در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش تک گویی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:25:08
امکان خرید پایان یافته
۰۴ تا ۱۶ آذر ۱۳۹۷
۱۹:۳۰  |  ۴۰ دقیقه
بها: ۲۰,۰۰۰ تومان
مردی تنها نشسته و به اتفاقات گذشته فکر می‌کند...
سبک
درام

گزارش تصویری تیوال از نمایش تک گویی / عکاس: سید ضیا الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

ویدیوها

مکان

خیابان کریمخان زند٬ خیابان شهید عضدی(آبان جنوبی)، کوچه کیوان، پلاک ۸، زنگ یک، سالن مکتب تهران
تلفن:  ۸۸۹۳۵۵۸۳-۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اجرای متواضعانه و در عین حال تأثیرگذاری بود؛ نکتۀ جالب توجه، اتمسفری بود که بازیگر از اول تا پایان نمایش توی صحنه ایجاد می کرد، بدون اینکه هیچ حرکت اضافه ای داشته باشه.
ذاتاً بازیگری تئاتر مونولوگ کار دشواری‌ست. مخصوصا که یک جا بشینی و تکان هم نخوری. به عنوان طراح نور و انتخاب موسیقی این تئاتر، فقط می‌توانم از بازی درخشان حسن برجکی حرف بزنم. اجرایی دقیق و پر از جزئیاتی که می‌توان با بارها دیدن متوجه شد.
hasan fazli:
امشب بدون برنامه قبلی به دیدن تک گویی رفتم. قرار بود اجراهای میانی یا پایانی کارو ببینم. البته تو سلسله اجراهای همایش مکتب تهران دوبار دیده بودم. اول تو بازبینی, دوم تو همایش.

بار اول خوشم اومد. البته نه از پایان بندیش. یه پایان بندی ملودرام برای این متن مناسب نبود. بیشتر ریتم اوج گیرنده کار به دلم نشسته بود.
اجرای دومو دوست نداشتم. کار اساسا تغییر کرده بود. سکوت ها رو نمی فهمیدم. ارتباطم قطع می شد. عجیب بود. بازیگر همه چیو از خودش گرفته بود. همه چیز رو یک خط حرکت می کرد. این هارو نقطه ضعف کارش می دونستم.

اما امشب دلیل اعجاب اون شب رو فهمیدم.
اون ریتم خطی و یکنواخت از چیزی می گفت. از مرگ. از مرگ تدریجی یک رویا. یک حسرت شاید.

اون سکوت ... دیدن ادامه ›› هایی که نمی فهمیدم از زندگی می گفت. فهمیدم زندگی سکوته.

اینکه بازیگر همه چیزو از خودش گرفته بود تنها یه معنی می تونست داشته باشه و اون این بود که بازیگر وارد ساحتی شده که از خودش عبور کرده. یعنی از تکنیکی که همه بهش چنگ میزنن تا خودشون رو برای مخاطب احضار کنند. عبور کرده.

اون همه ی انتخاب هایی که بازیگرای دیگه میتونن داشته باشنو از خودش گرفته بود و به جاش چهل دقیقه بدون اینکه پلک بزنه, بدون اینکه عزاداری کنه, نشسته, پا روی پا انداخته بود و فقط دیالوگ می گفت. و دیالوگ می شنید. اون حرف های صندلی خالی رو به روش رو می شنید که می گفت من یه ماهی آزادم...

تک گویی بعد از اتمام آغاز شد برای من.
امیر این را خواند
حمیدرضا مرادی، محمد لهاک، فریبا جعفری فشارکی و محسن حسین این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید