  ۶۶۷۲۲۶۲۲ - ۶۶۷۲۴۸۱۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
عکاسی هنر درست دیدن و درست ثبت کردن است
عکاس شکارچی و با یک شلیک جاودان ساز لحظه
و تئاتر صحنه موزونی که برای برداشت قاب ها چیده شده است
خانم و آقای عکاس اگر چه آقای پور حمزه با بوسیدن شانه شما تف کرد به صورت تماشاگری که بعد از سی و پنج دقیقه تاخیر با صدای پس زمینه شاتر بدون توقف زجر به تماشا نشستن را به جان خرید و از لذت دیدن یک نمایش شاید خوب محروم شد .
ولی بدانید و بدانید و بدانید که مثلث تئاتر سه راس دارد و مهم‌ترینش تماشاگر است که اگر نباشد هنر نمایش بی ارزش میشود
در تعجبم که چرا گارد های ذهنی ما باعث میشود که ببینیم و ندیده بگیریم شاید اگر جناب کوشکی بزرگ که نهضت سواد آموزی به راه می اندازند اعتراض میکردند مرهم التیام بخشی بود به زخمم
افسوس که ما ردای هنر را در لوای نام ونان پیچید ه ایم.

لذت حین اجرا ۰/۱۰
تجربه همراهی با جناب جعفریان (حلوای تن ترانی )
امتیاز من به کار ۵/۱۰
آقا درود فراوان ، افتخاری بود که نصیب من شد
۰۹ دی ۱۳۹۷
ما انتخاب میکنیم هر آنچه که متصوریم بهترین رویکرد است حال اگر چه در نتیجه انتخابمان همه نتیجه به قطعیت مطلق مثبت نباشد ما باید در مقابل افرادی که به حقوق اولیه مان توهین میکنند با قاطعیت بایستیم
زمانی که اجرا با تاخیر میرود
زمانی که عکاس مزاحم در اجرا هست
زمانی که برای میهمان جابجایمان ... دیدن ادامه ›› میکنند
زمانی که کسی در اجرا با موبایل صحبت میکند
زمانی که در اجرا دو نفر گپ میزنند
و..............
حتی اگر در حین اجرا باعث قطع و وقفه در اجرا شویم این اتفاق ها برای همیشه از بین خواهد رفت
ویروس با انتی بیوتیک کشته میشود نه با تحمل مرض
# نه_به_عدم رعایت_حقوق_تماشاگر


مساله‌ی تراموا یکی از مسائل مهم و البته بحث‌ برانگیز در زمینه‌ی اخلاق و فلسفه‌ به حساب می‌آید. شرایط این مساله طوری طراحی شده که فرد ناظر باید بین نجات پنج نفر از مرگ یا کشته شدن یک نفر انتخاب کند.
شرایط مساله‌ی تراموا طوری طراحی شده که فرد را در معرض انتخاب قرار می‌دهد. این مساله اولین بار توسط فیلیپا فوت در سال ۱۹۶۷ مطرح و توسط افراد مختلف دیگر باز طراحی شد.
فرض کنید که در حاشیه‌ی خط راه‌آهن و در کنار یک اهرم قرار گرفته‌اید؛ با کشیدن این اهرم مسیر حرکت قطار تغییر خواهد کرد. در همین حین یک قطار با سرعت به شما نزدیک می‌شود و از طرفی دیگر در مسیر اصلی قطار ۵ نفر کارگر ایستاده‌اند و در مسیری دیگر یک نفر بر روی ریل است. شما توانایی متوقف کردن قطار و همچنین اخطار به افراد روی ریل را ندارید. تنها کاری که از دست شما برمی‌آید انتخاب بین کشته شدن پنج نفر یا فشردن اهرم و کشته شدن یک نفر برای نجات افراد دیگر است. شما کدام را انتخاب می‌کنید؟
مساله‌ی تراموا باعث می‌شود که به عواقب کارهای خود کمی بیاندیشیم و جواب دهیم که آیا ارزش‌های اخلاقی تنها توسط نتیجه‌ی کار سنجیده می‌شود؟ یا نحوه‌ی انجام کار نیز اهمیت دارد؟ این مساله شدیدا طرز تفکر و نحوه‌ی نگاه کردن ما را به مسائل به چالش می‌کشد و سناریوی آن در محیط‌های دیگری نظیر جنگ، شکنجه و مسائل روزمره استفاده شده است.
