مهدی احمدی، هانیه توسلی، محسن شاه ابراهیمی، حسین فلاح، هیلدا هاشم پور، معصومه اسکندری، پیمان میرعلی اکبری
پیمان یزدانیان
جمشید الوندی
حسین زندباف
شبهای روشن, داستان زندگی دو آدم تنهاست. مرد، استاد دانشگاه، سرخورده اجتماعی و مأیوس فلسفی است و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعه کتاب و پرسه زدن در خیابانها میگذراند. شبی متوجه دختری ساک در دست میشود و به او کمک میکند تا از شر مزاحمت یک راننده ماشین رهایی یابد
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعد از حدود بیست سال دوباره این فیلم رو دیدم. همون لطافت، همون لذت، همون آرامش... منتها اینبار خیلی ملموستر، انگار داشتم فیلم زندگی خودم رو میدیدم!! چه صحنههایی، چه دیالوگهایی، چه موسیقیای! موسیقی تیتراژ انقدر خوبه که شاید بتونم بگم تنها فیلمی بود که تا آخرین ثانیهاش نگاه کردم!
متن باگ داره، هنوزم بعد از بیست سال باگها و غیر قابل هضمهاش سر جاشه ولی لامصب انقدر لطیفه که باگهاش رو میتونی فراموش کنی...
قصه و داستانی به غایت دل نشین..
ولی خود فیلم به قول دوستی در فیلیمو ایرانیزه نبود یا نشده بود! نحوه آشنایی و شکل گرفتن ارتباط دو شخصیت داستان در این فیلم منطقی و باور پذیر نبود، (حداقل از منظر فرهنگ و عرف کشور ما) رفتن دختر ایرونی اون هم از نوع شهرستانیش به خونه مرد غریبه در بدوِ آشنایی (البته آشنایی هم نمیشه گفت باید گفت دیدن) اصلا در فرهنگ و عرف ما منطقی نیست!
ولی اینقدر قصه و داستان جذاب، زیبا و عاشقانه بود که با وجود بعضی ایرادات آدم از دیدنش و صد البته شنیدنش لذت میبره
هنوز هم حتی بعد از این همه سال!! منطقی نیست ولی به قدری لطیف و دلنشینه که اینی که شما گفتی اصلاً به ذهن من که نرسیده بود لااقل.
آقای فدائی عزیز و خوش سلیقه من "قایق های من" صفی یزدانیان رو هم به پیشنهاد شما تماشا کردم (و البته مثل همین شبهای روشن گوش دادم!!) اونم بسیار اثر لطیف و دلنشینی بود بقول شما..