اطناب ممل و ایجاز مخل نسبت واژگان به مفهوم است بدین معنا که اگر زیاد باشد حوصله سربر است و اگر کم، ناقص و نارسا و در صورت تناسب میشود اعتدال کلام
نمایش سه دقیقه به زمستان نماد همین تعریف است بدون زیادی گویی و در کمال ایجاز با احترام به هوش مخاطب، تاریخی به وسعت ۴۰ سال را در کمترین زمان تعریف میکند آنهم با کمترین عناصر نمایشی یعنی بدون دکور،آکساسوار،نور و تنها باموسیقی و افکت.
به علاوه اینکه داستان زندگی ۳ نفر و ۳ تیپ و حتی به نظر من ۳ نسل(۷۰،۶۰،۵۰) است که ۳ فصل مختلف دارند ولی زمستان سرنوشت یکسان همه است.حتی با وجود فرصت دوباره برای برگشتن و تغییر دادن مسیر زندگی بازهم سرنوشت محتوم رسیدن زمستان است چرا که از این قفس ساخته شده از جبر تاریخی و جغرافیایی توان فرار نیست و در انتها طنین جیغهای استیصال آمیتاست از رسیدن زمستان که تنها ۳ دقیقه به آن باقی مانده.
و البته دوباره بهار(به یاد فیلم کیم کی دوک) شاید در دنیایی دیگر.
خیلی وقت بود نمایشی به این سبک ندیده بودم
بازی ها عالی ریتم درجه یک ،،سبک جدید و چشم گیر امیدوارم بازم این نمایش به زودی روی صحنه تکرار بشه
همه ما تو زندگیمون راه های نرفته داریم و همینطور راه هایی که رفتیم ولی نرسیدیم ، به بنست خوردیم و خواسته هامون که تو ذهنمون بهار زندگیمون بودن تبدیل به زمستان شدن
کار همتون عالی بود خسته نباشید گروه درجه یک
حامد جان بازم گل کاشتی بهت تبریک میگم
سلام به همگی
واقعا خسته نباشید به تک تک دوستان گروه
واقعا ی کار بسیار قشنگ خوش ریتم دیدم و لذت بردم
این کار درخشان حیفه زود تموم بشه و امیدوارم تمدید بشه
دمه همگی گرم، امیر معذنی واقعا عالییی بود