نسخه‌ی دوم از این مساله شرایط را برای فرد ناظر به مراتب چالشی‌‌تر می‌کند. فرض کنید روی پلی که از بالای خط راه‌آهن رد می‌شود ایستاده‌اید. قطار با سرعت در حال نزدیک شدن است و روی ریل ۵ کارگر در حال کار هستند. متعاقبا شما نه می‌توانید به لکوموتیوران اخطار دهید و نه می‌توانید کارگران را از وجود قطار آگاه کنید. با این حال در کنار شما یک فرد چاق قرار دارد و مطمئن هستید که با انداختن این فرد بر روی ریل، قطار می‌ایستد و جان پنج کارگر را نجات خواهید داد. در چنین موقعیتی شما چه کاری انجام می‌دهید؟
نکته‌ی جالب در این دو مساله آن است که در حالت اول خیلی از افراد ترجیح می‌دهند که اهرم را حرکت دهند و جان پنج را نجات دهند اما در مساله‌ی دوم حاضر نیستند یک فرد را به خاطر نجات پنج نفر دیگر قربانی کنند.
نسخه‌ی سوم این مساله نیز اگرچه قطاری ندارد ولی انتخاب بین زندگی و مرگ را نشان می‌دهد. فرض کنید شما یک پزشک هستید که ۵ بیمار دارید و هر کدام به پیوند یک عضو احتیاج دارند. دو نفر از آن‌ها به شش، دو نفر به کلیه و نفر پنجم به یک قلب برای زنده ماندن محتاج هستند.
از طرفی دیگر بیماری وجود دارد که تنها پایش شکسته است و دیگر اعضای بدن او به خوبی کار می‌کنند. آیا شما حاضر به کشتن این فرد برای نجات پنج بیمار دیگر هستید؟
بیشتر افراد در مواجه با این سوال جواب خیر می‌دهند و حاضر به کشتن یک نفر برای نجات بقیه نیستند. با این حال به نظر می‌رسد موقعیت در هر سه حالت یکسان است. آیا موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیریم و نحوه‌ی انتخاب ما همیشه تحت تاثیر منطق است؟ شاید عوامل دیگری بر انتخاب‌های ما تاثیرگذار هستند.
باید بین اجازه‌ی مرگ دادن و کشتن تفاوت قائل شد؛ اولی یک حرکت منفعلانه و دومی فعالانه در برابر یک حادثه است. در اولین مساله فرد ناظر بین نجات جان ۵ نفر و اجازه‌ی مرگ یک نفر یکی از حالات را انتخاب می‌کند. اما در مساله دوم ناظر با انداختن فرد چاق بر روی ریل عملا فعل کشتن را انجام می‌دهد.
قانون اثر دوطرفه در فلسفه به عملی می‌گویند که در خود یک وجه منفی دارد، اما عمل در انتها یک کار خوب را معرفی می‌کند. احتمالا در هر کدام از شرایط بالا اتفاقی که می‌افتد از قانون اثر دوطرفه تبعیت می‌کند. با این حال نظریه‌های مختلفی که در اخلاقیات به کار برده می‌شوند و تمرکز خود را بر نتیجه‌ی یک عمل جلب می‌کنند نمی‌توانند جواب خیلی از پرسش‌های را دهند. این تئوری‌ها دلیل انتخاب نجات ۵ نفر در مساله‌ی اول و نجات یک نفر در مساله‌ی دوم را توضیح نمی‌دهند چرا که فقط به نتیجه فکر می‌کنند.
در جریان یک تحقیق علمی، فعالیت مغز افراد در مواجه به مساله‌ی تراموا بررسی شد. در مساله‌ی اول بیشترین نواحی درگیر در تصمیم فرد مربوط به فعالیت‌های منطقی بودند. بنابراین فرد فشردن اهرم را انتخاب می‌کرد و جان ۵ نفر را نجات می‌دهد. اما در مساله‌ی دوم بیشتر احساس فرد در فرآیند تصمیم‌گیری دخیل بود و به همین دلیل در برابر کشته شدن یک فرد حس کاملا بدی دست می‌دهد.
سوال اصلی در این میان در مورد نقش احساسات در تصمیم‌گیری‌های فردی است؟ تا چه حد باید به احساسات خود اطمینان کنیم؟
مساله‌ی تراموا نشان می‌دهد تا چه حد انتخاب و فرآیند تصمیم‌گیری در زندگی ما جدی است. بعضی اوقات با اینکه عمل ما تبعاتی منفی به همراه دارد آن را اجرایی می‌کنیم و در شرایطی دیگر این کار را انجام نمی‌دهیم. در این میان انتخاب‌های افراد هم اگر شبیه هم باشند دلایل انجام آن برای هر فرد متفاوت است.
۱۰ دی ۱۳۹۷
من نیز همانند شما چندین بار گرفتار چنین پدیده های شومی شده ام (عکاس و صحبت های پی در پی یا موبایلی مخاطب و از دست رفتن تمرکز) ولی بنظر بحث گفتگو و نوشتن بسیار در گوشه و کنار رسانه های پر مخاطب درباره ی این معضلات فرهنگی به مرور اثری ماندگار داشته باشد و بیشتر افاقه کند تا اعتراص حین اجرا.
