در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش زخم‌های وحشتناک زمین بازی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:38:17
امکان خرید پایان یافته
۲۲ اردیبهشت تا ۲۶ مرداد ۱۳۹۷
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
دوستی و عشق پرفراز و نشیب یک دختر و پسر از ۸ تا ۳۸ سالگی. عشقی که شبیه هیچ عشقی نیست یا مثل هر عشق دیگر پر از زخم و جراحت است.

اجرای پیشین این نمایش در سالن قشقایی تیاتر شهر

لینک شبکه‌های مجازی سالن مهرگان: تلگرام و اینستاگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش زخم‌های وحشتناک زمین بازی / عکاس:‌ رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

آواها

مکان

خیابان انقلاب، خیابان خارک، بن بست اول، پلاک ۵ خانه نمایش مهرگان
تلفن:  ۶۶۷۲۲۶۲۲ - ۶۶۷۲۴۸۱۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک اجرای فوق العاده عالی و دلنشین...
با وجود اینکه خود صحنه ها و دیالوگ ها احساساتی بودن ولی بازی عااااالیه محمد صدیقی فر و آیه کیان پور به ... دیدن ادامه ›› این اجرا روح بخشید و زندش کرد...
خیلی نکته های زیبایی میشه از این اجرا به دست آورد ولی مهم ترین چیزی که به نظرم اومد این بود که کیلین با وجود اینکه از بچگی روحش آسیب دیده بود و این جریان تا دوران بزرگسالیش ادامه داشت ولی از فیزیکش نمیتونستی درونشو بخونی.خیلی کم راجع به آسیب هایی که خورده بود صحبت میکرد و از اینکه با وجود روح زخمیش شفا دهنده یکی دیگه حساب میشد خوشحال بود.ولی میترسید که یه موقعی یه زمانی این روح زخمیش به داگی هم آسیب برسونه...به همین خاطر ازش دوری میکرد..
ولی داگی با اینکه یک موجود کاااااملا شیطون به حساب میومد و هیچ وقت بدن سالمی نداشت ولی روحش زخم نخورده بود تا وقتی که عاشق کیلین شد.این میتونه یکی شدنشون رو به صورت تدریجی نشون بده.
واقعااااا خوشحال شدم این نمایش رو دیدم
از همگی متشکرم
این متن عالیه. یگی دیگه از برداشت هایی که در کنار برداشت زیبای شما میشه کرد هم اینه که: هر کس هر چقدر داغون و زخم خورده میتونه مرهم یکنفر دیگه باشه. شاید خودمون آسیب دیده و رنج کشیده باشیم اما هنو ممکنه بتونیم یکنفر دیگه رو خوشحال کنیم..
۲۱ تیر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر حرف داشت برای زدن، این زخم‌های وحشتناک زمین بازی...
چقدر حرف دارم برای زدن...
سی سال از زندگی...از هشت سالگی، تا سی و هشت سالگی...تلخه ... دیدن ادامه ›› که به چشم ببینی حتی سی سال هم کافی نیست برای چشیدن طعم خوشبختی؛ اگر شخصی باشی که از کودکی زخم‌خورده باشی...روح زخمی و متلاشی، که حتی وقتی تا این حد زخم داری، باز هم می‌تونی دوست داشته بشی...تا جایی که حتی ممکنه یه نفر عاشقت بشه و بشه خودِ تو!! که حتی عمداً، به خودش زخم بزنه (یا حتی از تو بخواد بهش زخم بزنی تا طعم دردت رو بچشه) و تمام تلاشش رو بکنه که توجه تو رو به خودش، وجودش، و زخم‌های فیزیکیِ قابل رؤیتش، جلب بکنه...و روح زخمیِ تو رو، شفادهنده بدونه...

اما...وقتی زخم داشته باشی، زخم عمیق روحی، حوصلهٔ بازی نداری...حوصله نداری تو یه زمین بازی، یه نفر خودش رو بندازه زمین تا توجهت بهش جلب بشه! دلت اطمینان‌خاطر می‌خواد...یه امنیت عمیق، امنیتی که تو مأمن خودت و خانواده نتونستی داشته باشی...
اگر عاشق شدی، بازی نکن! شاید زخم معشوقت انقدر عمیقه که توان و انرژی بازی نداشته باشه...حوصلهٔ قایم‌باشک‌هایی با فاصلهٔ زمانی پنج سال نداشته باشه...
«کیلین»، دلش یه امنیت می‌خواست...یه حضور مداوم و یه مأمن نرمال، چیزی که تو خانوادهٔ «داگی» دیده می‌شد. داگی یه پسر معمولی بود و کیلین یه دختر غیرمعمولی، که از همون ابتدای نمایش، با نقاشی کیلین می‌تونستیم به عمق فاجعه و بلاهایی که سر یه بچهٔ هشت ساله اومده، پی ببریم...و چه تلخ و دردناک که حتی عشق هم نتونست نجاتش بده...چون یه عشق بلاتکلیف بود، مثل خیلی از عشق‌هایی که این روزها خیلی‌ها دچارش می‌شن و زخمی به زخم‌های روحیشون اضافه می‌شه...

به تماشای این نمایش، با یه پایان عالی، دکوری مینیمال و پرمعنا، انتخاب موسیقی فوق‌العاده، کارگردان و هنرمندان خوب و متن درجه یک بنشینید.

بعضی جاهای نمایش، عجیب یاد فیلم One Day افتادم
پ. ن. ۱. آخر نمایش، یه حرکت خلاقانه رو شاهد بودیم. یادبودهایی از این نمایش: چسب زخم! ای کاش همهٔ زخم‌ها، با چسب زخم خوب می‌شدن
پ. ن. ۲. سکوت نکنید! هیچ‌وقت سکوت نکنید...حرف بزنید لطفاً!
چقد خوب نوشتی ساناز جان..خیلی کنجکاوم کردی به دیدنش..
۱۶ تیر ۱۳۹۷
ممنون نیلوفر جان
حتما ببینش
۱۹ تیر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقد این نمایش از زبان مادرم که روانشناس هست و از من خواست حتما برای تیم شما بنویسم...شاید در اجراهای بعدی مد نظر قرار بدید.چون جامعه ی ما به ... دیدن ادامه ›› این صحبتها نیاز دارد و چه کلامی بهتر از اجرای نمایش؟
ضمن تشکر از اینکه چنین موضوعی مطرح شد و دکور و بازی فوق العاده زیبا و با مفهوم شما چند نقد علمی وارد هست.تجاوز پدر به بچه یا تجاوز فرد بزرگسال به کودک همیشه در خانواده های مشکل دار اتفاق نمیفتد.کمااینکه در کشور ما چندی پیش در بین پسران دبیرستانی قشر مرفه جامعه نیز بوجود آمد.پس تمام کودکان در معرض این اتفاق هستند.و از بیان آن میترسند چراکه شرایط جامعه والدینی عصبانی بوجود آورده.نمایش زیبای شما باید چرایی را هم نشان میداد.مثلا مفهوم احساس گناه که اشاره ای سطحی به آن شد.در صورتیکه احساس گناه کودک نه در هشت سالگی که هنگام گرفته شدن از پوشک اتفاق میافتد.به همین دلیل روانشناسان سن گرفتن از پوشک را به سه سالگی ارتقا دادند.احساس گناه از خشم والدین بوجود میاید.هرچقدر شرایط جامعه بد باشد دلیلی برای عصبی بودن پدر و مادر نیست.چرا که کودک علت عصبانیت را نمیفهمد و اگر روزی تجاوزی صورت گرفت پنهان میکند.
نقد دیگری که وارد است این هست که چرا بن بست مضاعف را فقط نشان دادید؟جامعه ی ایران افسرده هست و از هنرمندان انتظار می رود علاوه بر نشان دادن مشکلات راههای برون رفت را نیز مطرح کنند یا کورسوی امیدی باز کنند.ای کاش در نمایشهای بعدی قربانی را با وجود شخصیتی مثل داگی حداقل در مقطعی از زندگی قهرمان کنید نه اینکه عاشق دل خسته ی سرشار از زندگی دختر را هم در بن بستی عجیب قرار دهید.میشد کمی نمایشنامه را تغییر داد یا بسته به شرایط جامعه با دقت بیشتری بیانش کرد.
اگر ناراحت نمیشید مثالی بزنم.در نمایش آبی مایل به صورتی بحث ترانس ها مطرح شد و میان آنهمه تلخی فردی را نشان داد که با پشتوانه ی مادر روستایی اش توانست قدمی رو به جلو بردارد.در سالن آن نمایش تماشاگران ترانس زیادی نشسته بودند.در سالن این نمایش هم شاید افرادی نشسته بودند که در کودکی مورد تجاوز واقع شده بودند.و نیاز به این داشتند که بدانند بدترین اتفاقات زندگی هم میتواند از آنها قهرمانی بسازد در حد خود.
امیدوارم از نقطه نظرات و پیشنهادات ناراحت نشده باشید و همچنان تشکر میکنم برای مطرح کردن موضوعی به این مهمی و حتما افراد زیادی را تشویق میکنم تماشاگر اجرای زیبایتان شوند.
روز خوش
هنرمند کارش بتصویر کشیدن و عیان کردن لایه های پنهان شده است نه راه کار برای جامعه -مردم-و ...بنقل مزمون از بازیگر زن(بانو آیه کیانپور) // در شبی که ما برای دیدن رفته بودیم -ایشان اشاره به این تذکر نوشته شده در تیوال کردن...//وظیفه دونستم فقط منتقل کنم///
۲۳ تیر ۱۳۹۷
ممنون از انتقال نظر.بله کار هنرمند به تصویر کشیدنه اما بحث من هم هین بود هنر میتونه به یک فرد نشون بده که علیرغم وقوع تجاوز هنوز میتونه حداقل در مقطعی قهرمان بشه.یه بحث روانشناسی هست که میگه بعد از تجاوز اینکه فرد قهرمان بشه یا قربانی خیلی مهمه.در کل کار خیلی زیبایی بود و قابل ستایش اما کاش کمی چاشنی امید داشت
۱۲ مرداد ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید