در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش تاکسیدرمی TAXIDERMY
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 02:13:18
امکان خرید پایان یافته
۱۶ خرداد تا ۱۱ تیر ۱۴۰۱
۱۸:۰۰  |  ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه
بها: ۸۰,۰۰۰، ۷۰,۰۰۰ و ۶۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
از ردیف ۱ تا ۲: ۸۰،۰۰۰ تومان
از ردیف ۳ تا ۱۲: ۷۰،۰۰۰ تومان
از ردیف ۱۳ تا ۱۴: ۶۰،۰۰۰ تومان
کفتر کاکل به سر وای وای این خبر از مو ببر وای وای بگو به یارم که دوسش دارم بگو برگرده چش به راشم مو خاطرخواشم مو مو براش هر چی می گفتم همه از دل بود؛ همه از دل بود؛ همه از دل بود (۳ بار) تو براش هر چی می گفتی همه باطل بود؛ همه باطل بود؛ همه باطل بود (۳ بار) بش بگو دیگه منتظرم نباشه... مو دیگه برنمی گردم.

- کاندیدای دریافت جایزه نویسندگی برتر از جشنواره بین المللی تئاتر فجر
- کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگری مرد از جشنواره بین المللی تئاتر فجر
- کاندیدای دریافت جایزه بهترین طراحی صحنه از جشنواره بین المللی تئاتر فجر
- کاندیدای دریافت جایزه بهترین طراحی لباس از جشنواره بین المللی تئاتر فجر

 

  • درهای سالن ۱۵ دقیقه مانده به زمان اجرا باز می‌شود.
  • برای مشاهده نشانی پارکینگهای نزدیک پردیس تئاتر شهرزاد و بوتیک تئاتر ایران لطفا اینجا را کلیک نمایید.

ویدیوها

مکان

خیابان حافظ، خیابان نوفل‌لوشاتو،‌ بعد از سفارت ایتالیا، شماره ۷۶
تلفن:  ۶۶۷۶۱۴۲۳ - ۶۶۷۵۱۰۴۶ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۸۴ - ۰۹۹۱۵۷۰۰۴۷۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خیلی خیلی جذاب بود واقعا دوسش داشتم.
سپهر و امیر حسین زاده این را خواندند
امیرمسعود فدائی، یانگ علیرضا و پویا فلاح این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
صحبت های جناب آقای حسین مسافر آستانه درباره ی نمایش تاکسیدرمی
https://www.aparat.com/v/4vUV7

این که در مواجه شدن با یک اثر (بخصوص تاکسیدرمی) خود را یک مخاطب عام بدانم یا یک منتقد ریزبین نکته سنج و یا بیننده ای که خود را رها می کند در اثر، برایم مرز مشخصی ندارد. خودم را همه ی این ها می دانم؛ ولی بنا به دلایل محدود کننده به این نام های قرار دادی بسنده کرده ام. در حین دیدن تاکسیدرمی، خیلی چیزهای بیشتری از گفته های پیشینم، گریبانم را گرفت.این که توان لگام زدن بر فوران احساسم را نداشته باشم بیش از هر چیز مشهود بود. پس بی افسار و رها شروع می کنم که آغاز با صدای حیوانات بود و چراغ های خاموش و بعد از آن به خاطر شکل قرار دادی ساخته شده در ذهنم، به دنبال حیوانات بودم که هیبتی درشت و مردانه در قالب کبوتری که برای من نماد آزادی و پرواز و را داشت نمایان شد. پدر و پسری که گربه بودند، نقشه ی کشتن و خوردن کبوتر را در سر می پروراندند و کبوتر اسلوموشن (نامی که خود بر خود نهاده بود) در انتظار آزادسازی خرمشهر و به تعویق انداختن زمان مرگ خود با وعده ی رهایی.
پارادوکس، تضاد، تابوشکنی، در ذهن مخاطب در ده دقیقه ی نخست تاتر، مخاطب را گره می زد به آنچه روایت می شد و گره گشایی ها ارجاع داده می شد به ذهن تماشاچی. در واقع به کار بردن جملات کنایه آمیز از روایات مرسوم و دم دستی، ترانه های معروف، شوخی های اروتیک رایج در ادبیات عامه، اما این بار با کاربردی متفاوت. به نوعی که این ارجاعات دریچه ای می گشود از نگاهی تازه به موضوع مطرح شده در نمایش. که این میسر نیست مگر اشراف نویسنده به ادبیات، درد اجتماع، سلیقه ی مخاطب.
نوع روایتگری طنز به کار رفته بود تا زهر درد را بگیرد و از کلیشه های مرسوم برای اعتراض بکاهد.
هر اپیزود یک قاب بود از یک جهان معنا. انسان ... دیدن ادامه ›› ها در نقش حیوانات؛ ولی زیستی انسان گونه؛ آنگونه که در کلیله و دمنه خوانده ایم. پندها، مصاِیب، شوخی ها، اعتراض ها، از زبان حیواناتی نقل می شد که با تصورات ما از ما به ازای آن در جهان خارج متفاوت بود. کبوتر لطیف، ظاهری ضمخت و مردانه، گربه ی نقش پدر ابهت پدر گونه را نداشت، پروانه ظاهری مردانه ولی رفتاری دوگانه از زن و مرد، .....
و در پایان این قاب بندی ها انزوا و تنهایی و جدایی و مرگی بود که به تلخی در پایان با ظاهری در طنز به انتها می رسید.
مرگ کبوتری در دهان گربه، مرگ ماهی بیاح کوچولو، مرگ الاغ ، (کمی عاقبت الاغ را فراموش کرده ام)
که گریستم در پایا ن هر قاب.
سوالم این است.
چقدر گریستی هنگام نوشتن این اثر ؟
چقدر خشمگین شدی هنگامی که شعارهای موهوم را در ذهنت مرور کردی؟
مطمئنا با هیچ صراحت کلامی و از دهان هیچ شخصیت انسانی نمی توانستی دردت را به زبان بیاوری آنگونه که از زبان حیوانات بیان کردی .
در پایان خواستم تشکر کنم از اینکه نوشتید وبه تصویر کشیدید و به تماشا سوگند .......


آزاده طهور