در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش تابستان فراموشی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:54:25
امکان خرید پایان یافته
۰۹ تا ۳۰ تیر ۱۳۹۷
۲۱:۰۰ و ۲۲:۳۰  |  ۱ ساعت
بها: ۳۵,۰۰۰ و ۳۰,۰۰۰ تومان  |  جزییات
ردیف ۱: ۳۵،۰۰۰ تومان
ردیف ۲ تا ۶: ۳۰،۰۰۰ تومان
روایت دو زن، با سی سال اختلاف زمان، که به صورت تک‌گویی خاطرات، رنج‌ها و حرمان‌های عشق و زندگی مشترک‌شان را بازگو می‌کنند...

این برنامه روزهای شنبه اجرا خواهد شد.

گزارش تصویری تیوال از نمایش تابستان فراموشی / عکاس: پریچهر ژیان

... دیدن همه عکس‌ها ››

مکان

تهران، خیابان وصال شیرازی بالاتر از تقاطع طالقانی، کوچه فرهنگی بهنام، پلاک ۳
تلفن:  ۰۲۱۸۸۹۶۳۹۴۷

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
با سلام و عرض ادب . خسته نباشید عرض میکنم به دو بازیگر عزیز و تمامی عوامل اجرا

بنظر بنده این نمایش حاوی یک نمایشنامه بسیار متوسط و معمولی با بازی درخشان خانم ادبی بود . واقعا چرا سطح دانش ما از تئاتر و توقع ما از اثر هنری اونقدر پایین اومده که همچین نمایشی باید به عنوان یک اثر بسیار عالی ازش یاد بشه ! کار دلپذیری بود اما بسیار معمولی ! تمام نوشته های خانم رهنما را از قبل می توان پیش بینی کرد ! و موضوعیت آنها چه در کل و در چه در جز تکراریست ! واقع بین باشیم ، این نوشته اگر توسط بازیگران به نام اجرا نمیشد اصلا مورد استقبال قرار نمیگرفت... با سپاس
شب اول اجرا تونستم ببینم این نمایش رو
نمایشی تو یه سالن بسیار کوچیک که سالن انتظاری وجود نداشت و کافه پر از جمعیت بود و چاره ای جز بیرون موندن و یا قدم زدن بی هدف تو کوچه و خیابون تا رسیدن وقت نمایش نمیموند. در نهایت نمایش با حداقل نیم ساعت تاخیر شروع شد و یک ربعی طول کشید تا دوستان جای خودشون رو تو سالن پیدا کنن! من واقعا متوجه نمیشم رو چه مبنایی اونهمه بلیت فروخته شد! نتیجه ی این حجم از بی برنامه گی هم چیزی نبود جز اونهمه تماشاچی که جایی برای نشستن نداشت و جدا از تعداد مشخص بلیت های خارج از ظرفیتی که روی پله ها نشسته بودن، کلی تماشاچی جلوی ردیف اول و حتی کنار در تا نزدیکی صحنه ی اجرا نشسته بودند. واقعا باید از مسئول سالن که ظرفیت بلیت ها رو اعلام میکنه پرسید وقتی جایی برای نشستن تماشاچی وجود نداره، چه اصراریه برای فروختن بلیت های اضافی. این واقعا بی احترامی به تماشاچی تئاتری که وقت و هزینه ش رو صرف میکنه و برای دیدن نمایش میاد نیست؟
تصور کنید میونه های اجرا به یکباره در باز می شه و باز هم تماشاچی وارد میشه، خیلی راحت اجازه ورود به اونها داده میشه و تمرکز بازیگر و تماشاچیای حاضر به همین سادگی بهم میریزه، بعد که یکم خسته میشدن پاها دراز میشد و کمرها تکیه به دیوار ...!

طراحی صحنه ی بسیار بد! یه میز چوبی ساده با چندتا چهارپایه که فکر میکنم پلاستیکی بودن! صدای بسیار بسیار ضعیف که با صدای کولرگازی ای که با ... دیدن ادامه ›› حداکثر توان برای خنک کردن اون جمع بیش از ظرفیت سالن رو میخواست خنک کنه، ضعیف تر هم میشد، طوری که برای شنیدن مونولگ باید همزمان با صدای موتور کولر، گوش تیز میکردی تا متوجه جمله ها و مونولوگ ها بشی! کنار همه ی اینها گاهی تپق هایی زده میشد و ناهماهنگی هایی هم تو پخش صدا و موسیقی بود. و اینکه، با تموم توجه خانوم رهنما به طرفداران و تماشاچی هاشون و وقتی که برای اونها میگذاشتن، عجله ی ایشون برای رسیدن به فکر میکنم اکران خصوصی هزارپا، کاملا مشهود بود.

امیدوارم تو ادامه راه موفق تر باشن و این نقص ها محدود به اجرای اول بوده باشه.
امیدوارم صدای ما برسه به گوش اونایی که باید
و کاری کنند در جهت بهبود شرایط، شاید
۰۶ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکی از ویژگی های اصلی آثار نمایشی بهاره رهنما اینه که به قدری ملموس و دل نشین نوشته شده که مخاطب به راحتی می تونه با اون ها ارتباط برقرار کنه و یه جورایی همزاد پنداری کنه ... به نظر من قوی ترین و بهترین اثر نمایشی خانوم رهنما چشم هایی که مال توست هست و هر بار که نمایش تازه ای از ایشون روی صحنه میره امیدوارم که با دیدنش خاطره ی دلچسب دیدن چشم هایی که مال توست برام تکرار بشه .... سوژه و محتوای اکثر کارهای نمایشی خانوم رهنما مشترک هست و در همون حال و هوای عاشقی و زنانگی میگذره و اغلب تکراری به نطر میرسه اما صحبت از عشق و خاطرات و دردهای فراموشی هیچ وقت کهنه نمیشه و هر بار برای من تازگی داره ...
بازی خانوم ادبی قوی تر بود و مسلط تر از خانوم رهنما به نظر می رسیدند و بازی خانوم رهنما هم متاسفانه مثل قبل اون قدرت و هیجان همیشگی رو نداشت و صداشون واقعا ضعیف بود , طراحی لباس و نور و موسیقی , بسیار زیبا و مناسب بود , درست برعکس طراحی صحنه که البته یه نظر من یک میز و سه تا صندلی ثابت به هیچ عنوان طراحی صحنه محسوب نمیشه ...
پیشنهاد می کنم این نمایش را ببینید , فقط و فقط هم به خاطر متن زیبایی که داره .