۱۳ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انتخاب نام شی آف به نظر برگرفته از نام داروی شیاف می باشد که اثری موضعی برای معالجه درد در بدن دارد هر چند که نوع بیان این نام متفاوت از برداشت اینجانب است.
پدر با آهنگی از معین که آن را "قاری قرآن" می خواند به دنبال لحظه ای شنگول شدن است و یا دختر خانواده که در پی ازدواج با یک وکیل به قصد فرار از مشکلات روحی و معضلات اقتصادی است و حتی حاضر می شود با فرد مورد نظرش پیش از موعد نامزد کند و پسر پسر خانواده نیز در محلول خوش گویی و بی سروپایی گرفتار است و همگان دردخویش را می خواهند به هر روشی فراموش کنند. در اینجا تنها مادر است که ظاهرا به دلیل اعتقادات مذهبی چیزی تسکینش نمی دهد جز یک برداشت از نمایش فیلم شعله تا ثانیه ای همه دردهای پیرامونش را فراموش کند.
گرچه ادبیات مورد استفاده بازیگران در نمایش کاملا با طبقه اجتماعی مورد نظر نمایش هماهنگ است اما تپق های برخی از آنها زیاد بود ولی با توجه به اینکه فاصله ی زمانی اجرای این نمایش با اجرای قبلی کم است و زمانی برای متمرکز شدن برای اجرا وجود ندارد کمی معقول به نظر می رسد.
مادر خانواده یک شوهر معتاد با دو فرزند بزرگ دارد و با توجه به اینکه هر کدام ساز خود را می نوازند و مادر علاوه بر فرزندان درگیر مشکلات خانواده است و زیر این بار سنگین خم و شکسته می شود بهتر بود یک گریم در خور فردی شکسته و افسرده داشته باشد اما از نگاه من گریم استفاده شده بیانگر چنین فردی نبود.
دکور مینیمال مورد استفاده تا حد امکان به سبک نمایش نزدیک و فوق العاده بود. این پایه های چوبی را به هر نحوی که مخاطب بخواهد می تواند برای ... دیدن ادامه ›› خودش تفسیر کند. از آینه درون فردی گرفته تا چارچوب خانه ای بی در و پیکر.آهنگ ها و نوع آن ها در جای خودش خوب بود و ریتم نمایش را از شروع کار و در زمان تغییر دکور تا پایان نمایش حفظ می کرد.
عملکرد طراحان لباس خوب بود ولی با توجه به شناختی که داشتم توقع جسارت بیشتری می رفت. زن همسایه که شخصیتی خاله زنک حراف و خودنما دارد در حد توان بازی خیره کننده ای داشت و انتخاب لباس با نمایش زرق و برق با توجه به شخصیتش بسیار هوشمندانه بود. انتخاب چادر زنان و شلوار مجید خوب و نزدیک به رفتار فردی ایشان بود. البته طراحان لباس می توانستند با انتخاب عناصر بیشتری برروی لباس و یا حتی استفاده از گردنبندی شبه طلا یا زنجیری در دست مجید شخصیت لات غیرتی مآبانه وی را بهتر نشان دهند.
در پایان می توان رساندن پیام این نمایش به گوش های مخاطبانش را موفقیت آمیز دانست.
امیر و صدف اسمعیل پور این را خواندند
آقای سوبژه (محمد لهاک) این را دوست دارد
البته گوشی آیفون و اساسا لباس نقش خواهر به زعم من مناسب نبود اما تلاقی عالی بودند
۱۰ دی ۱۳۹۷
درود بر نگاه تیزبینانه شما جناب لهاک. درباره استفاده از گوشی آیفون نظر من مثبت است. به شخصه میبینم کسانی را که به سختی کار می کنند حتی شده 3 شیفت کاری و آیفون دست می گیرند تنها برای نمایش.(تناقضات میان واقعیت و ایده‌آل‌های اجتماعی)
۱۳ دی ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به صحنه بردن نمایش هایی درباره دشواری های کمتر گفته شده اجتماعی، سخت است، ازین رو گستاخی گروه در برگزیدن چنین داستانی سزاوار ستایش است. با این که همراهی تماشاگر با داستان فراز و نشیب دارد، اما نویسنده/کارگردان از پس کار برآمده است. آفریدن شخصیت "مهری" که بخشی از آگاه کردن تماشاگر از روند داستان (در کنار خنداندن تماشاگر) بر دوش اوست، نشان از هوشمندی نویسنده دارد. بازی ها، طراحی صحنه و لباس کمابیش خوب است، به ویژه کاربرد "چارچوب" ها را پسندیدم. پیروز باشید.
امیر، فرشته و بهزاد بهزادی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید