"قاعده ی تصادف" (بهنام بهزادی)
اول از همه اسم بسیار خوب و درست فیلم!
در یکی از صحنه ها منظور از این قاعده بیان میشه(هرچند که میشه حدس هم زد!)،و شاید اصلا قراره تو فیلم این قاعده رو یاد بگیریم....
تا یه جاهایی هم خوب جلو میره اما نه تا آخر...!
یعنی به جاهایی میرسه که شاید دلیل این پیچیدگی فیلم رو ندونیم..چون واقعا موضوع پیچیده ای نیست اما چون حرف داستان گم شده به این پیچیدگی کاذب میرسیم.
داستان فیلم جذاب و پر کشش می باشد:
داستان جوانانی که بعد از ماه ها تمرین باید برای اجرای تئاتر در جشنواره ای خارجی اعزام شوند؛اما برای
... دیدن ادامه ››
یکی از اعضا مشکلی پیش می آید...(چه خوب که تئاتری هستن!)
دختری که می باید پدرش رو متقاعد کنه و تا یه جاهایی هم خوب حرف می زنه و جلو میاد اما بنا به روند داستان خارج میشه و پدرش حضور داره...
اما این پدر و بچه های دیگه علاوه بر اینکه بی سنخیت هستن،کمی هم به حال خودشون رها میشن،طوری که منتظریم یکی از همون صحنه های دونفره دختر و پدر تکرار شه،اما...
بازیگران فیلم بنا به داستان تئاتری بازی می کنن و دیالوگ هایی که شاید در سینمامون مرسوم نیست و به اصطلاح پینگ پنگی و پشت هم بیان میشن.
اشکان خطیبی و مهرداد صدیقیان بیشتر از انتظارم بودن...با وجود اینکه همه بازیگران دیگه هم به خوبی از پس نقش هاشون براومدن.
از حضور خوب مارتین شمعون پور هم به وجد اومدم! مخصوصا با نقش و دیالوگ های دوست داشتنیش....امیر جعفری هم خوب و روان بازی میکنه و شاید اگه نقشش محکم تر نوشته شده بود بهتر هم میشد.
دوربین روی دست موضوع فیلم رو ملموس تر میکنه...یعنی به چشم میاد ولی نیاز فیلم همینه...
در قاعده تصادف کارگردان عزیزمون یکم از فضای فیلم قبلیش(تنها دوبار زندگی میکنیم) فاصله گرفته و به اجتماع وسیع تری اومده و به حق هم از پسش بر اومده و فیلم بزنگاه های دوست داشتنی و خوبی داره...فقط کاش 20 دقیقه ی آخر ریتم کار نمی افتاد...
پایان فیلم هم برام نه ملموس بود نه دوست داشتنی!
در کل این فیلم به دوستداران بهزادی و فیلم خوب قبلیش توصیه میشود...پشیمون نمیشین!